وظایف مسلمانان در روز مبعث (اقبال الاعمال)
۳۰ فروردین ۱۳۹۵ 0 ادعیه و زیاراتالجزء الثانی؛ الباب الثامن فيما نذكره مما يختص بشهر رجب و بركاته و ما نختاره من عباداته و خيراته و فيه فصول، فصل فيما ينبغي أن يكون المسلمون عليه في مبعث النبي ص إليهم و معرفة مقدار المنة عليهم
جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل نود و هفتم، وظايف مسلمانان در روز مبعث و ارزش منتِ ارزانی داشتۀ خداوند بر آنان
اعلم أننا قد أشرنا فيما قدمنا إشارة لطيفة أننا لا نقدر على وصف المنة علينا بهذه الرسالة الشريفة و لكنا مكلفون بما نقدر عليه من تعظيم قدرها و الاعتراف بإحسانها و برها فنضرب لذلك بعض الأمثال ففيه تنبيه على تعظيم هذه الحال فنقول لو كان المسلمون قد أصيب كل منهم بنحو خطر الكفر الذي كانوا عليه فمنهم فريق قد ألقي في النار و هي توقد عليهم [عليه] و فريق قد افتضح بالعار و نودي عليه و فريق في مطمورة غضب الله جل جلاله و انتقامه و فريق في حبس مقت الله جل جلاله و اصطلامه و فريق قد استحق عليه أخذ كلما في يديه و فريق قد حكمت عليه الذنوب التي اشتملت عليه بالتفريق بينه و بين أولاده العزيزين عليه أو أحبته القريبين لديه و فريق قد سقم عقله و قد أدنفه جهله و فريق قد مرض قلبه و أحاط به ذنبه و فريق قد ماتت أعضاؤه بإضاعة البضاعة التي كانت تحصل لها لو أطاعت و فريق قد صارت أعضاؤه أعداء له بما أضاعته و بما تجنيه من المعاصي بحسب ما استطاعت و فريق قد أظلمت عليه ظلم الجهالة حتى ما بقي يبصر ما بين يديه من الضلالة و فريق أعمى و لا يدري مقدار عماه و فريق قد أخرس و لا يدري أنه أخرس و قد صار لسانه مقيدا بسخط مولاه و فريق أصم و هو لا يدري أنه أصم و هو لا يسمع دعاء من دعاه إلى الله جل جلاله و ناداه و البلاء قد أحاط بالعباد و البلاد و ضعف عن رفعه [دفعه] قوة أهل الاجتهاد فبعث الله جل جلاله رسولا إلى هؤلاء الموصوفين بهذه الصفات ليسلمهم من النكبات و الآفات و العاهات و ليخلصهم من أخطارها و يطفي عنهم لهب نارها و يغسل عن وجوههم دنس عارها و يبلغ بهم من غايات السعادات [السعادة] ما كانوا قاصرين عنها و بعيدين منها فيما مضى من الأوقات فينبغي أن يكون الاعتراف للمرسل و الرسول ص بقدر هذا الإنعام الذي لا يبلغ وصفي إليه و أن يكونوا في هذا اليوم متباشرين و شاكرين و ذاكرين لمناقبه و ناشرين و باعثين إلى بين يديه من الهدايا التي كان هو أصلها و فرعها إلى كل من وصلت إليه بحسب ما يقدرون عليه فقوم يظهرون نبوته و دولته مما يشينها من المآثم و القبائح و قوم يعظمون رسالته بزيادة العمل الصالح و قوم ينزهون سمعه الشريف أن يبلغه عنهم ما يبعده منهم و قوم يكرمون نظره المقدس أن يطلع على ما يكره صدوره عنهم و قوم يصلون المندوبات و يهدونها إليه و قوم يبالغون في الصلاة و الثناء عليه و قوم يذكرون الله جل جلاله بما يوقعهم له من الأذكار و يهدونها إلى باب رسولهم ص الساكن بها [في] دار القرار و قوم يتعبدون بحسب ما يقدرون و يهدون ذلك و يرون أنهم مقصرون و يكون هذا اليوم عند الجميع يجمع ما خلصهم به من كل أمر فظيع و بحسب ما اصطنع معهم من جليل الصنيع و يختمونه بالتأسف على [من] فواته و التلهف كيف لم يكن مستمرا لهم في سعاداته و طاعاته و يسألون العفو عن التقصير و لو عملوا [علموا] مهما عملوا ما قاموا و ما عرفوا مقدار هذا اليوم العظيم الكبير
پيش از اين به صورت كوتاه اشاره كرديم كه ما توان توصيف منّت رسالت شريفى را كه خداوند بر ما ارزانى داشته است، نداريم؛ ليكن از آنجا كه مكلف هستيم به اندازهى توان خود مقام رسالت را بزرگ داشته و به احسان و نيكىهاى حاصل از آن اعتراف كنيم، چندين مثال را در اينباره يادآور مىشويم، تا هشدارى بر تعظيم اين مقام باشد. از اينرو، مىگوييم: اگر مسلمانان دوباره به خطر كفرى كه پيش از اسلام دامنگير آنان بود، دچار گردند، به دستههاى مختلفى تقسيم مىشوند: 1 . برخى در آتش افكنده مىشوند و آتش آنان را مىسوزاند. 2 . عدهاى به واسطهى ننگ و عار مفتضح گرديده و برچسب رسوايى بر آنان زده مىشود. 3 . گروهى ديگر به گودال غضب و انتقام خداوند-جلّ جلاله-گرفتار مىشوند. 4 . بعضى از آنان در زندان خشم و هلاكت خداوند-جلّ جلاله-گرفتار مىگردند. 5 . عدهاى ديگر مستحق آن مىگردند كه تمام دارايىهايشان از دستشان گرفته شود. 6 . برخى ديگر به واسطهى گناهانى كه از آنان سرزده است، محكوم به جدايى از فرزندان عزيز و دوستان نزديك خود مىگردند. 7 . بعضى ديگر دچار كمبود عقل گرديده و بيمارى جهل به آنان روى مىآورد. 8 . بعضى ديگر دلشان بيمار گرديده و گناهشان بر آنان احاطه مىكند. 9. عدهاى ديگر به واسطهى از بين بردن سرمايهاى كه در صورت اطاعت از خداوند، براى آنان حاصل مىگرديد، اعضا و جوارحشان به مرگ و نيستى مىگرايد. 10. برخى ديگر اعضا و جوارحشان به واسطهى اينكه سرمايهشان را از بين بردهاند و با تمام توان مرتكب گناه شدهاند، دشمن آنان مىگردند. 10 . بعضى ديگر تاريكى جهل بر آنان سايه مىافكند، به حدى كه در اثر گمراهى، نمىتوانند پيشاروى خود را ببينند. 12 . گروهى ديگر به حدى نابينا مىگردند كه از مقدار نابينايى خود اطلاع حاصل نمىكنند. 13 . عدهاى ديگر لال مىگردند و نمىدانند كه لال هستند و زبانشان به واسطهى خشم مولايشان بند مىآيد. 14 . برخى ديگر ناشنوا مىگردند و نمىدانند كه نمىشنوند و صداى كسانى را كه آنان را به سوى خداوند-جلّ جلاله-فراخوانده و ندا در مىدهند، نمىشنوند. آرى، پيش از بعثت رسول اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-، مردم در چنين وضعيتى به سر مىبردند و زمين آكنده از مردم بود و هيچ نيرومندى توان جلوگيرى از آنها را نداشت. در اين زمان، خداوند-جلّ جلاله-رسولى را به سوى مردمانى كه اين ويژگىها را داشتند، گسيل داشت تا آنها را از گرفتارىها و آسيبها و نارسايىها سالم گردانيده و از خطرهاى آن برهاند و شعلهى آتش گرفتارىهاى يادشده را كه دامنگير آنها شده بود، خاموش سازد و پليدى ننگ حاصل از آن را از روىشان شستوشو دهد و آنان را به منتهاى نيكبختى برساند، كه در زمانهاى گذشته توان رسيدن به آن را نداشته و از آن بسيار فاصله داشتند. بنابراين، شايسته است مسلمانان در اين روز به اندازهى اين نعمتى كه خداوند به آنان ارزانى داشته و قابل توصيف نيست، به پيشگاه خداوندى كه رسول را فرستاده و نيز به پيشگاه رسول او-صلوات اللّه عليه-اعتراف كنند و به حسب توان خود، اظهار شادمانى نموده و از خدا سپاسگزارى كرده و فضايل اين روز و نيز هدايايى را كه در اثر رسالت حاصل گرديد و آن، ريشه و شاخهى همهى نعمتها براى تمام كسانى است كه نعمت رسالت به آنان رسيده است، به ياد آورند. قدردانى مسلمانان از نعمت رسالت متفاوت است: 2 . برخى با عدم ارتكاب گناهان و اعمال زشت، نبوت و دولت رسول اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-را يارى مىدهند. 2. عدهاى ديگر با فزونى اعمال شايسته، رسالت آن حضرت را بزرگ مىدارند. 3 . بعضى از اين پرهيز دارند كه مبادا به گوش شريف آن بزرگوار اعمالى از آنها برسد كه موجب دورى آن حضرت از آنان گردد. 4 . گروهى نظر مقدس او را از اينكه بر كارهاى ناخوشايندى كه از آنان صادر مىشود بيفتد، گرامى مىدارند. 5 . عدهاى نمازهاى مستحبى به جا آورده و به او هديه مىكنند. 6 . برخى بسيار بر او صلوات فرستاده و او را مىستايند. 7 . بعضى با اذكارى كه خداوند-جلّ جلاله-به آنها الهام مىكند، به ياد خدا مىپردازند و آن را به پيشگاه حضرت رسول-صلوات اللّه عليه-كه در سراى آسايش ساكن است، اهدا مىكنند. 8 . برخى ديگر بهحسب توان خود به عبادت مىپردازند و آن را به پيشگاه او اهدا مىكنند و با اين حال خود را مقصر مىدانند. در هر حال، اين روز به واسطهى اينكه همه را از امور زشت رهايى داده و نيكىهاى بزرگ براى آنها به ارمغان آورده است، نزد همگان از اهميت ويژه برخوردار است و همهى اين روز را با تأسف و افسوس بر سپرى شدن آن به پايان مىبرند كه چرا ادامه پيدا نكرد تا نيكبختىها و طاعات آنها، همچنان ادامه يابد و از خداوند درخواست مىكنند كه از سر تقصيراتشان بگذرد؛ اگرچه هر اندازه عمل كنند، هرگز ارزش اين روز عظيم و بزرگ را نشناخته و نخواهند توانست حق آن را به جا آورند.