قطعه ای از قصیده هائیه ازریه

قطعه ای از قصیده هائیه ازریه

۰۷ مرداد ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیارات

در این قسمت از آداب زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله، قطعه ای از قصیده هانیه ازریه را در مدح پیامبر و اهل بیت علیهم السلام بیان می کنیم:

نیز بدانکه کثرت شوق این مهجور شکسته به آن مشاهد مشرّفه مرا وادار مى کند که از قصیده هائیّه [يعنى قصيده ‏اى كه‏ قافيه آن حرف «ه» است] فاضل اوحدى مادح آل احمدى جناب شیخ اُزرى رضوان اللّه علیه که از شیخ ‌الفقهاء العظام خاتم المجتهدین الفخام شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام نقل شده که آرزو مى کرد که آن قصیده در نامه عمل او نوشته شود و جواهر در نامه عمل اُزْرى چند شعرى که مناسب با این مقام است در اینجا ذکر نموده خود را به آن مشغول نمایم قال رحمهُ اللّهُ:

اِنَّ تِلْکَ الْقُلُوبَ اَقْلَقَها الْوَجْدُ

وَاَدْمى تِلْکَ الْعُیُونَ بُکاها

راستى که این دلها را شوق پریشان کرده

و گریه این چشمها را خون آلود کرده

کانَ اَنْکَى الْخُطُوبِ لَمْ یُبْکِ مِنّى

مُقْلَهً لکِنِ الْهَوى اَبْکاها

جانگدازترین پیش آمدهاى مهم دیده ام را به گریه

نیاورد ولى هواى دوست آن را گریاند

کُلَّ یَوْمٍ لِلْحادِثاتِ عَوادٍ

لَیْسَ یَقْوى رَضْوى عَلى مُلْتَقاها

هر روز را حوادث غم انگیز تازه اى است

که کوه رضوى نیروى برخورد آنها را ندارد

کَیْفَ یُرْجَى الْخَلاصُ مِنْهُنَّ اِلاّ

بِذِمامٍ مِنْ سَیِّدِ الرُّسْلِ طه

چسان مى توان از آنها نجات یافت جز

به عهد و پیمانى از سید رسولان (طه )

مَعْقِلُ الْخائِفِینَ مِنْ کُلِّ خَوْفٍ

اَوْفَرُ الْعُرْبِ ذِمَّهً اَوْفاها

دژ محکم ترسناکان از هرترس

و کامل ترین عرب در پیمان و باوفاترین آنها

مَصْدَرُ الْعِلْمِ لَیْسَ اِلاّ لَدَیْهِ

خَبَرُ الْکائِناتِ مِنْ مُبْتَداها

سرچشمه علم است و نیست جز نزد او

خبر کائنات از آغاز (تا انجام)

