احیا در شب پانزدهم ذی القعده (اقبال الاعمال)
۰۹ تیر ۱۳۹۵ 0 ادعیه و زیاراتالجزء الأول؛ هذا مبدأ ذكر الأعمال الأشهر الثلاثة أعني شوال و ذي قعدة و ذي حجة من كتاب الإقبال، الباب الثاني فيما نذكره من فوائد شهر ذي القعدة، فصل فيما نذكره من فضل ليلة النصف من ذي القعدة و العمل فيها
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب دوم، فوائد ماه ذی القعده، فصل هفتم: فضيلت شب نيمهى ماه ذي القعده و عمل مخصوص آن
اعلم رحمك الله أن كل وقت اختاره [تختاره] الله جل جلاله لدعوة عباده إلى حبه و قربه و إسعاده و إنجاده و إرفاده فإن ذلك من أوقات إقبال العبد و إعياده حيث ارتضاه الله جل جلاله الموقوف [للوفود] بشريف بابه و شرفه بما لم يكن في حسابه و نحن ذاكرون في هذا الفصل ما لم نذكره مما يتكرر في السنة مرة واحدة كما يفتحه الله جل جلاله علينا من الفائدة و وجدناه مما تخيرناه في ذلك و أردناه ما رأيناه في كتاب أدب الوزراء تأليف أحمد بن جعفر بن شاذان في باب شهور العرب
خداوند تو را مشمول رحمت خود كند! بدان كه هر زمانى كه خداوند-جلّ جلاله-آن را براى فراخواندن بندگان به دوستى و قرب و نيكبخت ساختن و يارى و بخشش به آنان برگزيده است، زمانى است كه بنده بايد به خدا روى آورد و در واقع عيد بنده است؛ چرا كه اين زمان، خداوند-جلّ جلاله-بنده را براى ورود به درگاه شريف خود پسنديده و او را به آنچه حسابش را نمىكرد، مشرّف گردانيده است. ازاينرو، ما در اين بخش از كتاب، يكى از فوايدى را كه در كل سال فقط يك بار بدان عمل مىشود، به صورتى كه خداوند-جلّ جلاله-به ما عنايت فرموده، از باب «ماههاى عرب» كتاب «ادب الوزراء» ، نوشتهى «احمد بن جعفر بن شاذان» برگزيده و در اينجا ذكر مىكنيم:
وَ رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص
در روايت است كه پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-فرمود:
أَنَّ فِي ذِي الْقَعْدَةِ لَيْلَةً مُبَارَكَةً وَ هِيَ لَيْلَةُ خَمْسَ عَشْرَةَ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ
شبى خجسته و مبارك در ماه ذيقعده وجود دارد-و آن شب پانزدهم از اين ماه است-كه خداوند در آن با نظر رحمت به بندگان مؤمن مىنگرد
أَجْرُ الْعَامِلِ فِيهَا بِطَاعَةِ اللَّهِ أَجْرُ مِائَةِ سَائِحٍ لَمْ يَعْصِ اللَّهَ طَرْفَةَ عَيْنٍ
و پاداش هركس كه در آن به طاعت و عبادت خدا بپردازد، برابر با پاداش صد عابدى است كه حتى به اندازهى يك چشم برهم زدن از خدا نافرمانى نكرده است.
فإذا كان نصف الليل فخذ في العمل بطاعة الله و الصلاة و طلب الحوائج
بنابراين، هرگاه شب نيمهى اين ماه به نيمه رسيد، شروع به عبادت و نماز و درخواست حوايج بكن؛
فَقَدْ رُوِيَ
زيرا منقول است كه:
أَنَّهُ لَا يَبْقَى أَحَدٌ سَأَلَ اللَّهَ فِيهَا حَاجَةً إِلَّا أَعْطَاهُ
«هركس در آن زمان، حاجتى از خدا بطلبد، خداوند به او عطا مىكند.»
أقول فاغتنم نداء الله جل جلاله لك إلى مجلس سعادتك و تشريفك بمجالستك و مشافهتك و محل قضاء حاجتك و أفكر لو كانت [كنت] هذه المناداة من سلطان زمانك كيف تكون نشيطا إلى الحضور بين يديه بغاية إمكانك فلا يكن الله جل جلاله عندك دون هذه الحال و الذي قد عرضه الله جل جلاله عليك هو للدنيا و لدار الدوام و الإقبال و الذي يدعوك إليه سلطان بلدك مكدر بالمنة و الذلة و يئول إلى الفناء و الزوال
پس اين زمان را كه خداوند-جلّ جلاله-تو را به مجلس نيكبختى فراخوانده و به همنشينى و گفتوگوى با خود و برآوردن حوايجت مشرّف گردانيده، مغتنم بشمار و تصور كن كه اگر اين ندا از پادشاه زمان تو بود، چگونه با تمام توان و با نشاط به پيشگاه او مىشتافتى. بنابراين، مبادا نشاط تو براى حضور در پيشگاه خداوند-جلّ جلاله-كمتر از آن باشد، درحالىكه آنچه خداوند -جلّ جلاله-بر تو عرضه نموده، براى دنيا و سراى جاودانه و اقبال بر او است و آنچه پادشاه سرزمين، تو را بدان فرامىخواند، آميخته با منّت و خوارى است و سرانجام به نيستى و نابودى مىگرايد.