داستانهای ائمه: امام صادق (ع): منع شرابخواره
۰۷ شهریور ۱۳۹۴ 0به دستور منصور صندوق بیت المال را باز كرده بودند و به هركس از آن چیزی می دادند. شقرانی یكی از كسانی بود كه برای دریافت سهمی از بیت المال آمده بود ولی چون كسی او را نمی شناخت وسیله ای پیدا نمی كرد تا سهمی برای خود بگیرد.
شقرانی را به اعتبار اینكه یكی از اجدادش برده بوده و رسول خدا او را آزاد كرده بود و قهرا شقرانی هم آزادی را از او به ارث می برد «مولی رسول اللّه» می گفتند یعنی آزادشده ی رسول خدا، و این به نوبه ی خود افتخار و انتسابی برای شقرانی محسوب می شد و از این نظر خود را وابسته به خاندان رسالت می دانست.
در این بین كه چشمهای شقرانی نگران آشنا و وسیله ای بود تا سهمی برای خودش از بیت المال بگیرد، امام صادق علیه السلام را دید، رفت جلو و حاجت خویش را گفت. امام رفت و طولی نكشید كه سهمی برای شقرانی گرفته و با خود آورد. همینكه آن را به دست شقرانی داد، با لحنی ملاطفت آمیز این جمله را به وی گفت: «كار خوب از هر كسی خوب است، ولی از تو به واسطه ی انتسابی كه با ما داری و تو را وابسته به خاندان رسالت می دانند خوبتر و زیباتر است. و كار بد از هركس بد است، ولی از تو به خاطر همین انتساب زشت تر و قبیحتر است». امام صادق این جمله را فرمود و گذشت.
شقرانی با شنیدن این جمله دانست كه امام از سرّ او یعنی شرابخواری او آگاه است، و از اینكه امام با اینكه می دانست او شرابخوار است به او محبت كرد و در ضمنِ محبت او را متوجه عیبش نمود، خیلی پیش وجدان خویش شرمسار گشت و خود را ملامت كرد [1]
[1] . الانوار البهیه محدث قمی، صفحه ی 76، به نقل از ربیع الابرار زمخشری.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.