فاضَ لِلْخَلْقِ مِنْهُ عِلْمٌ وَحِلْمٌ

اَخَذَتْ مِنْهُمَا الْعُقُولُ نُهاها

از آن بزرگوار باران علم و بردبارى بر خلق بارید

و خردها از آن علم و بردبارى خرد خویش را گرفتند

نَوَّهَتْ بِاسْمِهِ السَّمواتُ وَالاْ

رْضُ کَما نَوَّهَتْ بِصُبْحٍ ذُکاها

بلند کرد نامش را آسمانها و زمین

چانچه بلند کرد نور صبح را روشنى و پرتوش

وَغَدَتْ تَنْشُرُ الْفَضآئِلَ عَنْهُ

کُلُّ قَوْمٍ عَلَى اخْتِلافِ لُغاها

و چنان شد که فضائل او را منتشر ساختند

هر قومى به اختلاف لغات و زبانشان

طَرِبَتْ لاِسْمِهِ الثَّرى فَاسْتَطالَتْ

فَوْقَ عُلْوِیَّهِ السَّما سُفْلاها

بوجد و طرب آمد خاک از نام او و برتر گرفت

خود را از بلندترین آسمان پست ترین زمینها

جازَ مِنْ جَوْهَرِ التَّقَدُّسِ ذاتاً

تاهَتِ الاْنْبِیاءُ فى مَعْناها

ذاتش از گوهر تقدس گذشت

و پیمبران در فهم ذاتش حیران گشتند

لا تُجِلْ فى صِفاتِ اَحْمَدَ فِکْراً

فَهِىَ الصُّورَهُ الَّتى لَنْ تَراها

سمند فکر را در صفات احمد به جولان مى انداز

زیرا که صورت آن صفات را نخواهى دید

اَىُّ خَلْقٍ لِلّهِ اَعْظَمُ مِنْهُ

وَهُوَ الْغایَهُ الَّتِى اسْتَقْصاها

کدامیک از خلق خدا بزرگتر از اوست

و او است آن سرحد نهائى که خدایش استقصاء کرده

قَلَّبَ الْخافِقَیْنِ ظَهْراً لِبَطْنٍ

فَرَاى ذاتَ اَحْمَدٍ فَاجْتَباها

شرق و غرب عالم را زیر و رو کرد

تا بالاخره ذات احمد را دید و آن را برگزید

لَسْتُ اَنْسى لَهُ مَنازِلَ قُدْسٍ

قَدْ بَناهَا التُّقى فَاَعْلا بِناها

هرگز فراموش نکنم آن منازل قدسى راکه براى او

بنا کرد پرهیزکارى و برافراشت آن بنا را

وَرِجالاً اَعِزَّهً فى بُیُوتٍ

اَذِنَ اللّهُ اَنْ یُعَزَّ حِماها

و آن مردان با عزت در خانه هائى

که خدا اجازه فرمود حریمشان عزیز و محترم باشد

سادَهٌ لا تُریدُ اِلاّ رِضَى اللّهِ

کَما لا یُریدُ اِلاّ رِضاها

آن آقایان بزرگوارى که جز رضاى خدا نمى خواستند

چنانچه خدا هم جز رضاى آنها را نمى خواست

خَصَّها مِنْ کَمالِهِ بِالْمَعانى

وَبِاَعْلى اَسْمائِهِ سَمّاها

آنان را به معانى کمال خویش مخصوص داشت

و به برترین نامهایش نامید

لَمْ یَکُونُوا لِلْعَرْشِ اِلاّ کُنُوزاً

خافِیاتٍ سُبْحانَ مَنْ اَبْداها

اینان گنجینه هائى بودند که در عرش

پنهان بودند منزه است آنکه آشکارشان کرد

کَمْ لَهُمْ اَلْسُنٌ عَنِ اللّهِ تُنْبى

هِىَ اَقْلامُ حِکْمَهٍ قَدْ بَراها

با چه زبانهاى زیادى که از خدا خبر دادند

و آنان قلمهاى حکمتى بودند که خدا تراشید

وَهُمُ الاْعْیُنُ الصَّحیحاتُ تَهْدى

کُلَّ عَیْنٍ مَکْفُوفَهٍ عَیْناها

آنان چشمهاى صحیح و سالمى هستند که راهنمائى کنند

هر چشم نابینائى را آن دو چشم صحیح آنان

عُلَماءٌ اَئِمَّهٌ حُکَماءٌ

یَهْتَدِى النَّجْمُ بِاِتِّباعِ هُداها

دانشمندان و پیشوایان و فرزانگانى که

راه جوید ستاره به پیروى از راهنمائیشان

قادَهٌ عِلْمُهُمْ وَرَاْىُ حِجاهُمْ

مَسْمَعا کُلِّ حِکْمَهٍ مَنْظَراها

رهبرانى که دانش و اندیشه هاى خردشان

مرکز شنیدن و دیدن هر حکمتى است

ما اُبالى وَلَوْ اُهیلَتْ عَلَى الاْرْ

ضِ السَّمواتُ بَعْدَ نَیْلِ وِلاها

باکى ندارم اگرچه فرو ریزد بر زمین

آسمانها پس از آنکه بدوستى ایشان نائل گشته ام

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث