نهج البلاغه از ديدگاه دانشمندان جهان

نهج البلاغه از ديدگاه دانشمندان جهان

۲۱ مرداد ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام

افتخار شيعه

حضرت امام خمينى رحمه الله فرمود:
''ما مفتخريم كه كتاب نهج البلاغه كه بعد از قرآن بزرگترين دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترين كتاب رهايى بخش بشر است و دستورات معنوى و حكومتى آن بالاترين راه نجات است، از امام معصوم ما اميرالمومنين على بن ابى طالب على عليه السلام است".(1)

بازگشت به نهج البلاغه

رهبر معظم انقلاب حضرت آيه الله خامنه اى مى فرمايد:
''... امروز شرايطى مشابه شرايط حكومت دوران اميرالمومنين على عليه السلام است. پس روزگار، روزگار نهج البلاغه است. امروز مى شود از ديدگاه دقيق و نافذ اميرالمومنين على عليه السلام به واقعيتهاى جهان و جامعه نگاه كرد و بسيارى از حقايق را ديد و شناخت و علاج دردها را پيدا كرد. همين است كه به نظر ما امروز از هميشه به نهج البلاغه محتاج تريم... آرزويى كه داشته ايم و داريم اين است كه جامعه ى ما با اين كتاب عزيز الفت و انس پيدا كند... من درباره توجهى كه ما بايد به نهج البلاغه پيدا كنيم، مى خواهم هشدار بدهم. ما اين توجه را امروزه كم داريم، مثل اينكه نمى دانيم چه گنجينه معرفت بى پايانى در اين كتاب هست، يا هنوز براى مردم ما، حتى براى محققين ما، اهميت دستيابى به منبع عظيم اين كتاب بى نظير به طور كامل كشف نشده است.''(2)

انجيل بلاغت

نويسنده شهير استاد ''امين نخله'' دانشمند مسيحى خطاب به شخصى كه از وى خواسته است، كلماتی از سخنان على عليه السلام را برگزيند تا وى در كتابى گرد آورد و منتشر سازد، مى گويد:
''از من خواسته اى كه ''صد كلمه'' از گفتار بليغ ترين نژاد عرب ''ابوالحسن'' را انتخاب كنم، تا تو آن را در كتابى منتشر سازى. من اكنون دسترسى به كتابهايى كه چنين منظورى را تامين كند ندارم، مگر كتابهايى چند از جمله انجيل بلاغت، نهج البلاغه است. با مسرت اين كتاب باعظمت را ورق زدم، به خدا نمى دانم چگونه از ميان صدها كلمات على عليه السلام فقط صد كلمه را انتخاب كنم بلكه بالاتر بگويم نمى دانم چگونه كلمه اى را از كلمه ديگر جدا سازم! اين كار درست به اين مى ماند كه دانه ياقوتى را از كنار دانه ياقوت ديگر بردارم.
سرانجام من اين كار را كردم در حاليكه دستم ياقوتهاى درخشنده را پس و پيش مى كرد و ديدگانم از تابش نور آنها خيره مى گشت. باور كردنى نيست كه بگويم به واسطه ى تحير و سرگردانى به چه سختى كلمه اى را از اين معدن بلاغت بيرون آوردم!
بنابراين، تو اين صد كلمه را از من بگير و به ياد داشته باش كه اين صد كلمه پرتوهايى از نور بلاغت و غنچه هايى از شكوفه فصاحت است.''(3)

تجليگاه علم الهى

استاد شيخ محمدرضا حكيمى مى فرمايد:
''كلام جاودانه ى ''نهج البلاغه''، جوششى است از سرچشمه ى بى انقطاع الهى، كه به ''امر رب'' خود مى جوشد. اين كلام، تقرير دوباره اى است از حقايق تجسم يافته ''قرآن كريم''، و از علوم ''وحى محمدى'' و شناختهاى قرآنى و تعاليم اسلامى. و همين است كه شريف بزرگوار علوى، حضرت ذوالحسبين، ابوالحسن محمد بن حسين موسوى، مشهور به ''سيدرضى''، گردآورنده ى اين ''جامع مقدس'' مى گويد:
''... لان كلامه عليه السلام الكلام الذى عليه مسحه من العلم الالهى، و فيه عبقه من الكلام النبوى.''... كلام على عليه السلام كلامى است كه فروغ فروزان علم آسمانى آن مى تراود و نسيم جانپرور سخن پيامبر از آن مى وزد.''(4)

نيروى سخن و بلاغت

استاد شيخ محمد عبده در مقدمه ''شرح نهج البلاغه'' اش مى نويسد:
''... هنگامى كه پاره اى از عبارات نهج البلاغه را به دقت مى خواندم، صحنه هايى در نظرم مجسم مى گشت كه شاهد زنده اى براى پيروزى نيروى سخن و بلاغت بود: آنجا كه دلها با برهان حقايق آميخته مى گشت، و سپاه سخنان محكم و نيرومند، چنان به درهم شكستن باطل و يارى حق به پا مى خاست، كه هر شك و باطلى را نابود مى كرد. قهرمان ميدان كه اين پرچم پيروزى را به اهتزاز درآورده بود، اميرالمومنين على بن ابى طالب بود. من هرگاه در مطالعه اين كتاب از فصلى به فصل ديگر مى رسيدم، حس مى كردم كه پرده هاى سخن عوض مى شود، و آموزشگاه پند و حكمت تغيير مى يابد. گاهى خودم را در جهانى مى يافتم كه ارواح بلند معانى با زيور عبارات تابناك آن را آباد ساخته است. اين معانى بلند، پيرامون روانهاى پاك و دلهاى روشن، مى گردد تا بدانها الهام رستگارى بخشد و به مقصد عالى كه دارند برساند، و از لغزشگاهها دورشان كرده به شاهراه محكم فضيلت و كمال بكشاند''.(5)

ثروت عظیم فکری و ادبی

استاد حنا الفاخورى مى نويسد:
''على "عليه السلام" در نهج البلاغه صاحب شخصيتى يكتاست. او مرد عقيده نيرومند و ايمان زنده است... سخن على بن ابى طالب از لحاظ معنى گنجينه اى است كه در ادبيات آن دوره جاى خاص و بى نظيرى را اشغال كرده و از نظر لفظ نيز از جمال و رونق بسيارى برخوردار است. براى اينكه با اين ثروت لفظى و معنوى آشنا شويم به بيان ارزشهاى لفظى و معنوى برخى از حكم و رسائل و مواعظ او را مى آوريم... كتاب نهج البلاغه يك ثروت عظيم فكرى و ادبى است.''(6)

آرامش روح

علامه محمد باقر محمودى صاحب ''نهج السعاده فى مستدرك نهج البلاغه'' مى گويد:
''من از آغاز، علاقه بسيارى به نهج البلاغه داشتم و هرگاه كه غمگين مى شدم، مطالعه ى اين كتاب، آرامش روحى عجيبى به من مى داد به طورى كه تمام غم هايم را فراموش مى كردم...''.(7)

درياى سخن

آيت الله العظمى خويى رحمه الله مى فرمايد: ''هنگامى كه على عليه السلام در خطبه هاى نهج البلاغه وارد بحثى مى شود، جايى براى سخن ديگرى باقى نمى گذارد، تا آنجا كه افرادى كه از تاريخ زندگى اميرمومنان على عليه السلام آگاهى كافى ندارند گمان مى كنند كه او تمام عمرش را تنها درباره ى همان موضوع صرف كرده است.''(8)

گنج شايان

استاد ناصيف يازجى در عظمت نهج البلاغه مى گويد:
''من در نويسندگى، استاد و مبرز نشدم مگر با آموختن قرآن و نهج البلاغه، اين دو كتاب عظيم و پايدار، اين دو كتاب با عظمت، گنج شايان زبان عربى و ذخيره مهمى براى طالبان علوم ادبى هستند''.(9)

درس فصاحت و بلاغت

محمد بن على بن طباطبا "ابن طقطقى" مى نويسد:
''كتاب ''مقامات حريرى'' اگر از يك طرف نفعى در آن باشد، از سوى ديگر زيانمند است. چنانكه گروهى از مردم به اين گونه عيبهاى ''مقامات حريرى و بديعى'' آگاه شده اند و برخى به ''نهج البلاغه'' كه از كلمات اميرالمومنين على بن ابى طالب على عليه السلام است رو آوردند، زيرا نهج البلاغه كتابى است كه حكم و مواعظ و خطب و توحيد و شجاعت و زهد و علو همت از آن آموخته مى شود، و كمترين فايده ى آن فراگرفتن فصاحت و بلاغت است.''(10)

فرزند قرآن

استاد شهيد آيه الله مطهرى رحمه الله مى فرمايد:
''سخن على عليه السلام براى او وسيله بوده، نه هدف، او نمى خواسته است به اين وسيله يك اثر هنرى و يا يك شاهكار ادبى از خود باقى گذارد، بالاتر از همه اينكه سخنش كليت دارد و محدود به زمان و مكان و افراد معين نيست. مخاطب او انسان است، و به همين جهت، نه مرز مى شناسد و نه زمان... نهج البلاغه از همه جهات متاثر از قرآن و در حقيقت فرزند قرآن است''.(11)

فقط سه كلمه

عمرو بن بحر جاحظ (قرن سوم) مى گويد:''من دوست داشتم همه كتابها و تاليفات خود را بدهم و نسبت تاليف آن كتابها را از خودم قطع و انكار نمايم و در عوض آن، فقط سه كلمه از كلمات على بن ابى طالب عليه السلام را از آن خود سازم و آن كلمات منسوب به من گردد...''.(12)

اسلوب شگفت انگيز

استاد شيخ مصطفى غلايينى لبنانى مى نويسد:
''از بهترين كتابها كه شايسته است مطالعه آن براى كسى كه مى خواهد اسلوب عالى را بفهمد، مطالعه كتاب نهج البلاغه امام على رضى الله عنه است. كتابى كه اين مقاله "نهج البلاغه و اسلوبهاى كلام عربى" به خاطر آن تحرير شده است. همانا در اين كتاب، سخنان بليغ و اسلوبهاى شگفت انگيز و معانى عالى و دلپذير و موضوعات ارزشمند يافت مى شود...''.(13)
________________________
پی نوشت:

  1. وصيتنامه امام خمينى رحمه الله، ص 3، چاپ ارشاد
  2. كتاب بازگشت به نهج البلاغه، ص 38 -28
  3. در پيرامون نهج البلاغه علامه شهرستانى، ص 39 و 40
  4. كلام جاودانه استاد حكيمى، ص 155
  5. داستان غدير، ص 286-287
  6. تاريخ ادبيات عرب حنا الفاخورى، ص 248 و ص 251
  7. كتاب ميراث ماندگار، ج 93 ص3
  8. كتاب پيام امام عليه السلام 45 ص1
  9. شرح القصيده عبدالمسيح انطاكى، ص 541، نقل از در پيرامون نهج البلاغه ص 55
  10. ترجمه تاريخ فخرى، ص 16
  11. سيرى در نهج البلاغه استاد مطهرى، ص 31
  12. معارج نهج البلاغه بيهقى، ص 10
  13. مجله تراثنا، شماره 34، ص 100

منبع: کلید نهج البلاغه، صادق حسن زاده

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث