داستانهای پیامبر اکرم (ص): غذای دسته جمعی
۰۵ شهریور ۱۳۹۴ 0همینكه رسول اكرم و اصحاب و یاران از مركبها فرود آمدند و بارها را بر زمین نهادند، تصمیم جمعیت بر این شد كه برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده كنند.
یكی از اصحاب گفت: سر بریدن گوسفند با من.
دیگری: كندن پوست آن با من.
سومی: پختن گوشت آن با من.
چهارمی: . . .
رسول اكرم: «جمع كردن هیزم از صحرا با من».
جمعیت: یا رسولَ اللّه شما زحمت نكشید و راحت بنشینید، ما خودمان با كمال افتخار همه ی این كارها را می كنیم.
رسول اكرم:
«می دانم كه شما می كنید، ولی خداوند دوست نمی دارد بنده اش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند كه برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد».[1]
سپس به طرف صحرا رفت و مقدار لازم خار و خاشاك از صحرا جمع كرد و آورد [2]
[1] . انّ اللّه یكره من عبده ان یراه متمیّزاً بین اصحابه.
[2] . كحل البصر ، صفحه ی 68.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.