آداب اموات و تاکید در امر وصیت (مفاتیح الجنان)
۰۸ تیر ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیاراتآداب اموات و دعاهای متعلق به آن: در اینجا آداب و کارهای لازم قبل از مردن و سپس تاکید در نوشتن وصیت را بیان می کنیم:
بدانكه چون بر كسى آثار مرگ نمايان شود، اول كسى كه بايد به احوال او بپردازد، خود شخص است كه سفر آخرتى ابدى در پيش دارد، و براى او در خود آن سفر توشه لازم است. اوّل چيزى كه براى او ضررى است، اقرار به گناه و اعتراف به تقصير و ندامت از گذشته ها و توبه كامل و تضرع و زارى به درگاه جناب مقدّس ايزدى كه از گناهان گذشته او درگذرد، و در احوال و هول و هراسى كه در پيش دارد، او را به خود و ديگران وا مگذارد. پس بايد كه متوجه وصيت شود، و حقوق خدا و خلق و آنچه را بر ذمّه اوست ادا كند، و به ديگران وا گذار نكند كه پس از مردن بى اختيار مى شود، و به حسرت در اموال خود بنگرد، و شياطين جن و انس، اوصيا و وارثان او را وسوسه ها كنند، و از اينكه ذمّه او را از حقوق آزاد كنند مانع شوند، و براى او چارهاى نشود، و حسرت و ندامت سودى نبخشد. پس به اندازه ثلث مال خود براى خويشان و صدقات و خيرات و آنچه مناسب حال خود مى داند وصيت كند، كه اضافه بر ثلث را ختيارى ندارد. برائت ذمّه خود را از برادران مؤمنش بخواهد، و از هركه غيبت كرده، يا اهانت و آزارى روا داشته، اگر حاضر باشند از آنان بخواهد او را حلال كنند و اگر حاضر نباشند، از برادران مؤمن بخواهد كه براى او برائت ذمّه بخواهند، سپس امور اطفال و عيال خود را بعد از توكّل بر جناب حق به امينى وا گذارد و شخصى را براى اولاد صغير خود به عنوان وصى تعيين نمايد. سپس كفن خود را مهيا نمايد و از شهادتين و عقايد و اذكار و ادعيه و آيات، آنچه در كتب مبسوطه ذكر شده است، و اين رساله گنجايش بيان آنها را ندارد، بگويد با تربت حضرت امام حسين عليه السّلام بر كفن او بنويسند، و اين در صورتى است، كه قبل از اين غافل بوده و كفنى مهيا نكرده باشد، وگرنه مؤمن بايد كفنش هميشه مهيّا و نزد او حاضر باشد، چنانكه از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده: هركه كفنش در خانه اش همراه او باشد، او را در شمار غافلان ننويسند، و هرگاه به آن كفن نظر كند ثواب يابد، و بايد پس از آن ديگر به فكر زن و فرزند و مال نباشد، و متوجّه حضرت حق گردد، و به ياد او باشد، و انديشه كند كه اين امور فانى به كار او نمى آيد، و به غير لطف و رحمت پروردگار، در دنيا و آخرت چيزى به فرياد او نمى رسد، و بداند وقتى كه توكّل بر حق كند، امور بازماندگانش به بهترين صورت انجام خواهد گرفت، و بداند كه اگر خود باقى بماند، نمى تواند بدون خواست خدا سودى به آنان رساند، و ضررى از آنان برطرف نمايد، و خدايى كه آنان را آفريده از او به آنان مهربان تر است. و بايد در آن حال در مقام اميد و رجا به سر برد، و به رحمت خدا و شفاعت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه معصومين عليهم السّلام اميد عظيم داشته باشد، و منتظر قدوم شريف ايشان باشد، و بداند همه آنان در آن وقت حاضر مى شوند، و شيعيان خود را بشارت ها مى دهند، و ملك الموت را سفارش ها مى نمايند.
شيخ طوسى در(مصباح المتهجّد) فرموده: وصيت و اخلال نكردن به آن براى انسان مستحبّ است. چه آنكه روايت شده: براى آدمى سزاوار است شب را به روز نياورد، مگر آنكه وصيت نامه اش زير سرش باشد، و اين معنا در حال بيمارى تاكيد شده است. و نيكو وصيت كند، و خود را از حقوقى كه ما بين او و خداست و از مظالم عباد [ستم هايى كه بر بندگان روا داشته است] خلاص كند.