دلايل حضرت زهرا سلام الله عليها  دردفاع از فدك

دلايل حضرت زهرا سلام الله عليها دردفاع از فدك

۰۶ اسفند ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلام

1- جلوگیری از انحراف اسلام 

شخصیت یگانه ای چون حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که به اوج وارستگی ازدنیا رسیده است،چـرا در مقابـل غصب ملک خویش آن همه حساسیت نشان مـی دهـد؟! چـرا بــرای پس گیری فدک تمام مسلمانان را به قیام فرا می خواند ؟!
برای پاسخ گویی به چنین پرسش هایی دقت و ژرف نگری در سیره ی عملی و علمی آن یگانه ی جهان ضروری است ؛ دقت در شیوه ی زندگانی آن حضرت از یک سو  ژرف نگری در مجموعه فرموده های ایشان از سوی دیگر می تواند گره گشای رمز و راز حقیقی قیام آن حضرت باشد .
زهرا (سلام الله علیها) دست پرورده ی پیامبری است که همواه به او درس خداگرایی و دنیاگریزی داده است ، به طور مثال زمانی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها  ) از کار زیاد خانه دست هایش زخمی و پینه بسته شده بود و در پاهایش توان زیادی باقی نمانده بود، نزد رسول خدا رفتند که تقاضای کنیزی کنند شرم و حیا اجازه نداد که حتی درخواست خود را بازگو نمایند و در نهایت این همسر او علی (علیه السّلام) بود که شرح حال فاطمه (سلام الله علیها) را باز گو نمود و پیامبر به ایشان عرض کردند : دخترم می خواهی تو را چیزی بیاموزم که از دنیا برایت بهتر باشد و خستگی از تنت برباید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با شوق فرمودند : آری و پیامبر تسبیحات حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به ایشان آموزش دادند .
ایشان در پرتو مفاهیم الهی به چنان معرفت و بصیرتی دست یافته بودند که اگر تمام کوه های جهان هم برایشان به طلا بدل می شد در پیش چشمانش با ذره ای خاکسترتفاوت نمی کرد.
سیره ی عملی فاطمه (سلام الله علیها) در دوران  مالکیت چهار ساله ی فدک صادق ترین گواه این حقیقت است ؛ چرا که هرگاه درآمد سالیانه فدک به او تسلیم می شد ، تنها به اندازه ی ضرورت خویش بر می داشت و بقیه را در بین فقراء تقسیم می کرد. ژرف نگری و در مجموع خطابه های حضرت زهرا (سلام الله علیها) پرده از راز حماسه ی تاریخی آن حضرت بر می دارد : 
ای پدر! در پی هجران تو فاجعه ها و فتنه ها یی رخ داد که اگر تو شاهدش بودی ، مصیبتش برایمان بزرگ نمی آمد. ما در فقدان تو به سوگ نشستیم، چونان زمین تفدیده ای در فقدان باران . در حالی که قوم تو جملگی راه فساد و فتنه پیمودند؛ پس شاهد اینان باش و از میانشان غایب مباش.
فاطمه (سلام الله علیها) می دید که آن بنیان محکمی که پدرش سنگ بنای آن را گذاشته بود، به وسیله ی داعیه داران دروغین جانشینی وی در معرض انهدام و ویرانی است. می دید که اجتماع عزتمند مسلمانان نه از سوی مشرکان، نه از طرف بیگانگان و نه از فراسوی مرزها ، بلکه از جانب همان هایی که ادعای رهبری و پیشگویی امت را دارند در معرض فتنه و تفرقه ای سهمگین قرار گرفته است. ریشه ی درخت پر برکت اسلام در آستانه ی پوسیدگی بود و در حقیقت اسلام در سراشیبی انحراف و دگرگونی قرار داشت.
اصل و اساس اسلام در لبه ی پرتگاهی بود که اگر سکوت می شد چیزی از اسلام باقی نمی ماند . قیام الهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) هرگز به خاطر وابستگی به آن ملک  و ریاست مملکت نبود بلکه دست مایه ای بود برای حفظ دین محمدی[1].
شأن معنویت و زهد حضرت فاطمه بسیار برتر از آن بود که قیام و مبارزه اش برای فدک با میل نفسانی به مال دنیا باشد به ویژه که بر اساس روایات خاصه و عامه ، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) به آن بانوی گرامی خبر داده بود که به زودی به او ملحق  می شود . هدف حضرت فاطمه نشان دادن این است که باید برای پیروزی با نظام غاصب مبارزه کرد و حق راطرح نموده اثبات کرد و به مردم زمان نشان داد تا حداقل مردم قدرت تمیز حق از باطل را بدست بیاورند.ودر صراط مستقیم اسلام گام بردارند و از مسیر اصلی حق و حقیقت منحرف نگردند[2].
 

2-  معرفی غاصبین و بدعت گزاران و افشای انگیزه ی جاه طلبانه ی آنان  

 
از اهدافی که برعهده ی رهبران دین است معرفی بدعت گزاران و تبیین روش آنان است تا مردم گمراه نشوند امام علی(علیه السّلام ) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در چندین مرحله اتمام حجت ، به خوبی مشت بدعت گزار را باز کردند که هم با قرآن ضدیت می نماید و هم گفته های پیامبر (صلّی الله علیه وآله  ) را زیر پا می گزارد و هم به آسانی به پیامبر (صلّی الله علیه وآله) دروغ و افترا می بندد و هم به ساده ترین مبانی قضاوت جاهل است  و نمی داند از چه کسی شاهد بخواهد و از چه کسی قسم طلب کند ، و هم جهل مطلقی نسبت به همه ی جوانب دیگر بر مغز او حاکم است که حتی قادر نیست باطل خود را نیک جلوه دهد .
پس از احتجاجات امیرالمؤمنین و حضرت زهرا که ابوبکر و عمر خلع سلاح شده بودند رسماً گفتند ما قادر به مخاصمه با شما نیستیم و جواب شما را نمی توانیم بدهیم ، ولی باید آن چه ما می گوییم انجام شود .
وقتی این اقرار را نمودند حقیقت به صورت آشکار جلوه کرد و بدعت گزار به خوبی معرفی شد و هدف حاصل گردید .
هدف اصلی غاصب ، محو اثر دین و طبعاً محو حافظین دین از صفحه ی اجتماع ، و محو آثار و یادگاری های یاد آور دین و پیامبر (صلّی الله علیه وآله) بود تا راه بازگشت به جاهلیت باز شود .
وقتی مدافع دین نباشد، آن گاه دین در اجتماع کم رنگ می شود و آن چه یادآور و احیا کننده ی دین در اذهان است از نظر مردم پاک می شود.و به راحتی می توان مردم را به جاهلیت سوق داد و بدعت ها را در جای خالی دین جایگزین کرد .
در مسئله ی فدک که در ظاهر به عنوان غصب یک ملک شخصی بروز کرده بود، امیر المؤمنین و حضرت زهرا (سلام الله علیها) سعی وافری نمودند تا این حقیقت را به مردم برسانند که در سایه ی این مسئله ضربه های سهمگین بر پیکر دین وارد می شود . تنها خواسته حضرت زهرا (سلام الله علیها) درخواست فدک نبود این را از لابه لای خطبه شان می توان فهمید که اول به خداگرایی و نبوت و سپس به مسأله ولایت حضرت علی (علیه السّلام) می پردازد خطبه های حماسی فاطمه(سلام الله علیها) پس از حمد و ثنای الهی ، اشاره به حکمت برخی از دستورات خدایی، گذری بر تاریخ ذلت بار جاهلی و نگاهی به سیر عزت یابی از رهگذر رسالت نبوی و رشادت های علی (علیه السّلام) با تحلیل ریشه های فتنه ی سقیفه دنبال می شود .حضرت زهرا (سلام الله علیها) اساسی ترین عامل شعله ور شدن فتنه را نفاق های درنهان خفته معرفی می کند ، قساوت مندان به ظاهر مسلمان شده ، گمراهان به ظاهر هدایت شده ، آتش تعصب ها و کینه های قومی را در نهاد خویش فروننشانده اند و به تهذیب و تزکیب نفوس خویش نپرداخته اند ولی داعیه ی دین و ایمان را پوششی برای ظلمت و قساوت درونی شان قرار داده همواره منتظر فرصتی شده اند تا از پشت خنجر بزنند .
چه کسی جز زهرای اطهر (سلام الله علیها) می توانست فریاد برآورد که هرچند بهانه ها و شعارها یتان مردم فریب و زیبا ، اما حقیقت کارتان زشت و نازیباست ؟ هرچند خود را خاموش کنندگان فتنه می خوانید ؛ اما فتنه افروزان حقیقی شمایید . هرچند خود را قرآن گرا می دانید ؛ اما در عمل به دامن شیطان  گریزانید؟
به طوری که در خطبه ی خود می فرماید : 
هنوز از عهد و قرار چیزی نگذشته و سوز سینه ها خاموش نگشته بود؛ زخم دل ما التیام نگرفته و پیامبر هنوز دفن نگردیده بود که آن چه نبایست کردید و آن چه از شمانبود، بردید و بدعتی بزرگ پدید آوردید . بهانه آوردید که از فتنه می ترسیم ؛ اما بدانید که خود را به قعر آتش فتنه افکندید ؛ چرا که آتش دوزخ ، کافران را از هرسو فرا می گیرد[3] .
شما کجا و فتنه خواباندن کجا ؟ دروغ می گویید راهی جز راه حق را می پویید !وگرنه این کتاب خداست در میان شما،نشانه هایش بی کم و کاست هویدا و امر و نهی آن روشن وآشکاراست   و شما به چنین کتابی پشت نموده اید. 
در این قسمت از خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) به شناساندن چهره ی نفاق و عملکرد موذیانه ی منافقان است می پردازد و می فرماید:
 منافقان همواره منتظر فرصت هستند و به محض اینکه زمینه را آماده ببینند به میدان می آیند و پرده از قساوت ها و خباثت ها ی باطنی خویش برمی دارند. منافقان یکه تاز میدان شده و مردمان را به گرداب ضلالت و هلاکت سوق خواهند داد .
از همین روست که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز بر سست عنصران منافق می خروشد و نقاب از چهره های زشتشان فرو می افکند و بعد پرده از راز حق کشی ها و کینه توزی های آنان بر می دارد و می فرماید:
وای بر آنان! چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد و خلافت بر پایه های نبوت استوار ماند؟...
بدانید که این زیان بزرگ و آشکاری  است! چه باعث شد با علی (علیه السّلام) کینه توزی نمایند و انتقام گیرند ؟ چون سوزش تیغ او را چشیده اند و پایداری او را دیدند که نسبت به مرگ بی اعتنا بود . دیدند که چگونه بر آنان می تازد و با دشمنان خدا نمی سازد و آنان را عقوبت می کند و در راه رضای خدا با شدت و قاطعیت رفتار می کند[4].
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به دفاع از مقام امامت می پردازد و مدعیان حکومت را دروغگویانی بیش نمی داند که تنها هدفشان پایمال کردن مقام و جایگاه رفیع امامت است و بر کشیدن نقاب از چهره خود و بیرون دادن  عقده هایی که سالیان دراز از خاندان نبوت و عصمت وامامت در و جودشان رخنه کرده بود.[5]
 

3- پرده از نقاب بر داشتن 

 
به این ترتیب فاطمه (سلام الله علیها) نقاب از چهره غاصبین بر می دارد و اگر فاطمه (سلام الله علیها) بدون تملک به فدک وارد میدان افشاگری می شد و فریاد بر می کشید که ای مردمان! این داعیه دار خلافت نه واجد صلاحیت علمی برای رهبری است و نه دارای تقوای لازم برای پیشوایی ؛ مردم می گفتند: او در زمره ی اولین ایمان آوران است که در فرار پیامبر از مکه به مدینه ، همراه و همراز ی مطمئن و در غار ثور ، یاور و هم نشینی وحشت زدا برای پیامبر بوده است.
او همان است که دخترش، را به عقد پیامبر در آورده است. درباره ی پدر زن پیامبراسلام ، پیرمردی مشهور به صداقت و دارای سابقه هایی درخشان در اسلام، چگونه می توان باور کرد که بدون هیچ صلاحیت علمی و تقوا یی فقط از روی هوی و هوس ، در پی خلافت بر مردم است.
مطرح سازی فدک ، دست مایه ای بود برای نجات از سطحی نگری مردمانی که چون مردگان و در سکوتی غم بار خفته بودند تا از طریق فدک از خواب غفلت و شهوت  به پا خیزند  و قیامی را بر ضد پیشوایان ضلالت انجام دهند. فاطمه (سلام الله علیها) می خواست که با محکوم نمایی غاصبان فدک ، بر صحیفه ی جاودانه ی تاریخ ثبت گرداند که آن داعیه داران خلافت ، پیش از هر چیز در پی شهرت ، پست و ریاستند و برای پیشوایی هیچ صلاحیتی ندارند[6]. 
آن حضرت در پرتوی ژرف نگری و تیز هوشی خویش ، انگیزه های درونی جاه طلبان و تشنگان قدرت را بر ملا ساخت و راز نهانی آن حق کشی ها و بیداد ها و غصب و مصادره و سرکوب و انحصار را افشا کرد و به این وسیله پرچم اعتراض و مقاومت را در احتراز نگاه داشت [7].
 

4= حق خواهی فاطمه (سلام الله علیها )  

یکی از دلایلی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بر حق خویش پافشاری می کرد ، این بود که ، حق را باید خواست و از پی آن رفت؛ چـرا که حق گرفتنی است و به خودی خـود به صاحبش باز نمی گردد؛ از این رو هرکس ثروت و دارایی یا دیگر حقوق او غصب شود لازم است که حقش را بخواهد حتی اگر به آن نیازی نداشته باشد.
روشن است که حق جویی و حق طلبی ، هرگز با مقام پارسایی و زهد طلبی که مورد نظر قرآن و عترت است نه تنها نا سازگار نیست بلکه شایسته و مورد سفارش است . چرا که سکوت در برابر غصب حقوق و پذیرش بیداد و زورمداری ، زیبنده نیست و ظالم پروری و گناه است.
انسان هرچند ممکن است در زندگی راه ساده زیستی و پارسایی در پیش گیرد و نسبت به ارزش های مادی دلبستگی چندانی نشان ندهد و به جای آن ها در راه ارزش های معنوی و آخرت تلاش نماید ؛ اما برای سامان بخشیدن به زندگی دنیا و حفظ آبرو و شخصیت خودش و رسیدگی به نزدیکان و انفاق خداپسندانه ، نیازمند ثروت و امکانات خویش است . پیامبر از ثروت سرشار « خدیجه » در راه پیشرفت دین و هدف های بلند و عدالت خواهانه ی استفاده کرد به بیان پیامبر، رشد و پیشرفت برنامه های اصلاحی و آزادی خواهانه ی آن حضرت در آن شرایط حساس تاریخ ، مرهون هوشمندی، درایت، انتخاب شایسته ی راه زندگی و پشتیبانی تاریخ ساز خدیجه (سلام الله علیها) از اسلام و بخشش و جهاد مالی بانوی نمونه می باشد؛ به گونه ای که اگر مبارزه ی مالی و فکری و جانی او و حضرت علی (علیه السّلام) و روشنگری و خلق و خوی پیامبر نبود اسلام نه می توانست قفل زنگار گرفته ی جاهلیت را بگشاید و نه می توانست انحصار گران و استبداد پیشگان را کنار زند.
با این بیان زاهد ترین و پارسا ترین انسان ها نیز برای پیشبرد اهداف مقدس و والای خویش نیاز به ثروت و امکانات دارد .
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز برای مبارزه با آن بلای بزرگ به پاخواست و در پرتو مقاومت و مبارزه روشنگرانه و شجاعانه اش حق را از باطل جدا ساخت .
 

5- مطالبه فدک خدا پسندانه 

 
مطالبه ی فدک نیز خداپسندانه و خردمندانه بود، چرا که محصول سالانه ی زمین های فدک اندک و ناچیز نبود بلکه درآمد آن بزرگ و قابل توجه بود .
درآمد فدک در برخی روایات بیست وچهارهزار دینار و در برخی دیگر هفت هزار دینار ذکر شده است به نظر می رسد این تفاوت آمار درآمد سالانه ی آن به خاطر تفاوت فرآورده های آن در سال های مختلف می باشد .
با این حساب درآمد فدک و خود زمین های آن ، یک درآمد خوب برای خاندان محروم نواز پیامبر بوده است . پس با این حساب چشم پوشی بی جهت از آن ووا نهادنش به ظالمان و فریبکاران کار درستی نبوده است.
و گذشته از همه ی این ها انسان باید حقوق غصب شده ی خویشتن را از غاصب و تجاوز کار بخواهد چرا که حق طلبی سر انجام یکی از دو پیامد زیر را به دنبال خواهد داشت.
1- انسان در پی گیری حقوق خویش به پیروزی ظاهری دست پیدا می کند و به حق خویش می رسد که در نتیجه به خواسته ی خویش رسیده است.
2- یا در پیکار عادلانه ی خویش به ظاهر پیروز نشده و به حق خود نمی رسد ؛ اما موفق می شود تا غارت شدگی و مظلومیت خود را آشکار ساخته و ندای حق طلبانه و ستم ستیز خود را به گوش جهانیان و نسل ها برساند.
درصورت دوم هرچند به حق خویش نرسیده ، اما به پیروزی دیگری دست یافته است؛چرا که با مبارزه ی فکری واجتماعی و عقیدتی و فرهنگی خویش، ماسک فریب رااز چهره ی ظالمان کنار زده وبا این کارگام بلندی درمعرفی تبهکاران برداشت خدمتی عظیم به رشدجامعه کرده است.
با دادخواهی، اظهار مظلومیت و نشان دادن چهره خشن و بی رحم ظالم به جذب افکار عمومی و جلب دل های توده های گوناگون مردم پرداخت چرا که اندیشه ها و قلب ها با هر ستمدیده ای احساس پیوند و همدردی نموده و به سوی او احساس مهر می کنند. و از بیداد گران هر که باشد احساس بیزاری و نفرت می کنند. این شیوه ی موفق برای تحقق بخشیدن به اهداف آرمان خواهان و صاحبان رسالت و تعهدات می باشد[8].
حق طلبی غیر از دنیا طلبی است و آن چـه کـه حضرت زهرا طلب کـرد ، حق بود ، نـه زخارف دنیا و مطالبه ی حـق امـری طبیعی، شـرعی، معقول، ضـروری و محبوب نـزد خـداست. و از این جهت طبیعی بـود کـه حضرت زهرا در این رابطه اقدام کند و حضرت مطالبه ی فدک را فرصت خوبی بود که درباره ی خلفاء اظهار نظر کند چون بیان این نظرات در جمع لازم بود[9]. 
 
 

6- دفاع از عصمت اهل بیت

هر انسان نکته سنجی می داند که مسأله ی فدک ، غصب و تصرف مالی (هرچند در حد بسیار بالایی بود) به عنوان یک ضربه ی اقتصادی برای حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  مطرح نبود چون که آن حضرت درآمد فدک را صرف فقراء می کرد.
آن چه به اهل بیت مربوط می شد، ایستادگی در مقابل خدشه دار شدن عظمت مقام عصمت بود. در واقع، غاصبین که بدون محاکمه فدک را غصب کردند، در درجه ی اول می خواستند حضرت فاطمه زهرا را در تصرف فدک ناحق جلوه دهند و در مرحله دوم، کار خود را حق بـه جـانب نشان دهند و در مـرحله ی سـوم ، طلبکار هم باشند کـه اصلاً در روز اول چـرا حضرت 
خودش فدک را تحویل نداد ه است ؟ ! لذا قبل از هر دلیلی ، واضح ترین جهت در اقدام و استقامت آن دو معصوم ، مسأله ی اثبات حقانیت خود و پیشگیری از اهداف غاصبین بود تا قداست مقام عصمت به هیچ عنوان زیر سؤال نرود[10].
خطبه ی حضرت درمسجد پیامبر شاهدبر این مدعاست که پافشاری حضرت زهرادرقضیه ی فدک،صرفاً برای گرفتن یک قطعه زمین و میراث مادی نبوده است . هر چند حضرت مسأله فدک را با دلیل و برهان طرح نمود و از جنبه ی عاطفی آن کم نگذاشت ، ولی عمده ی بحث چیزهای دیگری مانند علت بعثت پیامبر دفاع ازعصمت اهل بیت، معرفی امیر المؤمنین وبیان فلسفه احکام بود و از سوی دیگر معرفی خلیفه و بیان این که اعمال او بدون دلیل می باشد و غاصبانه در جایگاه بزرگی قرار گرفته و حال آن که شرایط لازم آن را ندارد.
همچنین حضرت در این خطبه ، مردم را مخاطب قرار داده که چرا آن ها به جاهلیت برگشته و از ایمان دست برداشتند بنابراین هدف حضرت در نهایت چیزی جز برگرداندن اسلام به مسیر اصلی خود نبود .
 

7- مبارزه با تأویل ها و قرائت های دینی منحرفانه 

در مجادله ی غاصبان با یگانه دختر پیامبر آن قدر سیاست بازی و فریب کاری به چشم می خورد که زیرک ترین سیاست کاران عالم را به زانو زدند.
آن هنگام فاطمه که(سلام الله علیها) با خطابه گدازنده و روشنگرانه ی خویش موقعیت اجتماعی غاصبان خلافت را در لبه ی پرتگاهی مهیب قرار داد ، خلیفه ی وقت بـا دغل کاری به جواب گویی برخاست. برای فریب مردم ، ابتدا با چرب زبانی به تعریف و تمجید از پاره ی تن رسول
خدا پرداخت و با لحنی مؤدبانه گفت ای دخت رسول! تو راست می گویی. پدرت نسبت به مؤمنان کریم و پر عطوفت بود و نسبت به کافران شدید و پرصلابت. اگر در نسب او بنگریم، در بین تمام زنان، او را، تنها پدر تو و در بین همه ی دوستان با وفایش او را فقط برادر پسر عمویت، علی (علیه السّلام) می یابیم. جز سعادتمندان شما را دوست نمی دارند و جز شقاوتمندان شما را دشمن نمی انگارند. و ان گاه با رعایت کمال احتیاط ، حدیثی دروغین و جعلی را به پیامبر نسبت داد و غصب فدک را به آن مستند ساخت و گفت: تو ای سرور تمام زنان! و ای دختر بهترین پیامبران! در آن چه می گویی صادقی و در سرشاری عقلت بر همگان، از حقت بازداشته نمی شوی و در صداقتت تکذیب نمی گردی اما خداوند را بر خویش گواه می گیریم که خود از رسول خدا شنیدم که می فرمود: ما گروه پیامبران از خود درهم و دیناری به جا نمی گذاریم .
آن چه را تو در پی آنی، برای تهیه اسب و اسلحه قرار دادیم تا مسلمانان با آن به مقابله با دشمنان بپردازند در انجام این عمل، من مستبدانه تنها به رای خود عمل نکردم. بلکه با رضایت جمیع مسلمانان صورت پذیرفته است.
سخن که به اینجا رسید ، فاطمه (سلام الله علیها) دگر بار به پا خواست و بر این بهتان و تناقض گویی آشکار خروشید و با استنادی محکم به قرآن، نقشه ی از پیش تعیین شده یغماگران دین  و ایمان مردم را نقش بر آب ساخت.
ابوبکر که در مقابل استدلال کوبنده ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ورطه ی عجز و درماندگی فرو افتاده بود ، تأویل جدیدی را دستاویز خویش قرار داد و حق داوری را به مردم منتقل کرد و گفت : به خواست مردم است و آن ها باید بین من و شما داوری کنند و آن چه از تو گرفته ام با رضایت و توافق آن ها بدون هرگونه زورگویی و خود خواهی بوده است و مردم بر این مطلب شاهدند . 
پیام حضرت فاطمه از درخواست فدک این است که در امر دین بایستی محتاطانه گام برداشت و نباید هر یاوه ای را که به دین نسبت داده شد.بلکه اگر عقیده ای به دین نسبت داده شد ،باید آن را به قرآن و عترت عرضه داشت و در صورتی که با تعالیم قرآن و عترت مطابقت نداشت ، آن عقیده را تکذیب و دروغ دانست.
غاصبان خلافت، پس از تاراج فدک، برای یغماگری دین و ایمان مردم به تأویلی جدید از قرآن و دین به میدان دغل کاری، سیاست بازی و نیرنگ وارد آمدند.آن ها برای توجیه غارتگری ظالمانه خود، حدیثی را به دروغ به دین مستند ساختند و آن را وسیله ای برای فریب زود باوران قرار دادند . و آن گاه که فاطمه (سلام الله علیها) در پی استنادی کوبنده به آیات قرآن فرمود : که این قرآن است که در میان ما داوری می کند. چرا در آن نمی نگرید و حکم آن را گردن نمی نهید؟گفتند: ما از قرآن قرائت خودمان را داریم. بر طبق قرائت ما، هیچ پیامبری مال ، خانه و یا مزرعه ای را برای فرزندان خویش به ارث نمی گذارد و ملاک حقانیت هر قرائتی ، نه مقبولیت آن نزد خدا که پسند آن درنزد مردمان است[11]. 
و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با مبارزه خود در مقابل تأویل ها و قرائت هایی دینی منحرفانه ایستاد و آن ها را در بین مردم رسوا ساخت.و در مقابل بدعت و تأویل های انحرافی فریاد به اعتراض گشود وچنین فرمودند :
ای مردمی که با سرعت به قبول باطل روی می آورید و از کنار کردار زشت و زیان بار، راحت در می گذرید!در قرآن اندیشه و تدبر نمی کنید یا آن که بر دل هاتان قفل نهاده شده ! نه چنین است ، بل کارهای زشت، دل هایتان را سیاه و گوش و چشمانتان را بسته است. و چه بد تأویل و تفسیری کردید و چه بد نظریه و رأی دادید و چه بد معاوضه و معامله ای کردید که دنیا را گرفتید و آخرت را از دست دادید .[12] 
 
 
 
 
 منابع : 
 
[1]  - محمد تقی مصباح یزدی، جامی از زلال کوثر، صص165- 166، نقل به تلخیص.  
[2]  - مسعود پور سید آقایی، چشمه در بستر، ص 167، نقل به تلخیص .
[3] - محمد تقی مصباح یزدی ، جامی از زلال کوثر ، ص 178، نقل به تلخیص.  
 
[4] - محمد تقی مصباح یزدی ، جامی از زلال کوثر ، صص 182-183، نقل به تلخیص.  
[5] - محمد تقی مصباح یزدی ، جامی از زلال کوثر ، صص 176 - 183، نقل به تلخیص.  
[6]  - همان ، صص167- 168، نقل به  تلخیص .  
[7]  - علی لباف ، فرهنگ فاطمیه ، چ، ص 231 نقل به مضمون .                 
[8] - علی کرمی، منشور دادخواهی، ص 425- 420، نقل به مضمون. / ناصر مکارم شیرازی، زندگانی حضرت فاطمه زهرا، بی جا، انتشارات طور، صص215- 217 ،نقل به مضمون. 
[9]  عبد المنعم حسن سودانی، با نور فاطمه هدایت شدم، ترجمه ی حسین محفوظی، قم، انتشارات معارف اسلامی، 1386، ص144،  نقل به تلخیص.   
[10]- میر علی محمد نژاد، ششصد پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)،ص 302 ، نقل به مضمون.
[11]-  مسعود پور سید آقایی ، چشمه در بستر ، صص 193-188، نقل به تلخیص.
[12]  - بهراد جعفری، ترجمه احتجاج، تهران، نشر اسلامیه، ج 1، 81 13، ص 106.
 
 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث