وَ قَالَ (عليه السلام): اذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ، وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ.
و فرمود (ع): به پايان رسيدن خوشيها و برجاى ماندن عواقب ناگوارشان را همواره به ياد داشته باشيد.
و آن حضرت فرمود: تمام شدن خوشيها و باقى ماندن گناهان را به ياد داشته باشيد.
ضرورت توجّه به فنا پذيرى لذّت ها (اخلاقى، اعتقادى):و درود خدا بر او، فرمود: پايان لذّت ها، و بر جاى ماندن تلخى ها را به ياد آوريد.
[و فرمود:] به ياد داريد كه لذتها تمام شدنى است، و پايان ناگوار آن برجاى ماندنى.
امام عليه السّلام (در باره بياد مرگ بودن) فرموده است:بياد داشته باشيد بريده شدن لذّتها و خوشيها و بر جا ماندن گناهان را (بياد مرگ باشيد كه با رسيدن آن خوشيهاى چند روزه از بين مى رود و كيفر گناهان همواره مى ماند).
امام(عليه السلام) فرمود: به ياد داشته باشيد كه لذات (معاصى به سرعت) پايان مى گيرد و تبعات و آثار سوء آن (مدتها) باقى مى ماند.
لذات زودگذر و تبعات بسيار:امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته قابل توجهى درباره گناهان اشاره كرده، مى فرمايد: «به ياد داشته باشيد كه لذات (معاصى به سرعت) پايان مى گيرد و تبعات و آثار سوء آن باقى مى ماند»; (اذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ، وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ).اين يك واقعيت است كه معاصى و گناهان لذت بخش، لذاتى ناپايدار و زودگذر دارند; يك فرد شراب خوار چقدر از آنچه مى نوشد لذت مى برد و يا زناكار لذتش از اين گناه چقدر زمان مى برد؟ و اين در حالى است كه آثار گناه و تبعات آن بسيار طولانى و پايدار است. اما تبعات اخروى آن تا دامنه قيامت و در عرصه قيامت باقى و برقرار است و حتى تبعات و آثار سوء دنيوى آن نيز غالباً طولانى است; شراب خوار، به خصوص با تكرار اين گناه، انواع بيمارى ها را براى خود خريدارى مى كند. افرادى را مى بينيم كه چند صباحى با استعمال مواد مخدر چنان خود را اسير و ذليل مى كنند كه اين ذلت و اسارت تا آخر عمر بى ثمرشان از آن ها دست بردار نيست. شخص ظالمى ممكن است در يك لحظه مرتكب قتلى شود و لذت انتقام از مخالف خود را بچشد اما ناراحتى وجدان، يك عمر باقى است اضافه بر اين گاه زندان طويل المدتى به سبب آن دامنگيرش مى شود و عذاب الهى كشتن مؤمنان بى گناه طبق صريح قرآن مجيد، خلود در جهنم و عذاب جاويدان است.[1]بنابراين هركس در لحظه فراهم شدن اسباب گناه بايد مراقب اين نكته باشد كه لذاتش بسيار زودگذر و آثار سوئش بسيار درازمدت است.اضافه بر همه اين ها آن گونه كه از آيات و روايات اسلامى برمى آيد يكى از آثار گناهان، سلب نعمت ها و مواهب الهى است كه گاه زمان هاى بسيار طولانى اين محروميت ادامه مى يابد. همان گونه كه در خطبه 178 مى خوانيم: «ايمُ اللَّهِ مَا كَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِى غَضِّ نِعْمَة مِنْ عَيش فَزَالَ عَنْهُمْ إِلاَّ بِذُنُوب اجْتَرَحُوهَا; به خدا سوگند هرگز ملتى كه در ناز و نعمت مى زيستند نعمتشان زوال نيافت مگر براثر گناهانى كه مرتكب شدند. اضافه بر اين ها بسيار مى شود كه براثر يك گناه لذت بخش زودگذر، ننگ و عارى بر دامان انسان مى نشيند كه بعد از مرگ نيز مردم او را به زشتى ياد مى كنند».در اشعارى كه در ديوان منسوب به اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است چنين مى خوانيم:تَفْنَى اللَّذَاذَةُ مِمَّنْ نَالَ شَهْوَتَها *** مِنَ الْحَرَامِ وَ يبْقَى الاِْثْمُ وَ الْعَارُتَبْقَى عَوَاقِبُ سُوء فِى مَغَبَّتِهَا *** لا خَيرَ فِى لَذَّة مِنْ بَعْدِهَا النَّاركسانى كه به شهوت هاى نفسانى مى رسند لذاتش به زودى پايان مى گيرد لذاتى كه از حرام حاصل شده ولى گناه و ننگ آن باقى مى ماند.