آیه 16 سوره ق
<<15 | آیه 16 سوره ق | 17>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما انسان را خلق کردهایم و از وساوس و اندیشههای نفس او کاملا آگاهیم که ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- توسوس: وسوسه: حديث النفس و كلامى كه در باطن انسان شنيده مىشود خواه از شيطان باشد يا خود انسان. در جوامع الجامع فرموده: «الوسوسة و الوسواس: الصوت الخفى» راغب وسوسه را «الخطرة الرديه» گفته است.
- وريد: راغب گويد: وريد رگى است متصل به قلب و كبد و جريان خون در آنست در مجمع البيان فرموده: آن رگى است كه در بدن گسترده شده و در تمام اعضاء انسان آميخته با انسان است، اين معنى نسبت به آيه مناسبتر است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ «15»
مگر در آفرينش نخستين عاجزيم (تا از باز آفريدن شما در رستاخيز ناتوان باشيم)، بلكه آنان از آفرينش جديد در اشتباه و ترديدند.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ «16»
و همانا ما انسان را آفريدهايم و هر چه را كه نفسش او را وسوسه مىكند مىدانيم و ما از شريان و رگ گردن به او نزديكتريم (و بر او مسلّطيم).
نکته ها
كلمه «عيينا» از «عى» به معناى عجز و ناتوانى، «لَبْسٍ» به معناى خلط و اشتباه و مشتبه شدن است.
«وسوسه» در لغت به معناى صداى آهسته است و در اصطلاح، كنايه از افكار ناپسندى است كه بر فكر و دل انسان مىگذرد.
كلمه «وريد» از ريشهى «ورود» به معناى رفتن به سراغ آب است. از آنجا كه اين رگ، شاهراه گردش خون ميان قلب و ديگر اعضاى بدن است، آن را «وريد» گفتهاند.
براى ارشاد منحرفان، از هر شيوه صحيحى بايد استفاده كرد. در آيات قبل نمونههايى از قدرت خداوند در هستى و نمونههايى از سرنوشت شوم كسانى كه تكذيب مىكردند، بيان شد. اين آيات، وجدان و عقل مردم را مخاطب قرار داده كه مگر ما در آفرينش اول عاجز
جلد 9 - صفحه 216
شديم تا از آفرينش دوم بازمانيم.
مشابه جملهى «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»، اين آيه است: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» «1» خداوند ميان انسان و قلب او حايل مىشود.
سرچشمهى وسوسه، سه چيز است:
الف) نفس و خواهشهاى نفسانى. «تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
ب) شيطان. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ» «2»
ج) بعضى انسانها و جنّيان. «الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ» «3»
علم خداوند به امور ما به دو علت است:
الف) چون آفريدگار ماست و خالق، مخلوق خود را مىشناسد: «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ» «4»، «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
ب) چون بر ما احاطه دارد. نَعْلَمُ ... وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ
لذا علم خدا دقيق، گسترده و بى واسطه است.
ريشهى شك در معاد دو چيز است:
يكى اينكه خدا از كجا مىداند هر كس چه كرده و ذرّات او در كجاست؟
ديگر اينكه از كجا مىتواند دوباره بيافريند؟
اين آيه به هر دو جواب مىدهد:
او مىتواند، چون قبلًا انسان را آفريده است. «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ»
او مىداند، چون وسوسههاى ناديدنى را هم مىداند. «نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
پیام ها
1- آفرينش هر موجود، گواه بر قدرت آفريدگار بر آفرينش مجدد آن است. اگر آفريدن اول ممكن بود، خلقت دوباره نيز ممكن است. «أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ»
«1». انفال، 24.
«2». اعراف، 20.
«3». ناس، 5 و 6.
«4». ملك، 14.
جلد 9 - صفحه 217
2- در گفتگو با مخالف، كوتاهترين و رساترين كلمات را بكار ببريد. «أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ» (ممكن شمردن يكى و محال شمردن ديگرى تناقض است)
3- كافران، دليلى بر انكار معاد ندارند، تنها شك و ترديد است. «بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ»
4- اگر مىخواهيد عقيدهاى سالم داشته باشيد بايد وسوسهها را از خود دور كرده و نفس خود را اصلاح كنيد. (انكار قيامت به خاطر آن است كه خود را از وسوسهها پاك نكردهايد.) بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ ... وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ
5- علم و احاطهى خداوند به بشر، در طول حيات اوست. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص305-306
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم