زيارت حضرت حمزه در احد (کامل الزیارات)

زيارت حضرت حمزه در احد (کامل الزیارات)

۱۲ آبان ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیارات

باب پنجم زيارت حضرت حمزه عموى گرامى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و قبور شهداء؛ حدیث اول در این باب، زیارت حضرت حمزه را بیان می کند که می خوانیم:

حَدَّثَنِي حَكِيمُ بْنُ دَاوُدَ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْهُمْ ع قَالَ:

حكيم بن داود بن حكيم از سلمة بن خطّاب، از عبد اللَّه بن احمد از بكر بن صالح، از عمرو بن هشام از شخصى از اصحاب ما از معصومين عليهم السّلام، وى مى ‏گويد

وَ يَقُولُ عِنْدَ قَبْرِ حَمْزَةَ

زائر نزد قبر جناب حمزه بگويد:

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ وَ خَيْرَ الشُّهَدَاءِ

 سلام بر تو اى عموى رسول خدا و بهترين شهداء.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللَّهِ وَ أَسَدَ رَسُولِهِ

سلام بر تو اى شير خدا و شير رسول خدا.

أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جَاهَدْتَ‏ (فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ‏)[1]وَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ[وَ نَصَحْتَ لِرَسُولِ اللَّهِ‏]

شهادت مى ‏دهم كه تو در راه خدا آن طورى كه بايد جهاد كنى جهاد كردى. و شهادت مى‏ دهم كه براى خدا و رسول خدا به ديگران اندرز داده و نصيحت نمودى.

وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ وَ طَلَبْتَ مَا عِنْدَ اللَّهِ وَ رَغِبْتَ فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ

و نفست را ايثار كرده و رضاى خدا را طلب نموده و در آنچه خدا وعده داده رغبت و ميل نشان دادى.

ثُمَّ ادْخُلْ فَصَلِّ وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الْقَبْرَ عِنْدَ صَلَاتِكَ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاتِكَ فَانْكَبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قُلِ

سپس داخل شو و صلوات فرست ولى هنگام صلوات قبر را مقابل خود قرار مده و پس از فراغت از صلوات خود را روى قبر بيانداز و بگو:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ

خداوندا بر محمّد و اهل بيتش رحمت فرست.

اللَّهُمَّ إِنِّي تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِكَ بِلُزُوقِي بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ

خداوندا من با چسباندن خويش را به قبر عموى گرامى پيامبرت كه رحمت تو بر او و بر اهل بيتش باد خود را در معرض رحمتت قرار داده

لِتُجِيرَنِي مِنْ نَقِمَتِكَ وَ سَخَطِكَ‏ وَ مَقْتِكَ وَ مِنَ الْإزْلَالِ فِي يَوْمٍ تَكْثُرُ فِيهِ الْأَصْوَاتُ

 تا زنهارم داده و بدين وسيله من را از عتاب و خشم و دشمنى خودت بر حذر داشته و در روزى كه در آن فريادها بسيار

وَ الْمَعَرَّاتُ وَ تَشْتَغِلُ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَ تُجَادِلُ كُلُّ نَفْسٍ عَنْ نَفْسِهَا

 و بدن‏هاى عريان بى‏ شمار بوده و هر كس سرگرم اعمالى است كه در دنيا مرتكب شده و جمله نفوس در مقام دفاع از خود هستند پناهم دهى.

فَإِنْ تَرْحَمْنِي الْيَوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيَّ وَ لَا حُزْنٌ وَ إِنْ تُعَاقِبْ فَمَوْلَايَ لَهُ الْقُدْرَةُ عَلَى عَبْدِهِ

پس اگر در آن روز به من ترحم فرمائى ديگر نه خوفى داشته و نه حزنى.و اگر من را عقاب و عذاب كنى باكى نيست زيرا تو مولا و آقاى من بوده و آقا بر عبد و بنده ‏اش تسلط و قدرت دارد.

اللَّهُمَّ فَلَا تُخَيِّبْنِي الْيَوْمَ وَ لَا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حَاجَتِي 
 پس اگر در آن روز به من ترحم فرمائى ديگر نه خوفى داشته و نه حزنى.و اگر من را عقاب و عذاب كنى باكى نيست زيرا تو مولا و آقاى من بوده و آقا بر عبد و بنده ‏اش تسلط 

فَقَدْ لَزِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ وَ تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغَاءً لِمَرْضَاتِكَ [ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِكَ‏]- وَ رَجَاءَ رَحْمَتِكَ

و قدرت دارد. خداوندا در اين روز من را نااميد نكرده و بدون حاجت روا شده بر مگردان.زيرا خود را به قبر عموى گرامى پيامبرت چسبانده و به واسطه ‏اش به تو تقرّب جسته و رضايتت را بدين وسيله طالب بوده و اميد رحمتت را دارم. 

فَتَقَبَّلْ مِنِّي وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِرَأْفَتِكَ عَلَى جِنَايَةِ نَفْسِي

پس از من بپذير و حلمت را بر جهل و نادانى من و عطوفت و مهربانيت را بر جنايتم مسلّط و غالب گردان 

فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِي وَ مَا أَخَافُ أَنْ تَظْلِمَنِي وَ لَكِنْ أَخَافُ سُوءَ يَوْمِ الْحِسَابِ

چه آنكه جرم و گناهم بسيار گشته است. و از اينكه به من ظلم كنى هراسى ندارم- يعنى مى‏ دانم كه ظلم نمى ‏كنى) ولى از زشتى اعمالم در روز حساب خائف و بيمناكم.

فَانْظُرِ الْيَوْمَ تَقَلُّبِي [إِلَى تَقَلُّبِي‏] عَلَى قَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ فَبِهِمْ فَكُنْ لِي [فُكَّنِي‏]

پس در امروز بنگر كه من جا به جا شده و خود را بر سر قبر عموى پيامبرت رسانده‏ ام درود و رحمتت بر حضرت محمّد و اهل بيتش باد، پس به واسطه ايشان من را آزاد نما 

وَ لَا تُخَيِّبْ سَعْيِي وَ لَا يَهُونُ [وَ لَا يَهُونَنَ‏] عَلَيْكَ ابْتِهَالِي وَ لَا تَحْجُبْ مِنْكَ صَوْتِي وَ لَا تَقْلِبْنِي بِغَيْرِ حَوَائِجِي

و سعى و كوششم را ناكام مگذار و مبادا زارى من بر تو سهل‏ و آسان آيد و صدايم را از خود محجوب و نهان مدار و البته بدون حاجت روا شده من را بر مگردان. 

يَا غِيَاثَ كُلِّ مَكْرُوبٍ وَ مَحْزُونٍ يَا مُفَرِّجُ [مُفَرِّجاً] عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَيْرَانِ الْغَرِيبِ- الْحَرِيقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلْكَةِ

اى پناه‏گاه هر اندوهگين و صاحب حزنى، اى برطرف‏ كننده اندوه از غم زده ‏اى كه سر گردان و غريب و سوخته دل و نزديك به هلاكت گشته،

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ 

بر حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و خاندان پاكيزه‏ ش رحمت و درود بفرست.

وَ انْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لَا أَشْقَى بَعْدَهَا أَبَداً وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِي وَ غُرْبَتِي وَ انْفِرَادِي

و نظر نما به من نظرى كه بعد از آن هرگز به شقاوت نگرايم به زارى و غربت و تنهائى من رحم نما، 

فَقَدْ رَجَوْتُ رِضَاكَ وَ تَحَرَّيْتُ الْخَيْرَ الَّذِي لَا يُعْطِيهِ أَحَدٌ سِوَاكَ وَ لَا تَرُدَّ أَمَلِي

همانا من به خشنودى تو از خويش اميدوار بوده و همواره آن خيرى را طالبم كه كسى غير از تو آن را اعطاء نمى‏ نمايد و از تو مى‏ خواهم كه آرزوى من را ناكام و نافرجام نگذارى.

وَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ سَلَمَةَ مِثْلَهُ

محمّد بن حسن از محمد بن حسن صفّار از سلمه مثل حديث اوّل را برايم نقل نموده.

وَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى وَ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ جَمِيعاً عَنْ سَلَمَةَ مِثْلَهُ.

پدرم از محمّد بن يحيى و احمد بن ادريس جملگى از سلمه مثل حديث اوّل را برايم نقل نمودند.


[1] ) سوره الحج، آیه 78

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث