وَ قَالَ (عليه السلام): مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ، لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ.
مَا انْقَضَ النَّوْمَ لِعَزائِمِ الْيَوْم: چه بسا خواب شب تصميم روز را بشكند، يعنى گاهى انسان به كارى تصميم مى گيرد ولى با گذشت يك شب تصميمش دگرگون ميشود.
و فرمود (ع): چه تصميمهاى مهم روز را كه خواب ناچيز كند.
و آن حضرت فرمود: خواب چه شكننده است تصميم هاى روز را.
نقش خوابديدن ها در زندگى (علمى):و درود خدا بر او، فرمود: خواب ديدن ها چه بسا تصميم هاى روز را نقش بر آب كرده است.(1)___________________________(1). سعدى نيكو سرود:خواب نوشين بامداد رحيل باز دارد پياده را ز سبيل
[و فرمود:] خواب چه تصميمهاى روزانه را كه نقش بر آب كرد.
امام عليه السّلام (در باره سستى در كار) فرموده است:چه بسيار مى شكند و تباه مى سازد خواب تصميمهاى روز را (شرح اين فرمايش در شرح سخن دويست و يازدهم در باب خطبه ها گذشت).
امام(عليه السلام) فرمود: چه شكننده است خواب براى تصميم هايى كه (انسان) در روز مى گيرد.
به وعده هاى اشخاص زياد خوشبين نباشيد:امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «چه شكننده است خواب براى تصميم هايى كه (انسان) در روز مى گيرد»; (مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ).هدف امام(عليه السلام) از بيان اين سخن اين است كه نمى توان به تصميم ها و وعده هاى افراد زياد خوش بين بود زيرا بسيار مى شود كه تصميم هاى محكمى امروز مى گيرند ولى شب مى خوابند و صبح بيدار مى شوند و به كلى آن را رها مى سازند گويى نه تصميمى گرفته بودند نه وعده اى داده بودند. اين سخن، هم مى تواند اشاره به اين باشد كه زياد نبايد به قول و قرارهاى افراد اعتماد كرد و روى آن برنامه ريزى نمود و نتيجه آن را سريع الوصول پنداشت و هم اين كه اگر كسانى براثر عصبانيت يا عدم مطالعه كافى تصميم سوئى گرفتند نبايد زياد از آن وحشت كرد اى بسا خواب شبانه آن را برهم زند و فردا از آن خبرى نباشد.جمله اى كه بعد از آن در خطبه 241 آمده معنى اول را تقويت مى كند زيرا مى فرمايد: «وأمحى الظُّلَم بتَذاكيرِ الهِمَم; چه بسيار تاريكى هاى شبانه اى كه ياد همت هاى بلند را از خاطره ها محو كرده است». اين در واقع شبيه ضرب المثل معروفى است كه مى گويند: «كلامُ اللّيلِ يَمحوه النّهارُ; سخن شب را صبحگاهان محو مى كند».[1]به هرحال اين موضوع هم يكى از نشانه هاى ناپايدارى دنياست. نه مالش پايدار است نه مقامش نه جوانى نه سلامت و نه وعده و وعيدهايش. با فاسد شدن يك خواب شبانه ممكن است همه چيز به هم بخورد و به همين دليل هيچ عاقلى به مظاهر دنيا اعتماد واطمينان نمى كند هرچند نبايد دست از تلاشوكوشش برداشت.اين احتمال نيز در تفسير جمله بالا داده شده كه منظور امام(عليه السلام) اين است كه خواب زياد تصميم ها را سست مى كند و پرخوابى عامل عقب ماندگى و شكست است. ازاين رو مرحوم محدث نورى در كتاب مستدرك الوسائل اين كلام شريف را در بابى ذكر كرده كه عنوانش چنين است: بَابُ كَرَاهَةِ كَثْرَةِ النَّوْمِ وَالْفَرَاغِ. و در همان باب به همين مناسبت احاديث ديگرى آورده ازجمله اين كه امام(عليه السلام) فرمود: «بِئْسَ الْغَرِيمُ النَّوْمُ يفْنِى قَصِيرَ الْعُمُرِ وَيفَوِّتُ كَثِيرَ الاَْجْرِ; خواب، طلبكار بدى است عمر كوتاه را بر باد مى دهد و اجر فراوان را از ميان مى برد».[2]ديگر اين كه ابن ابى حمزة نقل مى كند كه به ابوالحسن (موسى بن جعفر(عليه السلام)) عرض كردم: پدرت جانشين خود را معين كرد شما هم جانشين خود را معرفى كنيد. امام(عليه السلام) دست مرا گرفت و تكان داد و اين آيه را تلاوت فرمود: «(وَمَا كَانَ اللهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ مَّا يَتَّقُونَ); چنان نبود كه خداوند قومى را، پس از آن كه آن ها را هدايت كرد (و ايمان آوردند) گمراه (و مجازات) كند; مگر امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد (و آن ها مخالفت كنند)».[3]در اين هنگام (براثر خستگى) كمى چشمم به خواب رفت. امام(عليه السلام) فرمود: «مَهْ لاَ تُعَوِّدْ عَينَيكَ كَثْرَةَ النَّوْمِ فَإِنَّهَا أَقَلُّ شَىء فِى الْجَسَدِ شُكْراً; خوددارى كن چشمت را به خواب عادت نده زيرا چشم در ميان اعضاى بدن از همه كمتر شكرگزارى مى كند».[4]لكن تفسير اوّل صريح تر و مناسب تر به نظر مى رسد.به همين دليل مرحوم علامه مجلسى آن را در جلد 68 بحارالانوار، در باب «التدبير و الحزم و الحذر و التثبت فى الأمور و ترك اللجاجة» آورده است.[5]*****پی نوشت:[1]. اين جمله ضرب المثلى است كه از كلام كنيز محمّد امين (خليفه عباسى) گرفته شده، كنيز، شبانه وعده اى به او مى دهد و فردا تخلف مى كند وقتى از او مى خواهد كه به وعده اش عمل كند در جوابش مى گويد: «كلام الليل يمحوه النهار» و عده اى از شعرا اين مصرع را با مصرع هاى ديگرى تكميل كرده اند كه شرح آن را مى توانيد در الفتوح ابن اعثم، ج 8، ص 404 بيابيد.[2]. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 44، ح 2.[3]. توبه، آيه 115.[4]. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 44، ح 3.[5]. سند گفتار حكيمانه: با توجه به اين كه اين جمله حكيمانه جزئى از خطبه 241 بود مرحوم خطيب مدرك آن را ارجاع به آن خطبه مى دهد و ذيل آن خطبه مى نويسد كه آمدى در غررالحكم بعضى ازجمله هاى اين خطبه را به صورت كلمات قصار ذكر كرده است.
امام (ع) فرمود: «مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ»:چه تصميمهاى روزانه را كه خواب درهم مى شكند.«ما» در اينجا براى تعجّب است، و اين سخن به منزله ضرب المثلى است براى كسى كه تصميم به كارى بگيرد، و بعد از آن غفلت كند و يا آن را كوچك بشمارد و به تأخير بيندازد تا اين كه نسبت به انجام آن از تصميم خود برگردد.و اصل مطلب از اين قرار است كه گاهى انسان تصميم به سفرى -به طور مثال- و يا حركت در قسمتى از شب مى گيرد تا اين كه به سير روزانه اش كمك كند، امّا خواب بر او غلبه مى كند تا بامدادان و آن وقت تصميم از دست مى رود، و آن تصميم كه در روز گرفته بود، درهم مى شكند.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 515
التاسعة عشرة بعد أربعمائة من حكمه عليه السّلام:(419) و قال عليه السّلام: ما أنقض النّوم لعزائم اليوم. (86182- 86175)
الاعراب:ما أنقض النوم فعل التعجب مع مفعوله.المعنى:صدر كلامه عليه السّلام كمثل سائر لنقض العزم و التّصميم بالتوانى و الكسل فكثيرا ما يعزم الانسان على أمر يعمله غدا فينام عليه ثمّ يندم و ينصرف عنه.الترجمة:وه چه بسيار شده كه خواب شب تصميمات روز را درهم شكسته و گسسته.
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص 226
ما أنقض النوم لعزائم اليوم. «چه شكننده است خواب مر عزيمتهاى روز را.»