وَ قَالَ (علیه السلام): اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ، بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ.
و فرمود (ع): بيخ كينه را از دل ديگران بركن، با بركندن آن از دل خود.
و آن حضرت فرمود: بدى را با كندن از سينه خود از سينه ديگران بركن.
روش نابود كردن بدى ها (اخلاقى، سياسى، اجتماعى):و درود خدا بر او، فرمود: بدى را از سينه ديگران، با كندن آن از سينه خود، ريشه كن نما.
[و فرمود:] بدى را از سينه جز خود بر كن با كندن آن از سينه خويشتن.
امام عليه السّلام (در باره بد خواه نبودن) فرموده است:درو كن (دور ساز) بدى (كينه) را از سينه ديگرى با كندن (دور ساختن) آن از سينه خود (چون هر كس براى ديگران بد انديشد براى او بد انديشند، و هر كه كينه ديگران در دل گيرد كينه او در دل گيرند).
امام(عليه السلام) فرمود: كينه و بدخواهى ديگران را از سينه خود درو كن تا بدخواهى به تو از سينه ديگران ريشه كن شود.
راه زدودن كينه ها:امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى راه پاك كردن سينه هاى مردم را از نيات سوء درباره يكديگر، نشان مى دهد و مى فرمايد: «كينه و بدخواهى ديگران را از سينه خود درو كن تا بدخواهى به تو از سينه ديگران ريشه كن شود»; (اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ).بسيار مى شود كه افراد به دليل سوء ظن يا حسادت يا اصطكاك منافع، نيات سوئى درباره انسان در دل مى پرورانند، چگونه مى توان آنها را از ميان برداشت؟ امام مى فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به قلب خويش مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه ات پاك كن چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين كه هرگاه انسان نيات بدى درباره ديگران داشته باشد خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى شود و همين امر سبب مى گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند; اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه بدخواهى پاك ديدند و آثار محبت و خيرخواهى در رفتار و گفتارشان نمايان گشت آنها نيز موضع مشابهى خواهند گرفت، بنابراين براى زدودن كينه ها از سينه ها و بدخواهى ها و نيات سوء ديگران بايد از خودمان شروع كرد و اين يكى از اصول مهم روانشناسى است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى.ديگر اين كه رابطه مرموز خاصى در ميان دلها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است. گويى دل ها در پنهانى با هم سخن مى گويند و رابطه برقرار مى سازند هنگامى كه قلب كسى مملو از بدخواهى به ديگران گردد اين پيام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى كنند. اين گفتار حكيمانه در واقع چهره ديگرى از گفتار پيش از آن است و هر كدام براى زدودن آثار سوء از نيات و رفتار و گفتار ديگران تأثير خاص خود را دارند. به همين دليل در روايتى كه از طرطوشى در كتاب سراج الملوك نقل كرديم هر دو با هم آمده است.شایان توجه این که واژه «شر» مفهوم وسیعى دارد که هر نیت سوء و کینه و عداوتى را فرا مى گیرد. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید تفسیر دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز ذکر شده است و آن این که منظور امام(علیه السلام) این است که مردم را به کار نیکى موعظه نکن و از کار بدى نهى منما مگر این که قبلاً خودت آن کار نیک را انجام داده باشى و آن منکر را ترک کرده باشى، زیرا اندرزدهنده ناپاک سخنانش در دل ها اثر نمى کند.(1)البته این سخن یک واقعیت است; اما موافق منظور امام(علیه السلام) از گفتار حکیمانه بالا نیست، زیرا تعبیر به «صدر» در دو جاى این کلام حکمت آمیز نشان مى دهد که منظور، نیات سوء و کینه هاى درونى است نه افعال بیرونى.این معنى نه تنها در رابطه انسان ها با یکدیگر، بلکه از یک نظر در رابطه انسان با خدا نیز صادق است، چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ أرادَ أنْ یَعْرِفَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْیَعْرِفْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ یُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما یُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ; هر کس مى خواهد بداند چه مقام و منزلتى نزد خدا دارد به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زیرا خدا منزلت بنده را همان گونه قرار مى دهد که بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است».(2)در حدیث جالبى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مردى خدمت آن حضرت عرض کرد: شخصى به من مى گوید من تو را دوست دارم چگونه بدانم که او راست مى گوید و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَکَ فَإنْ کُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ; قلب خود را بیازماى اگر تو او را دوست مى دارى او هم تو را دوست مى دارد». (قلوب با یکدیگر راه دارند).(3)این سخن را با حدیث دیگرى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) درباره امام و پیروانش پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابن جهم» عرضه داشت: فدایت شوم مى خواهم بدانم من نزد تو چگونه ام؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «أُنْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ; نگاه کن ببین من در نزد تو چگونه ام»(4). (5)*****پی نوشت:(1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 411.(2). بحارالانوار، ج 71، ص 156، ح 74.(3). اصول کافى، ج 2، ص 652، ح 2.(4). میزان الحکمه، ح 3149.(5). سند گفتار حکیمانه: همان گونه که در اسناد گفتار حکیمانه پیش گفتیم نویسنده کتاب سراج الملوک; طرطوشى این گفتار حکیمانه را به ضمیمه گفتار قبلى با تفاوت و اضافاتى در کتاب خود آورده که به خوبى نشان مى دهد از منبع دیگرى غیر از نهج البلاغه گرفته است. مرحوم ورام و آمُدى آن را در کتاب هاى خود نیز آورده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج4، ص 146)
امام (ع) فرمود: «احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ»بيشتر مواردى كه بدى در دل دشمن پيدا مى شود به دليل اين تصور و گمان است كه دشمن بدى او را در دل پنهان ساخته و همين تصوّر و گمان ناگزير برخاسته از ظاهر حركات دشمن و سخنانى است كه گاه و بى گاه از زبان او در باره خود شنيده، تا وقتى كه دشمنى و بدخواهى او را در دل دارد، اما وقتى كه دشمنى و بدخواهى پنهانى را از دل محو كرد، نشانه هاى زبانى و صورى آن نيز از بين مى رود و بدين وسيله تصور دشمنى كم رنگ شده و بدبينى دشمن نسبت به كار او كاهش مى يابد و همواره به نبودن چنان نشانه ها و قرينه هاى حالى و يا مقالى كه از او بروز مى كرد، پايدارى مى كند تا اين كه آن بدگمانى به طور كامل از بين مى رود.لفظ «حصد» را براى نابود ساختن دشمن استعاره آورده است به ملاحظه شباهتى كه دشمن در فزونى گرفتنش به وسيله آن قراين از جانب دشمن و گستردگى اش و همچنين كاستى و نابودى اش به نابودى آن قراين به زراعت دارد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 254
التاسعة و الستون بعد المائة من حكمه عليه السّلام:(169) و قال عليه السّلام: أحصد الشّرّ من صدر غيرك بقلعه من صدرك. (78376- 78366)
اللغة:(الحصاد) بالفتح و الكسر قطع الزّرع، و حصدت الزّرع و غيره من باب ضرب و قتل فهو محصود و حصيد- مجمع البحرين.المعنى:قال الشارح المعتزلي: هذا يفسّر على وجهين:1- أنّه يريد: لا تضمر لأخيك سوءا، فانك لا تضمر ذلك إلّا يضمر لك سوءا لأنّ القلوب يشعر بعضها ببعض، فاذا صفوت لواحد صفا لك.2- أن يريد: لا تعظ النّاس و لا تنههم عن منكر إلّا و أنت مقلع عنه، و قد سبق الكلام في كلا المعنيين.أقول: بين القلوب روابط من ناحية الشعور الباطني اللأواعى فتكسب المحبّة و العداوة من حيث لا يلتفت إليه صاحبه.الترجمة:فرمود: بدنهادي را از سينه ديگران، بوسيله ريشه كني آن از سينه خودت دور كن.نهاد بد از سينه ديگران درو كن بتطهير سينه از آن
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 7، ص403
احصد الشر من صدر غيرك، بقلعه من صدرك. «با ريشه كن كردن بدى از سينه خود آن را از سينه غير خود درو كن.»
اين سخن را دو گونه مى توان تفسير كرد، يكى آنكه براى برادرت انديشه بد نهان نداشته باش كه اگر تو در انديشه خود چنان باشى او هم نسبت به تو همان گونه خواهد بود كه دلها از يكديگر آگاهند و هر گاه براى كسى با صفا باشى، او هم براى تو با صفا مى شود.
ديگر آنكه مقصود آن باشد كه مردم را پند و اندرز مده و ايشان را نهى از منكر مكن مگر اينكه خود از آن عيب و گناه بر كنار باشى، زيرا اندرز دهنده اى كه خود پاكيزه نيست، اندرز و نهى او اثرى ندارد. در مباحث گذشته در اين باره سخن گفته شد.