وَ قَالَ (علیه السلام): الْعُمُرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ، سِتُّونَ سَنَة.
و فرمود (ع): مدت عمرى كه خداوند عذر فرزند آدم را در آن مى پذيرد، شصت سال است.
و آن حضرت فرمود: عمرى كه خداوند فرزند آدم را در آن معذور داشته شصت سال است.
مهلت پذيرش توبه (معنوى):و درود خدا بر او، فرمود: عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.
[و فرمود:] ساليانى كه پسر آدم در آن نزد خدا -از پيروى هوا- معذور است، شصت سال است.
امام عليه السّلام (در باره پذيرفتن بهانه) فرموده است:عمر و زندگى كه خداوند عذر و بهانه پسر آدم را در آن مى پذيرد شصت سال است (هر گاه شخص پيش از شصت سالگى به غلبه خواهش نفس بر خود و تسلّط قواى جسمانيّه بر عقلش عذر بياورد بعد از شصت سالگى با از دست دادن قوا و نزديك شدن اجل هر گاه از هواى نفس پيروى نمايد عذرش پذيرفته نيست).
امام عليه السلام فرمود: عمرى كه خداوند نسبت به فرزندان آدم در آن اتمام حجت مى كند (و عذرش را مى پذيرد) شصت سال است. (بعد از آن عذرى پذيرفته نيست).
هشدار به بزرگسالان:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه هشدارى به بزرگسالان مى دهد و مى فرمايد : مراقب خود باشند «هنگامى كه عمر به شصت سال رسيد ديگر عذرى (در انجام گناه و ترك واجبات) از آنها پذيرفته نيست»؛ (الْعُمْرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً).شك نيست كه انسان در دورانهاى مختلف عمر تحت تأثير انگيزه هاى گوناگونى است؛ در كودكى به بازى ها سرگرم مى شود و در جوانى به شهوات. هنگامى كه دوران جوانى مى گذرد و بخشى از شهوات رو به افول مى گذارد، شهوت مال و مقام و مانند آن در انسان زنده مى شود و به آن مى پردازد؛ اما هنگامى كه به دوران پيرى مى رسد كه لااقل از شصت سالگى شروع مى شود آن انگيزه ها نيز در بسيارى از افراد ضعيف مى گردد مخصوصاً اگر به وضع جسمانى خود توجه كنند كه قواى آن به سرعت رو به كاهش مى رود، موهاى سر وصورت سفيد مى شوند، استخوانها ضعيف مى گردند، به تدريج قامت خميده مى شود و نشانه هاى ارتحال از دنيا يكى پس از ديگرى آشكار مى گردند. با توجه به اين مسائل، هوس هاى پيرى در او طغيان نخواهند كرد و او به فكر آينده خويش و سراى آخرت خواهد افتاد.اين به آن معنا نيست كه اگر جوانان گناه كنند يا كسانى كه در سنين پايينتر از شصت سال قرار دارند مرتكب خلافى شوند معذورند، بلكه منظور اين است اگر جوانان و ميانسالان بتوانند عذرى براى خود در پيشگاه خدا بياورند كسانى كه به سن شصت سال و بالاتر مى رسند آن عذرها را نيز نخواهند داشت و به تعبير ديگر گناه اين افراد از گناه جوانان زشت تر و مجازات آن شديدتر است. اين در حالى است كه در بعضى از روايات سن كمترى از شصت سال در اين زمينه ذكر شده است.از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرمود: «إِذَا أَتَتْ عَلَى الرَّجُلِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِيلَ لَهُ خُذْ حِذْرَکَ فَإِنَّکَ غَيْرُ مَعْذُورٍ؛ هنگامى كه انسان به سن چهل سالگى مى رسد به او گفته مى شود كاملاً مراقب باش، زيرا بعد از اين معذور نخواهى بود». ولى براى اينكه بعضى اين سخن را براى كسانى كه كمتر از چهل سال دارند چراغ سبزى نسبت به گناهان نپندارند امام عليه السلام در ذيل اين روايت مى فرمايد: «وَلَيْسَ ابْنُ الاَْرْبَعِينَ بِأَحَقَّ بِالْحِذْرِ مِنِ ابْنِ الْعِشْرِينَ فَإِنَّ الَّذِي يَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَلَيْسَ بِرَاقِد؛ چهل ساله براى پرهيز از گناه سزاوارتر از بيست ساله نيست، زيرا كسى كه هر دو را طلب مى كند يكى است (اعمال آنها را مى بيند) و خواب نيست».در ذيل آيه 15 سوره «احقاف» كه دوران زندگى انسان را از طفوليت برمى شمرد تا به چهل سال مى رسد و آن را دوران كمال انسان مى شمارد: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً) از ابن عباس نقل شده است كه مى گويد: «مَنْ بَلَغَ أرْبَعِينَ وَلَمْ يَبْلُغْ خَيْرُهُ شَرَّهُ فَلْيَتَجَهَّزْ إلَى النّارِ؛ كسى كه به چهل سال برسد و نيكى او بر بدى اش غلبه نكند آماده آتش دوزخ گردد. (ابن عباس اينگونه مطالب را معمولاً يا از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و يا از اميرمؤمنان على عليه السلام شنيده است)».شيخ صدوق؛ در كتاب خصال از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَشَدِّدَا وَتَحَفَّظَا وَاكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَكَثِيرَهُ وَصَغِيرَهُ وَكَبِيرَهُ؛ انسان قبل از چهل سال در وسعت قرار دارد (خداوند كمتر بر او سخت مى گيرد) ولى هنگامى كه به چهل سال رسيد خداوند متعال به دو فرشته اى كه مأمور او هستند وحى مى فرستد كه من بنده ام را عمر كافى و طولانى دادم. از اين به بعد بر او سخت بگيريد و شدت عمل به خرج دهيد و دقيقآ مراقب اعمال او باشيد و هر كار كم يا زياد، كوچك يا بزرگى را انجام مى دهد در نامه اعمال او بنويسيد».البته منافاتى ميان اين روايات و امثال آن با آنچه از امام عليه السلام در گفتار حكيمانه مورد بحث آمد نيست، زيرا شدت عمل درباره انسانها نيز مراحلى دارد. در مرحله چهل سالگى كمتر و در شصت سالگى بيشتر است و به تعبير ديگر، حديث چهل سال اشاره به حداقل و حديث شصت سال اشاره به حداكثر است.در تفسير قرطبى و درّالمنثور ذيل آيه شريفه 37 سوره «فاطر» كه خطاب به دوزخيان است و مى فرمايد: «(أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ)؛ آيا به شما به مقدار كافى براى بيداری و تذكر عمر نداديم و بيم دهنده الهى به سوى شما نيامد؟» از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله چنين نقل شده است: «إذَا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُودِىَ (أَيْنَ) أَبْناءُ السِّتِّيْنَ؟ وَهُوَ الْعُمْرُ الَّذِى قالَ اللّهُ فِيْهِ: أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيْهِ مَنْ تَذَكَّرَ؛ هنگامى كه روز قيامت شود، منادى ندا كند، انسان هاى شصت ساله كجا هستند؟ اين همان عمرى است كه خدا درباره آن فرموده: آيا ما شما را به مقدارى كه افراد متذكر شوند، عمر نداديم؟!».به هر روى از مجموع اين روايات استفاده مى شود كه انسان هنگامى كه به چهل سالگى مى رسد بايد بسيار مراقب اعمال خويش باشد و چون به شصت سالگى برسد بسيار بيشتر، زيرا هر لغزشى را در اين سن و سال براى او مى نويسند و عذرى در پيشگاه خدا نخواهد داشت.
امام (ع) فرمود: «الْعُمُرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً»:«اعذر اليه»: بهانه او را پذيرفت، «اعذار اللّه اليه» يعنى: او را تا مدّت معيّن كه امكان كسب توشه را براى روز قيامت است، مهلت داده است، زيرا پس از شصت سال، قواى نفسانى و جسمانى كاسته مى شود، و ناتوان از عمل مى شود. پس هر كس به آن حد از عمر برسد و كوتاهى كند جاى سرزنش دارد و بهانه اى در پيشگاه خداوند ندارد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 414
الخامسة عشرة بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(315) و قال عليه السّلام: العمر الّذي أعذر اللَّه فيه إلى ابن آدم ستّون سنة. (82795- 82783)
اللغة:(أعذر اللَّه فيه): أتاه بالعذر، سوّغ لابن آدم أن يعتذر.المعنى:على ما في الشرح المعتزلي: يعنى أنّ ما قبل الستّين هي أيّام الصبا و الشبيبة و الكهولة، و قد يمكن أن يعذر الانسان فيه على اتّباع هوى النفس لغلبة الشّهوة و شره الحداثة، فاذا تجاوز السّتين دخل في سنّ الشيخوخة و ذهبت عنه غلواء شرته فلا عذر له في الجهل.أقول: و الظاهر أنّ المراد شمول المغفرة للمعاصي دون السّتين، فاذا تجاوز عنه كان المؤاخذة أشدّ.الترجمة:عمرى كه خداوند آدميزاده را در آن عذرپذير است تا شصت سال است.عذر گنه خويش طلب كن ز خداوند تا شصت نشد عمر تو عذر تو پذيرد
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص102
و قال عليه السّلام: العمر الذى اعذر الله فيه الى ابن آدم ستون سنة. «ميزان عمرى كه خداوند در آن عذر آدمى را مى پذيرد، شصت سال است.»
يعنى خداوند متعال براى آدمى مدت عمرى را كه عذر او را مى پذيرد تا شصت سالگى است كه دوران كودكى و جوانى و كهولت است و به مناسبت غلبه شهوت و پيروى از خواهش نفس و شور و شر جوانى ممكن است عذر آدمى پذيرفته شود و چون از شصت سالگى بگذرد به سن پيرى رسيده است و شور و شر او كاستى مى پذيرد و ديگر عذرى براى نادانى او پذيرفته نيست. شاعران هم در اين باره و در مورد كمتر از شصت سالگى اشعارى سروده اند و يكى از ايشان چنين سروده است: چون مرد چهل ساله شود و از ديگر مردان فروتر ماند و خود را به صالحان پيوسته نسازد، او را رها كن كه در باقى مانده روزگار خود به آنان نخواهد پيوست.