اعمال ستون سوم مسجد کوفه
۰۳ مرداد ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیاراتدر فصل پنجم از باب زیارات، در اعمال مسجد کوفه، اعمال ستون سوم مسجد را بیان می کنیم:
عمل ستون سوم، مقام امام زين العابدين عليه السلام آنگاه برو بسوى دكه امام زين العابدين عليه السلام و آن در نزد ستون سوم است از طرف متصل به باب كنده مؤلف گويد كه اين مقام از طرف قبله مقابل است با دكه باب امير المؤمنين عليه السلام و از طرف غربى مقابل بوده با باب كنده كه مسدود شده و گفته شده كه شايسته است آنكه نماز بقدر پنج ذراع متأخر از ستون بعمل آورده شود زيرا كه دكه در آن محل بوده و بالجملة پس نماز كن در آنجا دو ركعت و بخوان در آن حمد و هر سوره كه خواستى پس همينكه سلام دادى و تسبيح نمودى پس بگو
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداى بخشنده مهربان
اللَّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِي قَدْ كَثُرَتْ وَ لَمْ يَبْقَ لَهَا إِلاَّ رَجَاءُ عَفْوِكَ وَ قَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمَانِ إِلَيْكَ
خدايا گناهان من بسيار است و بر آن گناهان دست آويزى باقى نمانده به جز اميدم به عفو و بخشش تو و سبب محرومى خود را پيشاپيش نزد تو فرستادم
فَأَنَا أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ مَا لاَ أَسْتَوْجِبُهُ وَ أَطْلُبُ مِنْكَ مَا لاَ أَسْتَحِقُّهُ
پس حالى من از تو اى خدا درخواست مىكنم چيزى را كه مستوجب آن نيستم و از تو مىطلبم آنچه را كه استحقاق آن ندارم
اللَّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي وَ لَمْ تَظْلِمْنِي شَيْئًا وَ إِنْ تَغْفِرْ لِي فَخَيْرُ رَاحِمٍ أَنْتَ يَا سَيِّدِي
اى خدا اگر مرا عذاب كنى پس سبب گناهان من است و تو بر من هيچ ظلم و ستم نكردهاى و اگر مرا ببخشى و بيامرزى تو بهترين مهربانانى اى آقاى من
اللَّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَنَا أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ
تو تويى و من منم تو هميشه بر عادت و اعاده آمرزش و مغفرتى
وَ أَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ وَ أَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ
تو به حلم و بردبارى تفضل مىكنى و من به جهالت به گناه باز مىگردم
اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَسْأَلُكَ يَا كَنْزَ الضُّعَفَاءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى
پروردگارا من از تو درخواست مىكنم اى گنج ناتوانان مستمند و اى اميد بزرگ همه عالم اى رهايى بخش غرق شدگان
يَا مُنْجِيَ الْهَلْكَى يَا مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى
اى نجات بخش هلاك شوندگان و ميراننده زندگان و زنده كننده مردگان
أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ
تويى خداى يكتايى كه جز تو خدايى نيست
أَنْتَ الَّذِي سَجَدَ لَكَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ نُورُ الْقَمَرِ وَ ظُلْمَةُ اللَّيْلِ وَ ضَوْءُ النَّهَارِ وَ خَفَقَانُ الطَّيْرِ
تويى كه نور خورشيد و ماه تو را سجده مىكند و ظلمت شب و روشنى روز و پرواز مرغان به طاعت توست
فَأَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ يَا عَظِيمُ بِحَقِّكَ يَا كَرِيمُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الصَّادِقِينَ
پس از تو درخواست مىكنم اى خداى بزرگ اى كريم به حق تو بر محمد و آل محمد كه صادقانند
وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الصَّادِقِينَ عَلَيْكَ وَ بِحَقِّكَ عَلَى عَلِيٍّ وَ بِحَقِّ عَلِيٍّ عَلَيْكَ
و به حقى كه محمد و آلش كه راستگويانند بر تو دارند و به حق تو بر على (ع) و به حق على (ع) بر تو
وَ بِحَقِّكَ عَلَى فَاطِمَةَ وَ بِحَقِّ فَاطِمَةَ عَلَيْكَ وَ بِحَقِّكَ عَلَى الْحَسَنِ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَيْكَ
و به حق تو بر فاطمه و به حق فاطمهبر تو و به حق تو بر حسن و به حق حسن بر تو
وَ بِحَقِّكَ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ عَلَيْكَ فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ إِنْعَامِكَ عَلَيْهِمْ
و به حق تو بر حسين و به حق حسين بر تو كه حقوق محمد و آلش بر تو هم از بزرگترين انعام و احسان تو بر آن خاندان است
وَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكَ عِنْدَهُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَهُمْ عِنْدَكَ
و به حق شأنى كه تو را بر آنهاست و به شأنى كه آنها را نزد توست
صَلِّ يَا رَبِّ عَلَيْهِمْ صَلاَةً دَائِمَةً مُنْتَهَى رِضَاكَ وَ اغْفِرْ لِي بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ
ايزدا درود فرست بر آنان درود و رحمتى دايم كه منتهاى رضاى تو در آن است و طفيل آنها گناهان مرا كه بين من و توست ببخش و بيامرز
وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ كَمَا أَتْمَمْتَهَا عَلَى آبَائِي مِنْ قَبْلُ يَا كهيعص
و نعمتت را بر من چنانكه بر پدران پيشين من تمام كردى تمام و كامل گردان اى كهيعص
اللَّهُمَّ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِي دُعَائِي فِيمَا سَأَلْتُكَ
خدايا چنانكه درود و رحمت بر محمد و آلش فرستادى دعاى مرا هم در آنچه از تو مسئلت دارم اجابت بفرما
پس برو به سجده و جانب راست رو را بر زمين گذار و بگو
يَا سَيِّدِي يَا سَيِّدِي يَا سَيِّدِي صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِي وَ اغْفِرْ لِي
اى سيد و آقاى من اى سيد من اى سيد من درود و رحمت فرست بر محمد و آل محمد و بيامرز مرا و بيامرز مرا
و بسيار بگو اين كلمه را با خشوع و گريه پس جانب چپ رو را به زمين گذار و اين كلمات را بگو
يَا سَيِّدِي يَا سَيِّدِي يَا سَيِّدِي صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِي وَ اغْفِرْ لِي
ای آقای من، ای آقای من، ای آقای من، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بیامرز مرا، بیامرز مرا
پس دعا كن به آنچه مى خواهى مولّف گويد: برپايه بعضى مجموعههاى غير معتبر و مشهورى بين مردم،آن است كه در اين مقام بجا مىآورند عملى را كه امام صادق عليه السّلام تعليم يكى از اصحاب خود نموده، ولى اين عمل مقيّد به اين مقام نيست.و كيفيّت آن اين است كه از آن حضرت نقل شده كه به بعضى از اصحاب خود فرمودند: آيا بامداد دنبال حاجتى نمىروى كه به مسجد بزرگ كوفه گذر كنى؟ عرض كرد چرا، فرمود:در آن مسجد چهار ركعت نماز بخوان و بگو:
إِلَهِي إِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَيْتُكَ فَإِنِّي قَدْ أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ
معبودم اگر من كسى بوده ام كه تو را معصيت كردم، در مقابل در محبوبترين چيزها به نزد تو اطاعتت كردم،
لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ وَلَدا وَ لَمْ أَدْعُ لَكَ شَرِيكا وَ قَدْ عَصَيْتُكَ فِي أَشْيَاءَ كَثِيرَةٍ عَلَى غَيْرِ وَجْهِ الْمُكَابَرَةِ لَكَ
و آن اينكه در اعتقادم براى تو فرزندى نگرفتم، و شريك برايت نخواندم البته در بسيارى از امور معصيت تو را كرده ام، نه به رسم دشمنى با تو،
وَ لا الاسْتِكْبَارِ عَنْ عِبَادَتِكَ وَ لا الْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ وَ لا الْخُرُوجِ عَنِ [مِنَ] الْعُبُودِيَّةِ لَكَ
و نه از باب تكبّر كردن از بندگانت، و نه از جهت انكار ربوبّيت و نه به خاطر خروج از عرصه بندگى،
وَ لَكِنِ اتَّبَعْتُ هَوَايَ وَ أَزَلَّنِيَ الشَّيْطَانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَ الْبَيَانِ
ولى از هواى نفسم پيروى كرده ام و بعد از برهان و بيان شيطان مرا لغزاند،
فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي غَيْرَ ظَالِمٍ أَنْتَ لِي وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّي وَ تَرْحَمْنِي فَبِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ يَا كَرِيمُ .
در نتيجه اگر عذابم كنى، به گناهانم عذابم كردى و ستمكار بر من نيستى، و اگر از من گذشت كنى و به من ترحّم فرمايى به جود و كرمت با من معامله كردى اى كريم.
و همچنين مى گويى:
غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ غَدَوْتُ بِغَيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَ لا قُوَّةٍ وَ لَكِنْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ
صبح كردم به نيرو و قدرت خدا، صبح كردم بدون حول و قوّت خويش، ولى به حول و قوت خدا،
يَا رَبِّ أَسْأَلُكَ بَرَكَةَ هَذَا الْبَيْتِ وَ بَرَكَةَ أَهْلِهِ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَرْزُقَنِي رِزْقا حَلالا طَيِّبا
اى پروردگار از تو مى خواهم بركت اين خانه و اهلش را، و از تو درخواست مى كنم كه روزى حلال و پاكيزه نصيبم كنى،
تَسُوقُهُ إِلَيَّ بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ أَنَا خَائِضٌ [خَافِضٌ] فِي عَافِيَتِكَ.
كه مرا به جانب حول و قوّت تو سوق دهد درحالى كه من در سلامتى كاملت غوطه ور باشم.
شيخ شهيد و محمّد بن مشهدى اين عمل را براى صحن مسجد پس از عمل ستون چهارم ذكر كردها ند، در دو ركعت اول حمد و توحيد و در دو ركعت ديگر حمد و انّا انزلناه و پس از سلام، تسبيح حضرت زهرا عليها السّلام را بگو. در حديث معتبر از ابو حمزه ثمالى نقل شده: كه روزى در مسجد كوفه نشسته بودم، ناگاه ديدم شخصى از در كنده وارد شد،از همه كس خوشروتر و خشبوتر و پاكيزه جامه تر عمامه به سر بسته و پيراهن و درّاعه پوشيده و دو نعل عربى در پاى مباركش بود، نعلين را از پا درآورد، و نزد ستون هفتم ايستاد و دستها را تا برابر گوش بالا برد، و تكبيرى گفت كه تمام موهاى من از دشهت آن راست ايستاد، پس چهار ركعت نماز خواند، و ركوع و سجودش را نيكو انجام داد، سپس اين دعا را خواند: الهى ان كنت قد عصيتك دعا را ادامه داد تا رسيد به يا كريم در اينجا به سجده رفت و مكرّر يا كريم گفت به اندازه اى كه يك نفس را پر كند، آنگاه در سجده اش گفت «يا من يقدر على حوائج السّائلين »و دعا را ادامه داد تا هفتاد مرتبه «يا سيّدى» كه در اعمال ستون هفتم ذكر شد، چون سر از سجده برداشت و من به دقّت ملاحظه كردم، ديدم حضرت زين العابدين عليه السّلام است، دست هاى مباركش را بوسيدم و پرسيدم براى چه اينجا آمديد، فرمود براى آنچه ديدى يعنى نماز در مسجد كوفه. در روايتى كه در زيل زيارت هفتم نقل كرديم اين مطلب هم بود كه ابو حمزه را با خود به زيارت امير مؤمنان عليه السّلام برد.