حکایاتی از امام حسین علیه السلام و کربلا

حکایاتی از امام حسین علیه السلام و کربلا

۲۵ آذر ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلام

 

باکی از مرگ نیست

کاروان امام حسین "ع" از منزلگاه قصر بنی مقاتل به سوی کربلا حرکت کرد مقداری راه طی شد. امام حسین "ع" در حالی که سوار بر اسب بود اندکی به خواب رفت. سپس بیدار شد، دو یا سه بار فرمود: انا لله و انا الیه راجعون الحمدلله رب العالمین. فرزندش علی با حسین (علی اکبر) رو به پدر نمود و عرض کرد: پدر جان! سبب این استرجاع و حمد چه بود؟
امام فرمود: سواری در خواب بر من ظاهر شد و گفت: اهل این کاروان می روند ولی مرگ، ایشان را تعقیب می کند. من فهمیدم خبر مرگ به ما داده می شود.
علی عرض کرد: پدر جان! مگر ما بر حق نیستیم؟ امام حسین "ع" فرمود: پسرم سوگند به خدایی که بازگشت بندگان به سوی اوست ما بر حقیم. علی عرض کرد: بنابراین باکی از مرگ نیست. امام فرمود: فرزندم! خداوند بهترین پاداش را که از سوی پدر به فرزند مقرر فرموده، به تو عنایت کند.


(بحارالانوار، جلد 44، صفحه 379)


امام حسین "ع" به عبادت عشق می ورزید

امام حسین "ع" که به عبادت و ذکر پروردگار عشق می ورزید به حضرت عباس "ع" فرمود: برو به سوی دشمنان و اگر توانستی تا بامداد فردا برای ما مهلت بگیر، باشد که ما امشب برای پروردگار خود نماز بخوانیم و دعا کنیم و در پیشگاه پروردگار آمرزش بخواهیم، خدا می داند که من نماز خواندن و قرآن خواندن زیاد دعا کردن و استغفار کردن را بسیار دوست دارم.


(ارشاد مفید، صفحه 212 ؛ گذرنامه بهشت؛ شرح موضوعی زیارت جامعه کبیره، سید کاظم ارفع،صفحه 202)


مرگ برای مؤمن پلی است به بهشت

روز عاشورا چون جنگ شدت گرفت و کار بر حسین "ع" بسیار سخت شد، بعضی از اصحاب آن حضرت دیدند برخی از یاران امام "ع" در اثر شدت جنگ و با مشاهده بدن های قطعه قطعه شده دوستانشان و فرا رسیدن وقت شهادت آن ها، رنگ چهره شان دگرگون گشته و ترس دل هایشان را فرا گرفته است، اما خود سیدالشهداء و تعدادی از خواص یارانش، هر چه فشار بیشتر، و مرحله شهادت نزدیکتر می شود رنگ صورتشان درخشان تر گشته و سکون و آرامش بیشتر می یابند. بعضی از این شهادت فوق العاده تعجب کرده به امام حسین "ع" اشاره کرده، به یکدیگر می گفتند: به حسین نگاه کنید که ابداً از مرگ و شهادت باکی ندارد.
امام حسین "ع" متوجه گفتارشان شده، فرمود: ای بزرگ زادگان قدری آرام بگیرید! صبر و شکیبایی پیشه کنید! چون مرگ پلی است که شما را از گرفتاری ها و سختی ها عبور داده و به بهشت های پهناور و نعمت های جاودانی می رساند. و امام برای دشمنان پلی است که از قصر به زندان می رساند. و کدامیک از شما نخواهد از یک زندان به قصر مجلل منتقل گردد.
پدرم از پیامبر "ص" برایم نقل کرد، که می فرمود: دنیا برای مؤمنان همانند زندان و برای کافران همانند بهشت است. و مرگ پلی است که مؤمنان را به بهشت، و کافران را به جهنم می رساند.


(بحارالانوار جلد 6 صفحه 154 و جلد 44 صفحه 297)
 


گریه حضرت آدم برای امام حسین "ع"

در الدرالثمین، در تفسیر قول خداوند: این گونه آمده است: حضرت آدم "ع" بر ساق عرش، نام های پیامبر "ص" و ائمه "ع" را مشاهده کرد و جبرئیل به او تلقین کرد که بگوید: "یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمۀ، یا محسن بحق الحسن و الحسین منک الاحسان" . هنگامی که حضرت آدم "ع" نام امام حسین "ع" را بر زبان ساخت، گریان شد و قلبش خاشع گردید. حضرت آدم "ع" گفت: ای جبرئیل! چرا پس از گفتن نام حسین، قلبم شکست و اشکم جاری گردید؟!
جبرئیل خبر شهادت امام حسین "ع" و چگونگی مصائب او را تشریح نمود و هر دو چون مادر جوان مرده، عزاداری و گریه و ناله نمودند.


(بحارالانوار، جلد 44، ص 245)


 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث