عید قربان
۱۷ بهمن ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیاراتاعمال شب عيد قربان
از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه از پدرانش عليهم السّلام نقل نموده است «امام على عليه السّلام دوست داشت چهار شب در سال خود را فارغ نمايد:
شب اول رجب، شب نيمه شعبان، شب عيد فطر و شب عيد قربان» ممكن است منظور از فراغت، فراغت براى عبادت در آن با زنده نگه داشتن آن باشد. بلكه بقرينه احاديث مشابه ظاهرا منظور همين است. زنده نگه داشتن آن عبارت از فارغ ساختن نفس، قلب و اعضاى بدن در خدمت به خداوند متعال است، به اين صورت كه دل او در ياد خدا بوده، بدنش مشغول فرمانبردارى و عبادت خدا بوده و در طول شب هيچ چيزى حتى مناجات او را از خداوند غافل ننمايد مگر اين كه مشغول شدن به اين مناجات نيز براى خدا و بخاطر او باشد، كه اين مطلب اولين درجه مراقبت مى باشد.
در شب و روز آن زيارت امام حسين عليه السّلام مستحب است. از امام صادق عليه السّلام روايت شده است: «كسى كه امام حسين عليه السّلام را در يكى از سه شب زيارت كند، خداوند گناهان گذشته و آينده او را مى آمرزد.
راوى پرسيد كدام شب ها؟ فرمودند: شب هاى عيد قربان».
عيد از اوقات مهمى است كه سزاوار است انسان، در اين شب و هميشه براى توفيق انجام اعمال خدا پسندانه در آن دعا نمايد. و روز عيد - همانگونه كه در عيد فطر اشاره كرديم - روزى است كه خداى بزرگ به بندگان خود اجازه عمومى براى حضور در پيشگاه خود داده و آنان را از بخشش خاص، آمرزش گناهان، اصلاح عيوب، رسيدن به حاجات و آرزوها، جوايز و ايمنى خود از فتنه ها و آشوبها بهره مند مى سازد.
اى بيچاره خداى بزرگ به تو روى آورده و پيش از آفرينش تو با قرار دادن اين عيد به يادت بوده است. پس اين فرصت را غنيمت شمرده و درباره خوبيها، مهربانيها و نعمتهاى او بينديش. قبل از اين كه تو و سستى تو را بوجود آورد، اسباب قدرت تو را بوجود آورده و قبل از آفرينش تو، نعمتها را براى تو آفريد. پيش از اين كه پدرانت خلق شوند، دوستان و عزيزانش را براى راهنمايى تو فرستاده و دستورشان داده كه براى هدايت و تربيت تو از نثار خون و غرق شدن در درياها كوتاهى نكرده، با كفار جنگيده و بدكاران را از بين بردند تا دين تو سالم مانده و با آسايش مشغول عبادت پروردگار و شناختن مولايت شده و با خدمت به پروردگار جهانيان به سلطنت سراى آخرت رسيده و براى هميشه در نعمتهاى جاويد بسر برى.
اى بسا پيامبران كه در راه ترويج دين جان باختند. چه تعداد از دوستان خدا كه در راه اعتلاى اسلام مبين كشته نشدند چه حرمتهايى كه هتك نشد، چه اموالى كه غارت نشد، چه دخترانى كه اسير نشدند تا دين خدا ثابت شده و دستورات الهى حاكم گشت. و تو در زمانى متولد شدى كه احتياجى به چنين مجاهدات و مبارزاتى نيست.
دين، روشن، واضح و استوار بوده و تو در كمال آرامش، راحتى، عزت و نعمت بسر مى برى. راه درك معارف بسيار آسان است و بدون اين كه زحمت انديشيدن، گرسنگى و شب زنده دارى را به خود داده يا در اين راه جانت به خطر افتاده يا رنج هجران را تحمل كنى، مى توانى در اين راه قدم گذاشته و از كتاب هاى پيشينيان استفاده كنى. ولى گذشتگان در اين امور گرفتار انواع تلخيها و سختيها شدند.
انصاف بده كه اگر بعد از آماده شدن اين زمينه ها و در زمانى كه اين گونه گرفتاريها و سختيها وجود ندارد باز هم سستى كنى، سزاوار چه رفتار و گفتارى خواهى بود؟ و چه مقدار از نعمتهاى خدا را از بين برده و در چه تجارت پر سودى ضرر كرده اى؟ روزى را بياد آورد كه حقيقت اين حالات ناشايست و كارهاى زيانبار برايت آشكار شده و ببينى كه چه نعمت و كرامتهايى را به ذلت و پستى تبديل نموده و آنگاه قلبت از حسرت تكه تكه شده، افسوس خورده و شيون نمايى. در وقت مهلت به حال خود رحم كرده، فرصت را از دست نداده، از امروز براى فردا آماده شده، بحال خود گريسته و دستگيره اين موسم بزرگ و گرانقدر را بگير. در محل كرامت خدا، همراه پاكان و اولياى خدا به ميهمانى خداوند دعوت شده اى و اگر موفق به رعايت ادب اين مجلس بزرگ و شريف شوى به بالاترين درجه كرامت و سعادت و بالاترين مقامات خواهى رسيد.
اعمال روز عيد قربان
با شروع روز عيد مواظب باش تمامى كارهايى كه باعث رضايت و جلب عطوفت پروردگار است را انجام دهى. و مانند كسى باش كه براى مولايش چاپلوسى نموده و مى خواهد خدمتى براى او انجام دهد حال آن كه آن مولا حق زيادى بر بنده اش نداشته - ولى خداى متعال مالك وجود، دنيا، آخرت، زندگى و مرگ تو مى باشد - و نبايد از پروردگار و بزرگى چنين عطوف و مهربان غافل شد. زيرا ممكن است باعث محروميت از عطاياى او گردد.
فقر و ذلت خود و عزت و بى نيازى او را نگريسته و خجالت بكش از اينكه در مقابل روى آوردن او، از او روى گردانده و بر سر سفره ميهمانى و در حالى كه خود او نيز حضور دارد، بجاى توجه به او در ياد دشمنش بوده و سرشار از دوستى كسى باشى كه تو را از دوستى و پناه او دور مى سازد، در حالى كه براى دعوت به اين ميهمانى سرور آفريدگانش را فرستاده است. چه نادانى بزرگ، چه عقل بيمارى، و چه عذاب دردناكى كه در پى آن وجود دارد. و اگر اين لطف را درك مى كردى، جان خود را فداى مقدم دعوت كننده بزرگ و رسول بزرگوار مى نمودى، همان كسى كه خداوند درباره او فرموده است:
«ديدن تنگناهاى شما بر او سخت، براى نجات شما حريص و با مؤمنين رءوف و مهربان است.» در ابتداى روز بنيت پاك نمودن قلب از اشتغال به غير خدا غسل كن. آنگاه «اللّه اكبر» ى واقعى گفته و با اين تكبير تمام موجودات، جز شكوه و بزرگى او را كوچك شمار. و بنيت پوشش و آرايش با لباس تقوى و اخلاق نيكو، تميزترين لباسهاى خود را پوشيده و در اين هنگام بگو: «بسم اللّه الرحمن الرحيم... تا آخر دعايى كه در اقبال روايت شده است.» آنگاه بطرف مصلا حركت كرده و در راه بگو: «بسم اللّه و باللّه اللّه اكبر...»
و وقتى كه به مصلا رسيده و در جاى نمازت نشستى، بگو: «اللّه اكبر...» همانگونه كه در كتاب اقبال آمده است.
سعى كن معانى چيزهايى را كه در اين دعا، ادعا مى كنى در خود بوجود آورى كه ايجاد آن كار آسانى نبوده و با راحت طلبى نمى توان به آن رسيد. در اين دعا، ادعا مى كنى كه به حال عالى و صفات برجسته و نيكوئى رسيده اى، از قبيل ترس، پناه جستن، حياى زياد، يارى طلبيدن، فقر، اعتراف، فرار بسوى خدا و بريدن از غير او. تمامى اين صفات حالتهاى نفسانى راسخ در نفس است كه بايد حال انسان نمايانگر آن باشد، و الا خطر دروغ و دورويى پيش مى آيد كه از اين مطالب بايد به خدا پناه برد.
بهتر است نماز عيد بر روى زمين غير مفروش بجا آورده شود تا تواضع در آن بيشتر باشد علماى بزرگ ما از كتاب فضل دعا روايت كرده اند كه نماز عيد قربان دوازده تكبير دارد هفت تكبير در ركعت اول و هفت تكبير در ركعت دوم و ظاهر كلام آنان اين است كه اين نماز پس از سر برداشتن از سجده و ركوع تكبير ندارد. و مستحب است بعد از نماز دعايى كه روايت شده و در «اقبال» آمده است خوانده شود، كه يكى از آنها دعاى ندبه است. دعايى كه به ما مى گويد چگونه در اين روز به ياد امام و حاكم زمان خود بوده و چه كسى سزاوارتر از ما به ما مى باشد. و اين كه چگونه براى از دست دادن امام خود گريان و اندوهناك باشيم.
مطلب ديگرى كه لازم به ذكر است اين است كه اگر بتوانى بايد سعى كنى در تمام اين روز به ياد مولايت بوده و نگذارى مراسم عيد، تو را از اين مهم باز دارد. و اگر بخاطر اين كه در جمع مردم هستى نتوانى اين مهم را بخوبى انجام دهى، تا آنجا كه مى توانى اين مطلب را در اين زمان مبارك و ميمون رعايت نموده، در باطن با پروردگار مأنوس بوده و حتى ارتباط و دل مشغولى تو با مردم نيز با اجازه و رضايت او باشد.
قربانى
از كارهاى مهم در اين روز قربانى است. اين عمل همانگونه كه در روايات آمده واجب است، گرچه مراد از وجوب در اينجا استحبابى است كه بر آن تأكيد شده است. بنده، بايد در اين كار ادب بندگى را رعايت نموده و از عمل فرزندان حضرت آدم عليه السّلام پند بگيرد. آنجا كه «هر دو قربانى كردند ولى از يكى پذيرفته و از ديگرى قبول نشد.» درباره پذيرفته نشدن قربانى قابيل روايت شده است كه او متاع پست خود را براى قربانى انتخاب كرد. و در پى آن به هلاكت هميشگى و خوارى جاويد گرفتار شده. و بعلت اين كه هابيل بهترين متاع خود را براى قربانى انتخاب كرد، پذيرفته شده و در پى آن به سعادت شهادت در راه خدا و كرامت جاويد رسيد، تا جايى كه خداوند او را در كتاب خويش ستايش نمود. خوددارى از بذل اندكى مال در چنين موردى، و در جهت خدمت به مولا و مالك دين، دنيا و آخرت و آفريننده انسان و اموال و نعمتهاى بىپايان و كسى كه در آينده براى برآوردن تمام نيازهاى خود به او محتاج مى باشد، از پستى نفس سرچشمه مى گيرد.
هنگام ذبح آنچه را امير المؤمنين عليه السّلام مى گفت، بگويد:
بسم اللّه، وجّهت وجهي للّذي فطر السّموات و الأرض حنيفا [مسلما]
و ما أنا من المشركين انّ صلوتي و نسكي و محياي و مماتي للّه ربّ العالمين، اللّهم منك و لك
و از اين نكته نبايد غافل شد كه اين، گفتار كسى است كه در وجود، جز خدا كس ديگرى را مؤثر ندانسته، خود را فراموش نموده و با ياد او زندگى مى كند. و اگر انسان ديگرى را براى ذبح كردن انتخاب كرده است مى تواند هنگام ذبح دستش را بر دست ذبح كننده گذاشته، دعا را خوانده و خودش هم بسم اللّه بگويد.
بايد اولين چيزى كه در روز عيد مى خورد از گوشت قربانى بوده و گوشت آن را سه قسمت كند: يك قسمت براى همسايه ها، قسمت ديگر براى كسانى كه درخواست كرده و قسمت سوم را براى خانواده خود نگهدارد. پوست آن را صدقه داده و به قصاب از گوشت قربانى ندهد. در پايان روز بايد به بررسى حالات خود در طول روز پرداخته، كوتاهى خود در خدمت مولايش را ديده و آنگاه به سراغ نگهبان و ميهماندار خود كه از معصومين مى باشد رفته و با توسل به آنها و شفاعت آنان به درگاه خداوند براى تبديل گناهان به چند برابر اعمال نيك، كوتاهى خود را جبران نمايد. زيرا آنان درخواست او را قبول نموده و خداوند نيز شفاعت آنان را براى پذيرش او و اعمالش مى پذيرد.
هنگام تضرع به درگاه آنان بخوبى رحمت و عطوفت آنان را برانگيخته و در هنگام مناجات با آنان بگويد: سروران من گناهانم رويم را نزد خدا سياه كرده است. پس بحق كسى كه شما را از گناه نگاه داشته و با دادن نگهبانى بندگان خود به شما، بزرگتان داشته است، شما را سوگند مى دهم كه با رويه اى درخشان خود مرا نزد پروردگارتان شفاعت نماييد. زيرا خداوند شما را رد ننموده و شما را براى شفاعت و نگهبانى انتخاب كرده است. او بزرگداشت بندگان مخلص خود را دوست داشته و از اين كه آنان نيز بندگان پايين تر از خود را بزرگ بدارند خوشنود مى گردد.