کلیپ تصویری فاطمیه: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - مطهری (+ متن)

کلیپ تصویری فاطمیه: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - مطهری (+ متن)

۰۵ اسفند ۱۳۹۵ 0 صوتی و تصویری

شما در نظر بگیرید که آنها بشرند، نه اینکه بشر نیستند؛ اگر بشر نبودند که برایشان فضیلت نبود. وقتی بشر هستند احساسات بشری دارند،

اگر نمی‌داشتند که برایشان فضیلت نبود.ولی به این احساسات بستگی ندارند، یعنی یک احساسات عالی دارند که نمی‌گذارد آنها بسته باشند. خوشبختانه جزئیات جهاز حضرت زهرا مشخص است. علی وقتی قرار می‌شود که عروسی او با زهرا را بگیرند چیزی ندارد جز زره‌اش، می‌رود آن را به چهارصد درهم می‌فروشد. بعد با یک یا دو نفر دیگر مأمور می‌شوند بروند یک جهازیه تهیه کنند که قلم به قلمش مشخص است. یک پیراهن برای عروس تهیه می‌شود. پیراهن را می‌پوشد. خدای متعال وقتی که می‌خواهد یک ارزش واقعی انسانیت را ظاهر کند ]چنین می‌کند. [آن روزی که آدم را می‌خواست بیافریند فرشتگان گفتند : أتَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسِدُ فیها وَ یسْفِک الدِّماءَ [سوره بقره] . خدا جواب داد: من می‌دانم در انسان چیزی را که شما نمی‌دانید. آنچه خدا می‌دانست این جور چیزها بود. یک زن فقیر برهنه‌ای به عنوان یک سائل می‌آید و خطاب به اهل بیت می‌گوید: من عریانم و لباس ندارم. در آن گرفتاری کسی نبود که اصلا متوجه شود که این زن هم آمده، غیر از خود این مخدّره مجلّله. فورآ می‌رود همان لباس نو را از تنش بیرون می‌آورد، پیراهن اولی خودش را می‌پوشد و آن را به این زن انفاق و ایثار می‌کند. بعد که زنها می‌آیند، می‌گویند: پیراهن عروسی کجا رفت؟ می‌گوید: بله، زنی به اینجا آمد و کسی به او رسیدگی نکرد، من به او انفاق کردم. بشر این است، تا این مقدار آزادگی و رهایی! تازه برای چه؟ اِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکورآیعنی یک «متشکرم» هم از کسی توقع نداریم، فقط خدا و خدا.

وقتی که پیغمبر اکرم در مرض موت به زهرا خبر می‌دهد: زهرا جان! تو اول کسی از اهل بیت من هستی که به من ملحق می‌شوی گریه زهرا آرام می‌گیرد. برای او مژده است. پس برای آنها این دنیا و آن دنیا نداشته، قدم برداشته‌اند از این منزل به آن منزل رفته‌اند. این مقدار اهل حقیقت، این مقدار اهل یقین!

وقتی که پیغمبر اکرم گریه شدید زهرا را دید فرمود: سرت را جلو بیاور. جلو آورد. جمله‌ای گفت. زهرا سر را بلند کرد، چهره‌اش می‌درخشید، تبسّمی به لبهایش بود. عایشه که آنجا نشسته بود تعجب کرد، گفت: آن بار اول پیغمبر چه گفت، حالا چه گفت؟ فرمود: اگر پیغمبر می‌خواست که همه بفهمند بلند می‌گفت، پس اینکه آرام به من گفته لابد نمی‌خواست دیگران بفهمند. و همین طور هم بود. آن وقت پیغمبر نمی‌خواست کسی بفهمد. ولی بعدها مانع افشای راز که از بین رفت راز را آشکار کردند. ظاهرآ خود ایشان بعدها فرمود: اول بار پدرم به من از مردنش در این بیماری گفت، خیلی ناراحت شدم. ولی بعد به من مژده‌ای داد، گفت: تو اول کسی هستی که به من ملحق می‌شوی. نوشته‌اند که بعد از آن دیگر کسی زهرا را متبسم ندید. عاشقانه پیغمبر خدا را دوست می‌داشت، نه به اعتبار اینکه رابطه پدر و فرزندی است بلکه به اعتبار اینکه او رسول الله و پیام‌آور خدای اوست. او پیام‌آور خدای خودش را دوست می‌داشت نه پدرش را از آن جهت که پدرش است. پدرش را از آن جهت که پیام آور خدایش بود دوست می‌داشت. و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین.

 


سخنرانی استاد شهید مطهری درباره حضرت زهرا سلام الله علیها

زمان: 320 ثانیه (05:20)

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث