خطبه 116 نهج البلاغه
۱۲ آبان ۱۳۹۵ 0 معارفترجمه محمد دشتی
و من خطبة له (علیه السلام) و فيها ينصح أصحابه:
(اين خطبه در شهر كوفه در سال 38 هجرى براى تشويق كوفيان به نبرد نهايى ايراد شد).
أَرْسَلَهُ دَاعِياً إِلَى الْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَى الْخَلْقِ فَبَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ غَيْرَ وَانٍ وَ لَا مُقَصِّرٍ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُعَذِّرٍ، إِمَامُ مَنِ اتَّقَى وَ بَصَرُ مَنِ اهْتَدَى.
1. ويژگى هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله:
خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است.
وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِيَ عَنْكُمْ غَيْبُهُ إذاً لَخَرَجْتُمْ إِلَى الصُّعُدَاتِ تَبْكُونَ عَلَى أَعْمَالِكُمْ وَ تَلْتَدِمُونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ لَا حَارِسَ لَهَا وَ لَا خَالِفَ عَلَيْهَا وَ لَهَمَّتْ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ نَفْسُهُ لَا يَلْتَفِتُ إِلَى غَيْرِهَا، وَ لَكِنَّكُمْ نَسِيتُمْ مَا ذُكِّرْتُمْ وَ أَمِنْتُمْ مَا حُذِّرْتُمْ فَتَاهَ عَنْكُمْ رَأْيُكُمْ وَ تَشَتَّتَ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ.
2. اندرز ياران:
مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه ها كوچ مى كرديد، در بيابان ها سرگردان مى شديد، و بر كردارتان اشك مى ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى زديد سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى كرديد و هر كدام از شما تنها به كار خود مى پرداختيد، و به ديگرى توجّهى نداشتيد.
افسوس، آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.
وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ اللَّهَ فَرَّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أَلْحَقَنِي بِمَنْ هُوَ أَحَقُّ بِي مِنْكُمْ قَوْمٌ وَ اللَّهِ مَيَامِينُ الرَّأْيِ مَرَاجِيحُ الْحِلْمِ مَقَاوِيلُ بِالْحَقِّ مَتَارِيكُ لِلْبَغْيِ، مَضَوْا قُدُماً عَلَى الطَّرِيقَةِ وَ أَوْجَفُوا عَلَى الْمَحَجَّةِ فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَى الدَّائِمَةِ وَ الْكَرَامَةِ الْبَارِدَةِ.
3. تعريف يارانى كه به شهادت رسيدند:
به خدا سوگند، دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد، و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد.
به خدا سوگند، آنان مردمى بودند، نيك انديش، ترجيح دهنده بردبارى، گويندگان حق، و ترك كنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.
أَمَا وَ اللَّهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلَامُ ثَقِيفٍ الذَّيَّالُ الْمَيَّالُ يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ وَ يُذِيبُ شَحْمَتَكُمْ، إِيهٍ أَبَا وَذَحَةَ.
4. خبر از خونريزى و شكمبارگى حجّاج بن يوسف ثقفى:
آگاه باشيد، به خدا سوگند پسركى از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف) بر شما مسلّط مى گردد كه هوسباز و گردن كش و ستمگر است، سبزه زارهاى «اموال و داراييها» شما را مى چرد و چربى شما را آب مى كند. ابو وذحه: بس كن.