شعر زندگی پیامبر (ص) با خدیجه

شعر زندگی پیامبر (ص) با خدیجه

۲۸ آذر ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام
 اى طبيب درد ما كن شرح حال
 تا زنم بر شرح حالت بال بال‏
 قصه گو از مصطفى در اين زمان
 شرح او را كن براى ما عيان‏
 بعد وصلت مصطفى در آن گذار
 در كنار همسرش گيرد قرار
با خديجه روز و شب را سر كند
 در كنارش عشق را باور كند
مى‏ شود عالم براى او به كام
پس دلش افتد در اين بازى به دام‏
يك شبى گويد به يارش با حيا
 اى عزيز قلب ما اى آشنا
بشنو از من بى‏گمان اين لحظه راز
 سفره دل را كنم بى ‏كينه باز
من براى خود در اين كو نيستم
 كس نداند من به عالم جاودان كيستم‏
وقف باشد جسم من بر بندگان
تا بماند بندگانش در امان‏
فرق دارد جان من با ديگران
 كار من ماند به عالم جاودان‏
سينه ‏ام باشد در اين كو در خروش
جسم من دارد دمادم جنب‏وجوش‏
 پس مكن بر حال ما اين لحظه شك
 كار ما باشد فقط اينجا كمك‏
 پس خديجه اين زمان گويد سخن  
 اين چنين گويد به احمد در چمن‏
اى كه هستى هر كجا مولاى جان
  داده‏ اى عزت به ما در اين جهان‏
عشق تو بر پاى ما شد چون كمند
مى ‏كشد هردم مرا عشقت به بند
در جهان ديگر شدم شيداى تو
 هر كجا هستم چنين رسواى تو
من دگر دلداده رويت شدم
با يقين آلوده كويت شدم‏
 هرچه دارم در جهان از آن توست
 اين سرم در هر مكان سامان توست‏
جمله را بخشم به تو اى با وفا
مى‏ كنم جان را براى تو فدا
بعد از اين هستم كنيزت در سرا
 دل شود از چند و چون ديگر جدا
 تا سخن رازيد از مولا شنيد
برق شادى از دو چشمانش جهيد
 مى‏ كند بر مصطفى اوّل سلام
 مى‏ شود در پيش او آن لحظه رام‏
 مصطفى گويد به او اى هم نفس
اين زمان هستى رها از اين قفس‏
مى ‏توانى بازگردى در وطن
 يا بمانى اين زمان در نزد من‏
 مى ‏شود اين دم غلامش اشك ‏ريز
هم زمان گويد به احمد اى عزيز
 اى كه هستى كيميا در اين وجود
 تيشه بر قلبم چرا آرى فرود
حال شد وصلت به جان ما نصيب
 گشته اين پيوند بر جانم طبيب‏
از جداييها سخن ديگر مگو
 چونكه مهرت گشته بر اين خانه رو
 مصطفى گويد به او دل بد مكن     
خود توكل پس به صاحبخانه كن‏
بعد از اين تو نيستى اينجا غلام
 بى‏ گمان فرزند مايى در خيام‏
زيد گردد از كلامش شادمان   
 مى ‏شود فرزند احمد بى‏ گمان‏
پس خديجه مال خود را بى‏ ريا
داده خود در اختيار مصطفى‏
 مصطفى از آن حفاظت مى‏ كند
مدتى با آن تجارت مى‏ كند
 گه ببخشد مال او را بر فقير
گه يتيمى را كند در خانه سير
جمله مالش را چنين انفاق كرد
 نام خود را شهره پر آفاق كرد
 ثروت او اين چنين گردد تمام
 مى ‏شود ديگر فقيرى بى‏ طعام‏
 طعنه‏ ها از اين زمان آغاز شد
با خديجه نغمه ‏اش دمساز شد
هركه مى‏ گويد به او اى بينوا
از خوشي ها گشته ‏اى ديگر رها
گشته ‏اى در زندگيت تنگدست
مال تو از دست تو اين لحظه جست‏
 داده مالت را حبيب تو به باد
زين سبب گشتى به عالم كج نهاد
 گو چرا سنت شكستى در وطن
برده‏ اى خود را چنين تا بر عدن‏
 هر كه با هم شأن خود دل می دهد
 اسم خود را روى اسمش مى ‏نهد
چون كبوتر با كبوتر پر كشد  
 شادمان بر خانه هم سر كشد
گو چرا وصلت نمودى با حقير
اغنيا را كرده‏اى با خود اسير
پس سزاوارى شوى چون او گدا
در جهان باشى جدا از وصل ما
مى ‏دهد آن زن به آنان صد جواب
هر جوابش هست خود صدها كتاب‏
اى كه از مال و طلا دم مى‏ زنى
حال را اينگونه بر هم مى‏ زنى‏
آنچه را دادم كنون اينجا ز كف
 هست آن در ديد من آخر چو كف‏
جاى آن آورده ‏ام گنجى به دست
 مى‏ شوم با بوى آن هرلحظه مست‏
 يوسف مصرى برش چون نور كم
 آفتاب روشنم در اين حرم‏
چون زليخا گشته ام افسون عشق
زين جهت هستم كنون مجنون عشق‏
 دان دلم آرام باشد در برش
  گشته‏ ام مفتون عشق و باورش‏
 هر زمان گيرم در آغوشش قرار
 نيستم ديگر كنون بى‏ برگ و بار
پير بودم در برش گشتم جوان 
عشق او بر جوى ما باشد روان‏
 خوش به حال آن زنى در روى خاك
 نام او باشد بر رويش سينه چاك‏
 دور شو از من تو اى بى‏بند و بار  
 مى ‏كنم هردم به يارم افتخار
چند سالى در گذر باشد چنين
عشق آن زن را كند با دل قرين‏
 همدمش باشد خديجه روز و شب
 مى‏ كند با عشق او هر لحظه تب‏
 چهل سال از عمر احمد در خزان
هر ورق از عمر او گردد زبان‏
 شهره باشد در جهان او بر امين
 خون او با ياد مردم شد عجين‏
اين زمان افتد به جان او تبى 
 گو كه بيند چهره ‏اى را در شبى‏
 روح او غالب شود بر جسمشان
مى ‏كند شورى به جانش آشيان‏
مى‏ شود بر اين سبب عزلت نشين
حال او گردد دگرگون در زمين‏
ناگهان گردد قلم آشفته‏ حال
 مى ‏زند بر شرح حالش بال‏بال‏
گو كسى گويد به من ديگر بست 
چونكه دل در اين سرايش بى‏ كسست‏
لب فروبند و دگر خاموش باش
 تخم شادى را دگر بر دل مپاش‏
 پس قلم را اين زمان آور به راه
 كن تو احمد را به دلها مثل ماه‏
بعد از اين گردد سخن بر من حرام
پس سخن كوتاه بايد والسلام‏

منبع: تاریخ منظوم چهارده معصوم، مجتبی رضا نژاد، تهران، صبای دل:1381،صص77-80

 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث