داستانهای ائمه: امام صادق (ع): صدقه و انفاق
۱۶ شهریور ۱۳۹۴ 0معلى بن خنيس گفت: شبى بارانى حضرت صادق (عليه السلام) از منزل به طرف ظله (1) بنى ساعده خارج شد. من آهسته از پى ايشان روان شدم. در ميان راه چيزى از آنجناب بر زمين افتاد فرمود ( بسم الله اللهم رد علينا) خداوند گمشده را به ما برگردان. آنگاه پيش رفته سلام كردم. فرمود معلى تو هستى؟ عرض كردم آرى فدايت شوم. فرمود: جستجو كن هر چه پيدا كردى به من بده. روى زمين دست كشيدم، متوجه شدم نان زيادى پراكنده شده. هر چه پيدا كردم به آنجناب تقديم نمودم. ديدم انبان بزرگى پر از نان است . آنقدر سنگين بود كه برداشتنش مرا دشوار مى نمود.
عرض كردم اجازه فرمائيد من برادرم. فرمود: من سزاوارترم به برداشتن آن ولى بيا با هم تا ظله بنى ساعده رويم. وقتى به آنجا رسيديم عده اى را ديديم خوابيده اند. حضرت صادق (عليه السلام) كنار هر يك از خفتگان يك يا دو گرده نان مى گذاشت و مى گذشت، به همين ترتيب همه را نان داده از ظله خارج شديم. عرض كردم اينها حق را مى شناسند (و شيعه هستند) فرمود اگر عارف به حق بودند در نمك نيز آنها را كمك مى كرديم (شايد منظور اين باشد كه سر سفره خودمان ايشان را نشانده باهم غذا مى خورديم). بدان خداوند هيچ چيز را خلق نفرموده مگر اينكه خزينه دارى جهت آن آفريده است.غير از صدقه كه خود حافظ و نگهبان آن است. پدرم (حضرت باقر (عليه السلام ))هرگاه صدقه مى داد و چيزى را در كف سائل مى نهاد باز از او مى گرفت مى بوسيد و مى بوئيد. دو مرتبه بر دست او مى گذاشت . شبانگاه صدقه دادن خشم خدا را فرو مى نشاند و گناهان را محو نموده حساب روز قيامت را آسان مى كند. صدقه روز مال و عمر را زياد مى گرداند.
عيسى بن مريم (عليه السلام ) از كنار دريا مى گذشت . گرده نانى از خوراك خود را در دريا انداخت . يكى از حواريين عرض كرد اينكار را براى چه كرديد با اينكه گرده نان غذاى شما بود؟ فرمود انداختم تا نصيب يكى از حيوانات دريا شود. در پيش خداوند اين عمل پاداشى بزرگ دارد.(2)
1- سايبانى كه بى خانمانها از حرارت و سرما بدان پناه مى برند.
2- فروغ كافى ، ج ء 4، ص 9.
منبع: آگاه شویم،حسن امیدوار،جلد دهم.