وَ قَالَ (علیه السلام): النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا، وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ.
و فرمود (ع): مردم، فرزندان دنيا هستند و آدمى را به سبب دوست داشتن مادرش سرزنش نمى كنند.
و آن حضرت فرمود: مردم فرزندان دنيايند، مرد بر دوستى مادرش سرزنش نمى شود.
ارزش دنيا دوستى (اخلاقى، تربيتى):و درود خدا بر او، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستى مادرش نمى توان سرزنش كرد.
[و فرمود:] مردم فرزندان دنيايند، و فرزندان را سرزنش نكنند كه دوستدار مادر خود چرايند.
امام عليه السّلام (در سرزنش دوستداران دنيا) فرموده است:مردم پسران دنيا هستند، و مرد را به دوست داشتن مادرش سرزنش نمى كنند (اين از قبيل آنست كه گويند چون كردار بد و كارهاى زشت طبيعىّ و جبلّى فلانى گشته او را نبايد سرزنش نمود).
امام عليه السلام فرمود: مردم، فرزندان دنيا هستند و كسى را نمى توان به سبب محبت به مادرش سرزنش كرد.
مردم، فرزند دنيا هستند:امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به واقعيتى اشاره مى كند كه كاملاً منطقى است، مى فرمايد: «مردم، فرزندان دنيا هستند و كسى را نمى توان به سبب محبت به مادرش سرزنش كرد»؛ (النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا، وَلاَ يُلامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ).تشبيه دنيا به مادر به سبب آن است كه همه چيز ما از اين آب و خاك آفريده شده و در دامان اين جهان متولد شده و در آن پرورش يافته ايم، بنابراين دنيا را تشبيه به مادر كردن كاملاً مناسب است و تعبير وطن به مادر كه بسيار رايج است نيز درواقع ناظر به همين معناست كه ما وقتى در كشورى متولد شده و در فضاى آن پرورش يافته ايم، آن كشور به منزله مادر ماست و علاقه داشتن به مادر امرى طبيعى است، بنابراين، هم علاقه به وطن و هم علاقه به دنيا امرى طبيعى است وجاى تعجب نيست.در اينكه هدف اصلى امام عليه السلام از بيان اين حقيقت چيست؟ در ميان شارحان نهج البلاغه اختلاف نظر است. بعضى آن را نوعى مذمت و نكوهش نسبت به محبت دنيا شمرده اند و بعضى به عكس، محبت دنيا را امرى طبيعى مى دانند. حقيقت اين است كه امام عليه السلام مى خواهد بفرمايد: نه از علاقه خودتان به دنيا نگران باشيد و نه از علاقه ديگران نسبت به آن، چراكه پيوندى بسيار مستحكم ميان شما و دنياست. از آن بترسيد كه اين علاقه افراطى شود و به شكل دنياپرستى درآيد. شبيه همين معنا روايت ديگرى است كه در آن مى خوانيم: كسى حضور اميرمؤمنان عليه السلام برخاست و عرض كرد: اى اميرمؤمنان! چرا ما دنيا را دوست داريم؟ امام عليه السلام فرمود: چون ما از دنيا آفريده شده ايم. آيا مى شود كسى را به سبب محبتش نسبت به پدر و مادر سرزنش كرد؟»؛ (رُوِىَ عَنْ أميرِالْمُوْمِنينَ عليه السلام أنَّ رَجُلاً قامَ إِلَيْهِ، فَقالَ: يا أَمِيرَالْمُوْمِنينَ ما بالُنا نُحِبُّ الدُّنْيا، قالَ: لاِنّا مِنْها وَهَلْ يُلامُ الرَّجُلُ بِحُبِّهِ لاِبِيهِ وَأُمِّهِ؟ قالَ: وَأَنْشَدَنا أبُو عَبْدِاللهِ الاَْزْدي).بنابراين هرگز نبايد علاقه مردم به مال و زن و فرزند و خانه و شهر وكشورشان را مورد ملامت قرار داد و حتى نبايد انتظار داشته باشيم كه مردم به همه اين امور پشت پا زنند. مهم اين است كه براى رسيدن به دنيا آلوده به گناه نشوند و ايمان و شرف خود را به آن نفروشند. در حديث معروفى مى خوانيم: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْيَاهُ لاِخِرَتِهِ وَلا آخِرَتَهُ لِدُنْيَاهُ؛ كسى كه دنياى خود را براى آخرتش ترك كند از ما نيست، همچنين كسى كه آخرتش را براى دنيا ترك گويد». به تعبير ديگر دنيايى خوب است كه وسيله رسيدن به آخرت باشد نه آنكه هدف اصلى انسان را تشكيل دهد، همانگونه كه در ساير كلمات امام عليه السلام آمده است. «مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَيْهَا أَعْمَتْهُ؛ آنكس كه به وسيله دنيا بنگرد به او بصيرت و بينايى مى بخشد و آنكس كه به دنيا بنگرد نابينايش مى كند».آرى دنيا وسيله است نه هدف. بنابراين آنچه به عنوان نكوهش دنيا در روايات مختلف آمده است ناظر به روش كسانى است كه ارزش هاى والاى انسانى و اسلامى را فداى منافع مادّى مى كنند و دل و دين بر سر دنيا مى نهند وگرنه زندگى آبرومندانه و بهره گيرى معقول از نعمت هاى خدا هرگز در اسلام ممنوع و نكوهيده نيست. قرآن مجيد نيز به اين حقيقت اشاره دارد و مى فرمايد: «(زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنْ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنْ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالاَْنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَـآبِ)؛ محبّت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب هاى ممتاز وچهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛ ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايه زندگى پست (مادى) است؛ و سرانجام نيك (و زندگىِ والا وجاويدان)، نزد خداست». اين تزئين درواقع يك تزئين طبيعى است منتها نبايد انسان فقط به آن بينديشد و در آن غرق شود. بايد فراموش نكند كه مطابق آنچه در ذيل آيه آمده، اينها متاع دنياست؛ متاعى ناپايدار و گذرا. مهم سراى جاويدان و حيات ابدى است.
امام (ع) فرمود: «النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا- وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ»:اين گفتار سرزنش مردم در مورد دلبستگى به دنياست، كلمه «أبناء» استعاره براى مردم آورده شده است، از آن جهت كه تولّد مردم از دنياست و علاقه طبيعى به دنيا دارند.و عبارت: «و لا يلام...» سرزنشى براى مردم است، چنان كه در مورد كسى كه او را سرزنش مى كنى و مى گويى، طبيعت تو سرزنش كردنى است و به سمت چيزى كه در سرشت تو است بر تو ملامتى نيست.
الثانية و التسعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(292) و قال عليه السّلام: النّاس أبناء الدّنيا، و لا يلام الرّجل على حبّ أمّه. (82216- 82204)
المعنى:حقيقت [النّاس أبناء الدّنيا ...] قد شاع التعبير عن الوطن بالامّ، و هذا تعبير يعمّ بين الشعوب و يمدح العقلا
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 394
من جميع الملل هذه المحبّة و يفتخرون بها و يدعون أبناء الشعب على اعتناقها، و قد روى في الحديث «حبّ الوطن من الايمان».و الدّنيا هي الوطن أو ما يحتويها و بهذا الاعتبار يكون النّاس أبناء الدّنيا على وجه الحقيقة لأنّ الأب و الامّ ألصق كلّ أعضاء دنيا كلّ انسان، بل لا دنيا للناس ما داموا أطفالا إلّا الأب و الامّ.و الظاهر أنّ مقصوده عليه السّلام بيان حقيقة الرابطة بين النّاس و الدّنيا، و أنها رابطة ودّيّة و لا ملامة فيها بطبعها، و إنّما يذمّ حبّ الدّنيا بالنظر إلى سوء أعماله فيما لا ينبغي كما مرّ منه عليه السّلام في الانتقاد على من ذمّ الدّنيا بحضرته، فما ذكره ابن ميثم من أنّه توبيخ للناس على حبّ الدّنيا مورد نظر، كسائر ما أفاده في هذا المقام.الترجمة:فرمود: مردم زادگان دنيايند و كسي را سرزنش نشايد بدوستي مادرش.مردمان فرزند و دنيا مامشان سرزنش بر حبّ او لائق مدان
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص89
الناس ابناء الدنيا، و لا يلام الرجل على حب امّه. «مردم فرزندان دنيايند و كسى را به دوستى مادرش سرزنش نمى كنند.»
ابن ابى الحديد مى گويد: على عليه السّلام در جاى ديگر فرموده است: «مردم به روزگار خويش شبيه ترند تا به پدران خويش.» و شاعر سروده است: «ما فرزندان دنياييم و با شير آن پرورده شده ايم و از هر چه سرچشمه گرفته باشى آن چيز دوست داشتنى است.»