سخنرانی آیت الله میرباقری :جلسه اول، رضوان الهی برترین نعمت اهل بهشت

سخنرانی آیت الله میرباقری :جلسه اول، رضوان الهی برترین نعمت اهل بهشت

۱۹ دی ۱۴۰۱ 0 صوتی و تصویری
 

جلسه اول حرم مطهر حضرت معصومه(س): رضوان الهی برترین نعمت اهل بهشت

 

رضاء و غضب الهی با حضرت زهرا سلام الله علیها

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين. این حدیث نورانی مکرر از ائمه علیهم السلام نقل شده و بزرگان هم در باب این حدیث زیاد صحبت کردند که وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در باب فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «أَنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»(1) خدای متعال با غضب حضرت غضب می کند و با رضای حضرت از ما راضی می شود. گاهی از مخالفین محضر امام صادق علیه السلام می آمدند و سوال می کردند آقا یک حرف عجیبی از شما شنیده شده که شما فرموده اید «أَنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا» چون خیلی هم حرف سنگینی است که خدای متعال با غضب بنده خودش غضب کند و با رضای او راضی بشود.
گاهی ائمه علیهم السلام در جواب متناسب با فهم مخاطب می فرمودند که شما هم مگر در روایاتتان نقل نشده که خدای متعال برای غضب مؤمن غضب می کند و اگر مؤمنی را راضی کنید در واقع خدای متعال را از خودتان راضی کرده اید. این را خود شما هم در احادیث نقل کرده اید. بنابراین اگر این حدیث را شما نقل کردید، حضرت زهرا سلام الله علیها را که شما هم مؤمن می دانید، بنابراین مطلب جدیدی نیست «أَنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا» این ترجمه خیلی کوتاه این مطلب است و متناسب با فهم آن مخاطب است ولی روایات فراوان و آیات قرآنی زیادی داریم که این مطلب را توضیح می دهد.
 

مقام رضوان

شاید بالاترین درجه ای که انسان می تواند به او برسد و شاید فوق او درجه دیگری تصویر نمی شود مقام رضوان است. مقام رضوان امتیازش در بین مقامات بهشت این است که عبد در یک مقامی قرار می گیرد که خدای متعال از او راضی می شود و او هم طعم رضای خدای متعال از خودش را می چشد. یعنی به لذتی می رسد که احساس می کند خدای متعال از او راضی است و طعم رضای خدای متعال از خودش را می چشد. این از همه لذات بهشت برای مؤمن بالاتر است. از امام سجاد علیه السلام نقل شده که وقتی بهشت آراسته می شود و بهشتی ها و ولی خدا وارد بهشت می شوند سفره ضیافت الهی پهن می شود و مدتی اولیاء خدا غرق در نعمت ها هستند و مستغرق در لذات بهشتی هستند.
البته بهشت اینطوری است که تمام لذاتش همراه با غفلت نیست و اینطور نیست که در بهشت انسان لذتی ببرد که همراه با شرک و غفلت باشد، بهشت وادی طهارت و وادی بندگان خداست و جای شرک و غفلت نیست که کسی لذتی ببرد و ریشه این لذت به توجه به خدای متعال برنگردد. ما در دنیا گاهی حتی لذات حلالی هم که می بریم برای ما غفلت ایجاد می کند چون در لذتی که می بریم متوجه به خدای متعال نیستیم و این همان لذتی است که برای مؤمنین متناسب با درجه شان خطا به حساب می آید و نیاز به استغفار دارد.
گاهی خدای متعال به خاطر همین که گرد و غبارها و غفلت ها از دل ما برداشته بشود ما را تنبیه می کند و یا به ما دستور دادند که حداقل در روز هفتاد مرتبه استغفار داشته باشید و هفتاد مرتبه توبه کنید. «أَسْتَغْفِرُ اللَّه  أَتُوبُ إِلَى اللَّه »(2)  که در روایات نحوه این ذکر را بیان می کند و می فرماید که هفتاد مرتبه استغفار است و بعد هفتاد مرتبه توبه است، یعنی اول انسان استغفار کند و بعد هم به خدای متعال رجوع کند. این به خاطر همان غفلت هایی است که در اثر زندگی حتی روی دل مؤمن می نشیند. مؤمنی که گناه هم نمی کند و مراقبه هم می کند یک غفلت هایی روی دل او می نشیند به خاطر این که توجه به خدای متعال از او برداشته می شود و توجه به مخلوقات پیدا می کند و با آنها نشست و برخاست می کند و به آنها اعتماد می کند و از آنها لذت می برد.
لذا در یکی از این مناجات خمسه عشر، امام سجاد علیه السلام چند تا استغفار را به ما تعلیم کردند که یکی این است «أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِك  » خدایا هر لذتی که من بردم، ولو لذت حلال، که ریشه در توجه به خدای متعال نداشته، از آن لذت استغفار می کنم. به خاطر این که گویا اینها یک غباری از غفلت و شرک را در دل انسان می نشاند. دنیا اینطوری است که در همین محیط حلال هم یک غفلت هایی برای انسان ایجاد می کند و سر سفره نشسته و متوجه خدای متعال نیست و از دست خدای متعال نمی گیرد و از طعام لذت می برد.
یک موقعی انسان از شیرینی طعام لذت می برد و یک موقع از حضور حق و از پذیرایی خدای متعال لذت می برد که این لذت عین خلوص و عین ذکر و عین توجه به خدای متعال است ولی یک موقعی لذت از مخلوق می برد و غافل از خدای متعال است ولو که لذت حلال باشد. این در انسان یک غفلتی ایجاد می کند.
در بهشت این طور غفلت ها نیست و تمام درجات بهشت، درجات توجه به خدای متعال و لذت از حضور حضرت حق است و مؤمن از حضور او لذت می برد. در دنیا هم اگر رشد کند اینطوری است و لذا پاییز و زمستان و بهار برای او یکی است و یکسان لذت می برد چون از توجه به خدای متعال و از مشاهده آیات خدای متعال لذت می برد. اما غیر مؤمن و کافر که چشمش به روی عالم غیب بسته است شگفت زده همین زیبایی های دنیا می شود و از اینها لذت می برد و لذا در بهار غرق در لذت است و در پاییز هم افسوس می خورد ولی مؤمن اینطوری نیست و از حضور حضرت حق و از آیات الهی و از مشاهده تدبیر الهی لذت می برد.
در دنیا ممکن است انسان به اینجا نرسد و درجات ایمان فرق می کند. بعضی از درجات ایمان هم هست که انسان حرام هم انجام نمی دهد و لذت حرام نمی برد اما همین لذات حلال، غفلتی روی دل انسان می نشاند و مانع ذکر و حضور و توجه می شود اما در بهشت اینطوری نیست تمام درجات بهشت درجات لذت از حضور خدای متعال لذت از ذکر و لذت از توجه به خدای متعال است لذا جنس لذات بهشت متفاوت است.
بعضی گاهی می خواهند نعمت های بهشتی را تحقیر کنند و مثلا می گویند «مگر بهشت حرم سراست؟!»، «مگر بهشت جای چریدن است؟!» اینها توجه ندارند که اصلا در بهشت خوردن و نشست و برخاست، جنسش با دنیا متفاوت است. آنجا برای هیچکس غفلتی از خدای متعال نیست. حتی مؤمن های معمولی هم در بهشت غفلت ندارند و در محضر هستند. منتها در عین حال درجات ایمان و درجات بهشت متفاوت است. همه بهشتی ها لذت از حضور حضرت حق می برند و لذتشان همراه با غفلت نیست ولی یک درجه ای از بهشت است که درجه اهل رضوان است و در آنجا بهشتی ها لذت رضایت خدای متعال از خودشان را می چشند «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه »(مائده/۱۱۹) این که خدای متعال از بنده راضی بشود و بعد هم بنده این را درک بکند و شیرینی رضوان الهی را بچشد، این مختص یک عده خاصی است.
در روایات آمده که بهشتی ها وارد بهشت می شوند و سفره بهشت و سفره پذیرایی خدای متعال پهن می شود و مدت ها لذت می برند و این لذت هم توأم با غفلت نیست. بعد خدای متعال اولیاء خودش را مخاطب قرار می دهد که پیداست یک طائفه خاصی از بهشتی ها هستند. بیان امام سجاد علیه السلام این است که «أَوْلِيَائِي وَ أَهْلَ  طَاعَتِي »(3) آیا می خواهید شما را به یک لذتی بالاتر از این هدایت کنم؟ آنها تعجب می کنند و جواب نمی دهند. دوباره خطاب می شود و آن موقع به خدای متعال عرضه می دارند اگر بالاتر از این سفره پذیرایی که برای ما فراهم است وجود دارد، برای ما مهیا بکن. خدای متعال هم آن ها را وارد مقام رضوان می کند.
تعبیر امام سجاد علیه السلام در این نقل این است که به آنها می فرماید «رِضَايَ عَنْكُمْ وَ مَحَبَّتِي  لَكُمْ» رضایت من از شما و محبت من نسبت به شما از همه این نعمت های بهشتی هم بهتر و هم گواراتر است. بعد پرده کنار می رود و وارد مقام رضوان می شوند و طعم رضوان و رضایت خدای متعال از خودشان را می چشند و از دست خدای متعال می گیرند و لذت رضوان را می برند. بعد وقتی وارد آن مقام می شوند و از آن لذت بهره مند می شوند اقرار می کنند «رِضَاكَ عَنَّا وَ مَحَبَّتُكَ لَنَا خَيْرٌ لَنَا» رضای تو از ما و محبت تو نسبت به ما از همه نعمت های دیگر بهشتی بالاتر و گواراتر است. این مقام رضوان است.
لذا مقام رضوان کبریای الهی در عظمت او و بزرگی او با مقامات دیگر بهشت قابل مقایسه نیست. در سوره مبارکه توبه خدای متعال می فرماید «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار»(توبه/۷۲) خدای متعال به مؤمنین و مؤمنات وعده بهشت ها و باغستان هایی را داده که در پایین دست آنها و فرودست آنها نهرهایی جاری است «خالِدينَ فيها» و همیشه هم در این بهشت خواهند بود و از این بهشت بیرون نمی روند. اگر کسی وارد بهشت آخرت شد، این بهشت نسبت به این مؤمن وعده قطعی و مداوم خدای متعال است «وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في  جَنَّاتِ عَدْن » علاوه بر این خدای متعال به مؤمنین و مؤمنات وعده یک مساکن پاکی را داده که محل قرار مؤمن است و در آنجا آلودگی نیست و مساکن طیبه آن هم در جنات عدن که مقامی از بهشت است قرار دارد. در بعضی روایات آمده که این مقام مربوط به شهداست.
بعد می فرماید «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر» ولی مقام رضوان الهی از همه اینها با عظمت تر و بزرگتر و دارای کبریای بیشتری است. گویا این رضوان دیگر وعده نیست و آن چیزی که وعده است همین «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في  جَنَّاتِ عَدْن »(توبه/۷۲) است و مقام بالاتر از همه اینها مقام رضوان است. این مقام رضوان رسیدن به جایی است که انسان رضای الهی را درک بکند و مرضی خدای متعال بشود.
 

خاصیت مقام رضوان و اهل آن

یک بحث این است که ما از خدا راضی بشویم و از هر تدبیری که در حق ما می کند لذت ببریم که این هم خیلی مقام بزرگی است و شاید این مقام محبین است. انسان تا در مقام محبت قرار نگیرد و خالص نشود نمی تواند خدا را بیش از هر چیز دیگری دوست بدارد و لذت ببرد و از همه تدبیرهای خدای متعال راضی باشد. ممکن است صبر کند ولی ممکن است راضی نباشد. وقتی خدای متعال تدبیر می کند و برای بنده سختی رقم می زند، مثل سال ها فقر و سال ها سختی و گرسنگی و مشکلات اجتماعی، آنهایی که در دل سختی ها از خدای متعال راضی هستند، محبت خدای متعال بر آنها غالب می شود و این محبت موجب می شود که انسان راضی بشود و هرچه او تدبیر کند را می پسندند. این مقامی است که راضی هستیم.
امام باقر علیه السلام احوال جابر را پرسیدند. ظاهرا دوران پیری و کهنسالی جابر بود و عرض کرد یابن رسول الله من حالی دارم که مرگ را از زندگی بیشتر دوست دارم و فقر را از غنی بیشتر دوست دارم و بیماری را از سلامتی بیشتر دوست دارم. این حالت فوق العاده ای است که انسان از لذات دنیا عبور کند و مهیای عالم آخرت بشود. حضرت فرمودند ولی ما اهل بیت اینطوری نیستیم. عرض کرد شما چطور هستید؟ فرمود ما هرچه خدا دوست دارد را دوست داریم و برای ما فرق نمی کند که خدای متعال چه چیزی برای ما رقم بزند و هرچه خدا دوست بدارد را ما دوست داریم. این مقام رضایت بنده از خدای متعال می شود. اگر کسی در این مقام قرار گرفت هرچه خدای متعال برای او تدبیر کند، زیبایی کار خدا را می بیند و هیچ شرطی با خدا نمی کند و از همان لذت می برد ولو غرق در سختی ها باشد.
اما شاید مقام رضوان از این بالاتر باشد. چون مقامی است که خدای متعال بنده را دوست می دارد «رِضَايَ عَنْكُمْ وَ مَحَبَّتِي  لَكُمْ»  در آن مقام انسان محبوب خدای متعال می شود و این مقام فوق العاده ای است «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر» این مقام رضوان برای چه کسانی است؟ در قرآن برای یک عده ای خدای متعال این مقام رضوان را وعده داده و یکی از مواردی که خدای متعال به آنها وعده رضوان داده کسانی هستند «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرين »(توبه/۱۰۰) آنهایی که اهل سبقت هستند و بر همه سبقت می گیرند «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» یعنی سابق اول هستند، نه تنها سابق هستند بلکه اول هم هستند. در بعضی روایات این تطبیق به معصوم شده و در بعضی روایات دیگر تطبیق به شیعیان کامل شده است.
این عناوین «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصار» یک دسته هستند و دسته دیگر «وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان » آنهایی که تبعیت از این «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» می کنند و به نیکی از آن ها در هجرت به سوی خدای متعال و در کمک کردن و نصرت به وجود مقدس نبی اکرم دنباله روی می کنند. اینها کسانی هستند که «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»؛ خدای متعال از آنها راضی می شود و آنها هم از خدای متعال راضی می شوند؛ «وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم ».
خدای متعال در آیه قبل می فرماید «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في  جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم »(توبه/۱۰۰) فوز عظیم مقام رضوان است. کسی که به بهشت رسید فائز است و همه بهشتی ها فائز هستند «فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فاز»(آل عمران/۱۵۸) خدای متعال هر کسی را که در قیامت از جهنم نجات بدهد و به بهشت برساند فائز است ولی فوز عظیم این نیست «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم » این فوز عظیم برای همه بهشتی ها نیست و برای کسانی است که «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان » از مهاجرین و آنهایی که اهل سبقت هستند و آنهایی که سابق اول نیستند ولی تابع سابقین اولین هستند و تمام قوای خودشان را ملحق به سابقون الاولون می کنند، اینها کسانی هستند که «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه » خدای متعال از آنها راضی می شود و آنها هم از خدای متعال راضی می شوند.
این مقام رضوان و مقام محبت خدای متعال نسبت به بنده و محبت بنده نسبت به خدای متعال می شود. آنگاه «وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَدا» خدای متعال بهشت هایی را برای آنها آماده کرده که همیشه در آن بهشت ها هستند «ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم » فوز عظیم همین است. این رضوان برای «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصار» است. این «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» گاهی بر شیعیان تطبیق شده و گاهی هم بر خود معصوم تطبیق شده است. در سوره مبارکه واقعه، خدای متعال مردم را سه دسته می کند «فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ * وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ * وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون »(واقعه/۸-11) فرمود «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُون » آنهایی که بر همه سبقت گرفتند و آنهایی که مقرب به خدای متعال هستند که اینها انبیاء و رسل الهی هستند و در بعضی روایات است که شیعیان کامل هستند و در بعضی روایات هم به خود معصوم تطبیق شده است.
بعد از این که معاویه به اصطلاح با امام مجتبی علیه السلام صلح کردند، خطبه ای خواند و حضرت هم در آن مجلس حضور داشتند و حضرت هم خطابه ای خواندند. او به مردم گفت که دیگر امام مجتبی با من بیعت کرده و من را برای خلافت مسلمان ها و برای این منصب صالح دانسته است. حضرت هم خطبه ای خواندند که مفادش پاسخ به او بود و آنجا از امیرالمؤمنین توصیف کردند و مفصل اوصاف امیرالمؤمنین را ذکر کردند. آنجا حضرت می فرمایند پدر من «سَابِقَ السَّابِقِين»  «أَقْرَبَ الْأَقْرَبِين »(4) بود. پس سابق اول کسی است که در هجرت به سوی رسول خدا و نصرت رسول خدا سبقت گرفته و وجود مقدس امیرالمؤمنین هستند که «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» هستند.
 

راه رسیدن به مقام رضوان

پس اول السابقون است و بعد کسانی هستند که از حضرت تبعیت می کنند و اینها می شوند «وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان » مؤمنین و شیعیان کسانی هستند که «اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان ». پس اگر کسی اهل سبقت باشد مسیر رسیدن به رضوان این است که خودشان را به نبی اکرم می رسانند. اینها یا به سوی حضرت هجرت می کنند و یا حضرت را کمک و یاری می کنند و در نصرت حضرت و در هجرت به سوی حضرت سابق اول هستند که این هم امیرالمؤمنین می شود. طریق رسیدن به رضای خدای متعال و رضوان همین سبقت است و یا در درجه بعد آنهایی هستند که تبعیت کردند.
این معنی تابعین از نظر قرآن است نه آن معنایی که بعضی از فرقه های مسلمین گفتند که کسانی که صحابی را درک می کنند و از او حدیثی یاد می گیرند تابع هستند، از نظر قرآن اینها تابعین نیستند. تابعین از نظر قرآن کسانی هستند که در هجرت و نصرت نبی اکرم و هجرت به سوی حضرت پا جای پای ایشان می گذارند و دنبال او حرکت می کنند. آنهایی که در این مسیر حرکت می کنند می شوند «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» در واقع مسیر رسیدن به رضوان و راه درک خدای متعال این است که ما از «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُون » که وجود مقدس امیرالمؤمنین هستند، در هجرت و نصرت رسول خدا تبعیت کنیم. اگر کسی دنبال حضرت حرکت کرد آن وقت به مقام رضوان می رسد. حقیقت مقام رضوان رضایت خدا از بنده است و حقیقت رضایت خدا از بنده، محبت خدا نسبت به بنده است.
محبت خدای متعال نسبت به بنده به یک معنا اختصاص دارد به وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیتشان «لَا حَبِيبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُه »(5) آن ها در مقامی هستند که «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» مقرب به خدای متعال هستند و محبوب هستند. بقیه اگر بخواهند محبوب بشوند، طریق رسیدن به مقام محبت تبعیت از امیرالمؤمنین علیه السلام است «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني  يُحْبِبْكُمُ اللَّه »(آل عمران/۳۱) اگر شما خدای متعال را دوست می دارید این یک مقام است.
این محبت خدای متعال باید نتیجه اش این بشود که شما دنبال رضای خدا باشید. اگر می خواهید خدا را دوست بدارید و بر طبق محبت عمل کنید «فَاتَّبِعُوني » از نبی اکرم تبعیت کنید. اگر محبت انسان انسان را به تبعیت از وجود مقدس نبی اکرم سوق داد نتیجه این تبعیت می شود «يُحْبِبْكُمُ اللَّه » خدای متعال ما را دوست می دارد. خدای متعال حقیقتا وجود مقدس نبی اکرم را دوست می دارد. اگر کسی از وجود مقدس حضرت تبعیت کرد، آن هم تبعیت از سر محبت خدا، نتیجه این می شود که پرتو وجود مقدس نبی اکرم روی ما می افتد و خدای متعال ما را به تبع نبی اکرم دوست می دارد.
در زیارت عاشورا می خوانیم «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ  وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ  عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» آن کسی که پیش خداوند آبرومند است سیدالشهداست و اوست که با خدا معامله کرده و وجیه و آبرومند است. ما اگر بخواهیم پیش خدای متعال آبرومند بشویم باید جوری غرق در امام حسین بشویم که یک پرتویی از امام حسین روی وجود ما بیافتد و خدای متعال به تبع امام حسین ما را هم دوست بدارد.
آدم اگر یک کسی را، مانند یکی از اولیاء خدا دوست داشته باشد، آثارش را هم دوست می دارد و رد پایش هم در کوچه دوست می دارد چون رد پای ولی خداست. ما رد پای امام زمان را هم دوست می داریم. آنهایی که حضرت را دوست می دارند اشعار و غزلیاتی برای ردپای حضرت می گویند. انسان اگر کسی را دوست داشت، آثارش را هم دوست می دارد. آن کسی که محبوب خدای متعال است «لا حَبیبَ ألا هُو وَ أهْلُه» مقام رضوان مقامی است که خدا بنده را دوست می دارد و وقتی هم بنده را دوست می دارد که پرتویی از وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت در او باشد. برای این که به این جا برسیم باید «وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان » بشویم باید جزو کسانی بشویم که «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني  يُحْبِبْكُمُ اللَّه »(آل عمران/۳۱) .
شاید معنای این روایت که «أَنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا» این باشد که خدای متعال دارد به ما آدرس می دهد و می گوید به طرف مقام رضوان حرکت کنید. حضرت آدرس می دهند و می گویند اگر می خواهید به مقام رضوان برسید، مسیر رضوان اینجاست و ذیل حضرت حرکت کنید و یک جوری در عالم حرکت کنید که حضرت از شما راضی بشوند. بنابراین مقام رضوان مقامی است که خدای متعال بنده را دوست می دارد و مقام رضوان در بهشت آن جایی است که مؤمن غرق در لذت رضای خدا از خودش است که این بالإصاله متعلق به نبی اکرم و اهل بیت است و دیگران اگر بخواهند وارد آن وادی رضوان بشوند راهش این است که باید از آن ها تبعیت کنند. اگر ما تبعیت کردیم این رضوان الهی شامل حال ما هم می شود.
وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها جزء اسبق السابقین هستند و مدار رضوان خدای متعال اینجاست. ما باید به رضوان الهی برسیم و این روایت به ما آدرس رضوان را می دهد کما این که ما باید به شب قدر برسیم. اگر کسی می خواهد راهی به خدای متعال پیدا کند باید به لیلة القدر برسد. در روایت آمده «وَ الْقَدْرُ اللَّه »(6) در این آیه شریفه قدر یعنی حضرت حق و اگر کسی می خواهد به حضرت حق راه پیدا کند باید به لیلة القدر برسد. شاید این روایت امام حسن عسگری سلام الله علیه هم معنای واقعی اش همین باشد که فرمود «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل »(7) اگر کسی می خواهد به حضرت حق واصل بشود و مقرب بشود و پرده ها کنار برود، باید از شب استفاده کند. کسانی که از شب استفاده نمی کنند به خدای متعال واصل نمی شوند. این مرکب وصول به خداست «لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل » اگر کسی از این مطیعه و از این امکان استفاده کرد می تواند به وصول برسد.
ظاهر روایت همین شب و سحرخیزی و استفاده از خلوت با خدای متعال در شب است و این انسان را به وصول می رساند ولی شاید باطنش همین است که فرمود «اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ » اگر کسی می خواهد به حضرت حق برسد از این لیله باید استفاده بکند. کسانی به معرفت خدای متعال و به قرب الهی می رسند که از طریق حضرت زهرا حرکت می کنند و این یک آدرس است «اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ  فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْر» لیلة القدری که ما را به خدا می رساند و ما را به مقام قرب می رساند این آدرس است.
 

پی نوشت ها:

(۱) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 384
(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 2، ص: 438
(3) تفسير العياشي، ج 2، ص: 96
(4) الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 563
(5) الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج 2، ص: 494
(6) تفسير فرات الكوفي، ص: 581
(7) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 75، ص: 380
 
* متن بالا سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 6 بهمن ماه سال 98 است، که به مناسبت ایام فاطمیه در حرم مطهر مقدس فاطمه معصومه(س) ایراد فرمودند. 
 

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث