شعر شوق شهادت (درباره شهادت امام حسین علیه السلام)
۰۱ مهر ۱۳۹۴ 0اى زمين امشب تو نورانى شدى
غرقِ در موج پريشانى شدى
كاين چنين قربانيان دشت خون
داغ را كردند از دلها برون
جمله در راز و نيازند و نماز
سر به سجده برده در سوز و گداز
هر كسى دل داده اندر كار خويش
عاشقان در جست و جوى يار خويش
هر يك از خون جگر كرده وضو
با خداى خويش گرم گفت و گو
در مناجاتند امشب عاشقان
ذكر حق دارند بر لب عاشقان
عشق يعنى سوختن در راه دوست
دل تهى كردن ز هرچه غير اوست
عشق يعنى از شهادت گفتن است
پيش پاى دوست بىسر خفتن است
عشق يعنى مرگ را در انتظار
عشق يعنى جان سپردن بهر يار
عشق يعنى كربلاى با حسين
گفتن در خاك و در خون يا حسين
اين همه در راهپويان بلاست
شيوهى دلدادگان كربلاست
كربلا اى وسعت سرخ جنون
كربلا اى بىكران درياى خون
كربلا اى نقطه ى آغاز نور
ذرّه ذرّه خاك تو همراز نور
دارد امشب نغمه ها با شور و شين
خيمهى يارانِ جانباز حسين
شور جان در باختن در راه او
هاله بودن گرد روى ماه او
اى عجب از كار دلداران عشق
سوختن در آتشِ ياران عشق
هر كه شد كوى محبت مأمنش
آتش اين عشق گيرد دامنش
عشق ثاراللَّه، عشق انبياست
هر كه دارد عشق او از اولياست
اى ولىّ حق شده با عشق او
از مَىْ مهرش بيا پر كن سبو
تا كه سر مستت كنند از جام او
در تجلّايت كنند از نام او
امشب آن يارانِ شسته جان ز دست
جمله از شوق شهادت مستِ مست
آخرين شب را غنيمت داشتند
بار دنيا را زمين بگذاشتند
تا سبكبال از زمين پر، وا كنند
در حريم يار خود مأوا كنند
از خيام اهل بيتِ در خروش
صوت قرآن مى رسد امشب به گوش
شاعر: محمود تاری (یاسر)
منبع: هم نفس با کربلا،محمد تاری ،صص146-148.