آرى عواقب سوء آن در پايان، مى ماند و هيچ خيرى در لذتى كه بعد از آن آتش دوزخ باشد نيست.[2]در دعاى 31 صحيفه سجاديه (فى ذكر التوبة وطلبها) امام(عليه السلام) به پيشگاه خدا عرضه مى دارد: (من توبه مى كنم) از گناهانى كه لذاتش پايان يافته و تبعاتش پيوسته دامنگير من است; «مِنْ ذُنُوب أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فَذَهَبَتْ، وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ». شاعر عرب نيز در اين زمينه مى گويد:ما كان ذاك العَيشُ إلاّ سَكْرَةً *** رَحَلَت لَذائذُها و حَلّ خُمارُهاآن زندگى (دنيوى آلوده به گناه) چيزى جز همچون مستى از شراب نبود كه لذتش پايان گرفت و خمارى آن باقى ماند.[3]در ضمن بايد توجه داشت كه منظور امام(عليه السلام) لذات معقول و مشروع نيست چراكه در بعضى از روايات تصريح شده كه بخشى از ساعات شبانه روز را براى لذت مشروع و معقول بگذاريد تا به شما براى انجام وظايف اصلى كمك كند، بلكه منظور، لذات نامشروع و نامعقول است به قرينه «وبَقاء التَّبعات» يعنى باقى ماندن آثار سوء و عقوبت هاى آنها.روايتى كه در غرر آمده است نيز اين معنا را تأييد مى كند; فرمود: «اذكُروا عِندَ المَعاصِى ذَهابَ اللذّاتِ وبَقاءَ التَّبَعاتِ».[4]شاهد ديگر باز هم حديثى است كه از امام(عليه السلام) در غررالحكم نقل شده است، فرمود: «إنّ مَن فارَق التّقوى أغرى باللّذّاتِ والشّهَوات ووقَع فى تَيهِ السَّيِّئاتِ وَلَزِمَه كبيرُ التَّبَعاتِ; كسى كه از تقوا دورى گزيند تشويق به لذات و شهوات سركش مى شود و در بيابان گناهان سرگردان خواهد شد و آثار شوم بزرگ آن دامانش را خواهد گرفت»[5]. [6]*****پی نوشت:[1]. نساء، آيه 93.[2]. ديوان امام على(عليه السلام)، ص 204.[3]. شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 14، ص 540.[4]. غررالحكم، ح 3517.[5]. همان، ح 6014.[6]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم آمدى در غررالحكم اين جمله را با دو تفاوت نقل كرده است: «اذكروا عند المعاصى ذهاب اللذات و بقاء التبعات» و اين تفاوت نشان مى دهد كه از منبع ديگرى آن را دريافت داشته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 302)
امام (ع) فرمود: «اذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ»:به خاطر داشته باشيد، بريده شدن لذّتها و ماندن پيامدهاى نارواى [آنها] را. هدف امام (ع) از اين سخن برحذر داشتن از دنياست.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 510
الثانية عشرة بعد أربعمائة من حكمه عليه السّلام:(412) و قال عليه السّلام: اذكروا انقطاع اللّذّات، و بقاء التّبعات. (86008- 86000)
الترجمة:يادآور باشيد كه كامجوئيها مى روند، و مسئوليّت آنها بگردن شما مى ماند.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص221
و قال عليه السّلام: اذكروا انقطاع اللذات، و بقاء التبعات. «و فرمود: پايان يافتن لذتها و باقى ماندن بزه ها را فرياد آوريد.»
در اين باره پيش از اين مكرر سخن گفته شد و شاعر گفته است: خوشيهايى كه از حرام فراهم مى شود از ميان مى رود و گناه و ننگ باقى مى ماند، با از ميان رفتن آن، فرجامهاى نكوهيده باقى مى ماند و در لذتى كه پس از آن آتش باشد، خيرى نيست.
مردى از زنى كام خواست. آن زن گفت: كسى كه بهشتى را كه پهنه اش چون پهنه آسمانها و زمين است به دو انگشت جاى بفروشد، بدون ترديد نادان است. آن مرد شرمگين شد و بازگشت.