زن از نظر احادیث
۲۰ تیر ۱۳۹۴ 0 فرهنگ و اجتماععناوین
برابرى مرد و زن در قرآن
مجمع البيان :
لمّا رَجَعَت أسماءُ بِنتُ عُمَيسٍ مِن الحَبَشةِ مَع زَوجِها جعفرِ بنِ أبي طالبٍ عليه السلام دخَلَت على نِساءِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَت : هَل نزل فِينا شَيءٌ مِن القرآنِ ؟ قُلنَ : لا ، فأتَت رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالت : يا رسولَ اللّه ِ، إنّ النِّساءَ لَفي خَيبَةٍ و خَسارٍ ! فقالَ صلى الله عليه و آله : و مِمَّ ذلكَ ؟ قالَت : لأنّهُنَّ لا يُذكَرنَ بخَيرٍ كما يُذكَرُ الرِّجالُ . فأنزَلَ اللّه ُ تعالى هذهِ الآيَةَ «إنّ المُسلِمينَ و المُسلِماتِ ···» .
هنگامى كه اسماء بنت عميس با شوهر خود جعفر بن ابى طالب از حبشه برگشت، نزد همسران رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت و گفت: آيا درباره ما[زنان ]هم چيزى از قرآن نازل شده است؟ گفتند: نه. اسماء نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت و عرض كرد: اى رسول خدا! زن ها محروم و بازنده اند! فرمود: چرا؟ عرض كرد: چون از آنها مانند مردها به خوبى ياد نمى شود. پس خداوند متعال اين آيه «ان المسلمين و المسلمات···» را فرو فرستاد.
نماينده زنان نزد پيامبر صلى الله عليه و آله
الدرّ المنثور :
أخرَجَ البَيهَقيُّ عن أسماءَ بِنتِ يَزيدَ الأنصاريّةِ أنّها أتَتِ النّبيَّ صلى الله عليه و آله و بَينَ أصحابهِ ، فقالَت : بأبي أنتَ و اُمّي! إنّي وافِدَةُ النِّساءِ إلَيكَ ، و اعلَمْ ـ نَفسي لَكَ الفِداءُ ـ أنّهُ ما مِن امرأةٍ كائنَةٍ في شَرقٍ و لا غَربٍ سَمِعَت بمَخرَجي هذا إلاّ و هِيَ على مِثلِ رأيِي ، إنّ اللّه َ بَعَثَكَ بالحَقِّ إلَى الرِّجالِ و النِّساءِ ، فآمَنّا بكَ و بإلهِكَ الّذي أرسَلَكَ ، و إنّا مَعشَرَ النِّساءِ مَحصوراتٌ مَقصوراتٌ ، قَواعِدُ بُيوتِكُم و مَقضى شَهَواتِكُم و حامِلاتُ أولادِكُم ، و إنّكُم مَعاشِرَ الرّجالِ فُضِّلتُم علَينا بالجُمُعَةِ و الجَماعاتِ و عِيادَةِ المَرضى و شُهودِ الجَنائزِ و الحَجِّ بَعدَ الحَجِّ ، و أفضَلُ مِن ذلكَ الجِهادُ في سبيلِ اللّه ِ ، و إنّ الرّجُلَ مِنكُم إذا خَرَجَ حاجّا أو مُعتَمِرا أو مُرابِطا حَفِظنا لَكُم أموالَكُم ، و غَزَلنا لَكُم أثوابَكُم ، و رَبَّينا لَكُم أموالَكُم .حديث فما نُشارِكُكُم في الأجرِ يا رسولَ اللّه ِ؟ فالتَفَتَ النّبيُّ صلى الله عليه و آله إلى أصحابهِ بِوَجهِهِ كُلِّهِ ، ثُمّ قالَ : هَل سَمِعتُم مَقالَةَ امرأةٍ قَطُّ أحسَنَ مِن مُساءلَتِها في أمرِ دِينِها مِن هذهِ؟ فقالوا : يا رسولَ اللّه ِ، ما ظَنَنّا أنّ امرَأةً تَهتَدي إلى مِثلِ هذا !فالتَفَتَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله إلَيها، ثُمّ قالَ لَها : انصَرفي أيَّتُها المَرأةُ ، و أعلِمي مَن خَلفَكِ مِن النِّساءِ أنّ حُسنَ تَبَعُّلِ إحداكُنَّ لزَوجِها و طَلَبَها مَرضاتَهُ و اتِّباعَها مُوافَقَتَهُ يَعدِلُ ذلكَ كُلَّهُ . فأدبَرَتِ المَرأةُ و هِي تُهَلِّلُ و تُكَبِّرُ استِبشارا .
بيهقى از اسماء دختر يزيد انصارى نقل مى كند كه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله ـ كه در جمع اصحاب نشسته بود ـ آمد و گفت: پدر و مادرم به فدايت! من به نمايندگى از طرف زن ها نزد شما آمده ام و ـ فدايت شوم ـ مى دانم كه هيچ زنى در شرق و غرب عالم نيست كه سخن مرا بشنود مگر اين كه با من هم رأى خواهد بود. خداوند تو را به حق سوى مردان و زنان فرستاد و ما هم به تو و خدايى كه تو را فرستاده است ايمان آورديم. ما طايفه زنان محدود و محصور هستيم و اساس خانه هاى شما مى باشيم و خواهش هاى شما را برمى آوريم و فرزندان شما را حامله مى شويم، اما شما مردها بر ما برترى هايى داريد. مثلاً نماز جمعه و جماعت مى خوانيد، به عيادت بيماران مى رويد، تشييع جنازه مى كنيد و پياپى به زيارت حج مى رويد و بالاتر از همه اين ها، جهاد در راه خداست. هرگاه مردى از شما براى حج يا عمره يا جهاد از خانه بيرون مى رود، ما اموال شما را حفظ مى كنيم و پارچه هاى لباسهايتان را مى بافيم و فرزندانتان را تربيت مى كنيم. پس، اى رسول خدا! آيا در اجر و ثواب شريك شما نيستيم؟ پيامبر صلى الله عليه و آله كاملاً رو به اصحاب خود كرد و فرمود: آيا تا به حال شنيده ايد كه زنى در پرسش از امور دين خود به اين خوبى سخن بگويد؟ عرض كردند: اى رسول خدا! گمان نمى كرديم كه زنى تا بدين پايه برسد!سپس پيامبر صلى الله عليه و آله رو به اسماء كرد و فرمود: اى زن! برگرد و به زنانى كه تو را به نمايندگى فرستاده اند اعلام كن كه نيكو شوهردارى هر يك از شما زنان و جلب رضايت مردش و پيروى كردن از نظر موافق او با همه اين اعمال [كه براى مردان نام بردى ]برابرى مى كند. اسماء در حالى كه از شادى تهليل (لا اله الا اللّه ) و تكبير مى گفت،برگشت.
الترغيب و الترهيب :
جاءتِ امرأةٌ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالت : يا رسولَ اللّه ِ، ذَهَبَ الرِّجالُ بحَديثِكَ ، فاجعَلْ لَنا مِن نَفسِكَ يَوما نَأتِكَ فيهِ تُعَلِّمُنا مِمّا عَلّمَكَ اللّه ُ . قالَ : اجتَمِعْنَ يَومَ كذا و كذا في مَوضعِ كذا و كذا ، فاجتَمَعنَ ، فأتاهُنَّ النّبيُّ صلى الله عليه و آله فَعلّمَهُنَّ مِمّا عَلّمَهُ اللّه ُ .
زنى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! مردها از سخنان شما استفاده مى كنند. روزى هم براى ما تعيين فرما تا به محضرتان بياييم و از آنچه خداوند به شما مى آموزد به ما نيز بياموزى. پيامبر فرمود: فلان و بهمان روز در فلان و بهمان جا گرد آييد. در روز موعود زنان جمع شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله به جمع آنان رفت و تعاليم خدا را به آنان آموزش داد.
قيمومت مردان بر زنان
امام على عليه السلام ـ در سفارش به سپاهيان خود، پيش از رو به رو شدن با دشمن در صفّين ـ فرمود :
و لا تَهيجوا النِّساءَ بأذىً و إن شَتَمنَ أعراضَكُم ، و سَبَبنَ اُمَراءَكُم ، فإنّهُنَّ ضَعيفاتُ القُوى و الأنفُسِ و العُقولِ ، إن كُنّا لَنُؤمرُ بالكَفِّ عَنهُنَّ و إنّهُنَّ لَمُشرِكاتٌ ، و إن كانَ الرّجُلُ لَيَتناوَلُ المَرأةَ في الجاهِليَّةِ بالفَهْرِ أو الهِراوَةِ فيُعيَّرُ بها و عَقِبُهُ مِن بَعدِهِ .
و زنان را با آزار و اذيّت تهييج نكنيد، اگر چه به نواميس شما دشنام دهند و زمام داران و فرماندهان شما را ناسزا گويند؛ زيرا زنان جسم و جان و خِردهايشان ضعيف است. [در زمان رسول خدا نيز] ما به خويشتندارى از [آزار] آنان فرمان داشتيم، در حالى كه آن زنان مشرك بودند. در روزگار جاهليت نيز اگر مرد، زن را با سنگ يا چوب و چماق مى زد به خاطر اين كار هم خود او و هم فرزندانش پس از او سرزنش مى شدند.
امام على عليه السلام ـ پس از پايان جنگ جمل ـ فرمود :
مَعاشِرَ النّاسِ ، إنّ النِّساءَ نَواقِصُ الإيمانِ ، نَواقِصُ الحُظُوظِ ، نَواقِصُ العُقولِ : فأمّا نُقصانُ إيمانِهِنّ فقُعودُهُنَّ عنِ الصّلاةِ و الصِّيامِ في أيّامِ حَيضِهِنَّ .و أمّا نُقصانُ عُقولِهِنَّ فشَهادَةُ امرأتَينِ كشَهادَةِ الرّجُلِ الواحِدِ . و أمّا نُقصانُ حُظوظِهِنَّ فمَواريثُهُنَّ علَى الأنصافِ مِن مَواريثِ الرِّجالِ .
اى مردم! همانا زنان از نظر ايمان و بهره و خِرَد، كاستى دارند. اما دليل كاستى ايمان آنها، نماز نخواندن و روزه نگرفتن آنان در ايام حيض است و دليل كاستى خِردهايشان، تلقى شدن گواهى دو زن به منزله گواهى يك مرد است و دليل كاستى بهره هايشان، اين است كه نصف مردان ارث مى برند.
بهترين خصلت هاى زنان
امام على عليه السلام :
خِيارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ : الزَّهوُ ، و الجُبنُ ، و البُخلُ ؛ فإذا كانتِ المَرأةُ مَزهُوَّةً لَم تُمَكِّنْ مِن نَفسِها ، و إذا كانت بَخيلَةً حَفِظَت مالَها و مالَ بَعلِها ، و إذا كانت جَبانَةً فَرِقَت مِن كُلِّ شَيءٍ يَعرِضُ لَها .
بهترين خصلت هاى زنان، بدترين خصلت هاى مردان است: غرور، ترسويى و بخل؛ زيرا زن هرگاه مغرور باشد خودش را در اختيار [نا محرم ]نمى گذارد. هرگاه بخيل (ممسك) باشد مال خود و شوهرش را نگه مى دارد و هرگاه ترسو باشد از هر چيزى كه برايش پيش آيد (مايه بد نامى باشد) وحشت مى كند.
نهى از سپردن زمام حكومت به دست زنان
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لَن يُفلِحَ قَومٌ ولَّوا أمرَهُمُ امرأةً .
مردمى كه زمام امور خود را به دست زنى بسپارند، هرگز روى رستگارى را نمى بينند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لَن يُفلِحَ قَومٌ تَملِكُهُمُ امرأةٌ .
مردمى كه زمام دارشان زنى باشد، هرگز رستگار نمى شوند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لَن يُفلِحَ قَومٌ أسنَدوا أمرَهُم إلَى امرأةٍ .
مردمى كه كار خود را به دست زنى بسپارند، هرگز روى رستگارى را نمى بينند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إذا كانَ اُمَراؤكُم خِيارَكُم ، و أغنِياؤكُم سُمَحاءَكُم ، و اُمورُكُم شُورى بَينَكُم ، فَظَهرُ الأرضِ خَيرٌ لَكُم مِن بَطنِها . و إذا كانَ اُمَراؤكُم شِرارَكُم ، و أغنِياؤكُم بُخَلاءَكُم ، و اُمورُكُم إلى نِسائكُم ، فبَطنُ الأرضِ خَيرٌ لَكُم مِن ظَهرِها
هرگاه زمام داران شما نيكان افراد شما باشند و ثروتمندانتان بخشنده و كارهايتان با مشورت انجام گيرد، روى زمين براى شما بهتر از زير زمين است. و هرگاه زمام داران شما اشرارتان باشند و ثروتمندانتان مردمانى بخيل و كارهايتان به دست زنانتان باشد، زيرِ زمين [رفتن و مُردن ]براى شما بهتر از روى زمين است.
سنن الترمذى ـ به نقل از ابو بكره ـ :
سنن الترمذي عن أبي بَكرَةَ : عَصَمَني اللّه ُ بشيءٍ سَمِعتُهُ مِن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، لَمّا هَلكَ كِسرى قالَ : مَنِ استَخلَفوا ؟ قالوا : ابنَتَهُ ، فقالَ النّبيُّ صلى الله عليه و آله: لن يُفلِحَ قَومٌ ولَّوا أمرَهُمُ امرأةً قالَ : فلَمّا قَدِمَت عائشةُ تَعني البصرةَ ذَكَرتُ قولَ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، فعَصَمَني اللّه ُ بهِ .
خداوند مرا به واسطه سخنى كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم حفظ كرد. زمانى كه كسرا مُرد، رسول خدا پرسيد: چه كسى را جانشين او كرده اند؟ عرض كردند: دختر او را. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: مردمى كه زنى را زمامدار خود كنند، هرگز رستگار نمى شوند ابو بكره مى گويد: زمانى كه عايشه به بصره رفت، من به ياد اين سخن رسول خدا صلى الله عليه و آله افتادم و خداوند با اين سخن مرا حفظ كرد.
شرح نهج البلاغة ـ به نقل از ابو بكره ـ :
لَمّا قَدِمَ طَلحَةُ و الزُّبَيرُ البصرةَ تَقَلّدتُ سَيفي و أنا اُريدُ نَصرَهُما ، فدَخَلتُ على عائشةَ و إذا هِي تأمُرُ و تَنهى ، و إذا الأمرُ أمرُها ! فذَكَرتُ حَديثا كُنتُ سَمِعتُهُ عن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: لَن يُفلِحَ قَومٌ تُدَبِّرُ أمرَهُمُ امرأةٌ ، فانصَرَفتُ و اعتَزَلتُهُم .أقول : قال ابن أبي الحديد : و قد روي هذا الخبر على صورة اُخرى : إنّ قَوما يَخرُجونَ بَعدي في فِئةٍ ، رأسُها امرأةٌ ، لا يُفلِحونَ أبدا.
زمانى كه طلحه و زبير وارد بصره شدند، من به قصد يارى دادن آنها شمشيرم را برداشتم و پيش عايشه رفتم و ديدم كه امر و نهى مى كند و فرمان، فرمان اوست. در اين هنگام به ياد حديثى افتادم كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيده بودم كه: مردمى كه كار آنها را زنى اداره كند، هرگز رستگار نمى شوند. لذا برگشتم و از آنها كناره گيرى كردم
ابن ابى الحديد مى گويد: اين خبر به اين صورت نيز روايت شده است: بعد از من گروهى خروج مى كنند كه در رأس آنها زنى قرار دارد. اين گروه هرگز رستگار نمى شوند.
امام على عليه السلام :
كلُّ امرئٍ تُدَبِّرُهُ امرأةٌ فهُو مَلعونٌ .
هر مردى كه زنى او را اداره كند، از رحمت خدا به دور است.
امام على عليه السلام :
و لا تُمَلِّكِ المرأةَ مِن أمرِها ما جاوَزَ نَفسَها ؛ فإنَّ المرأةَ رَيحانَةٌ و لَيسَت بقَهرَمانَةٍ ، و لا تَعْدُ بكَرامَتِها نَفسَها ، و لا تُطمِعْها في أن تَشفَعَ لِغَيرِها .
به زن كارى را كه از حدّ و توان او فراتر است، مسپار؛ زيرا زن گُل است نه پيشكار و در گراميداشت او پا از حدّ فراتر مگذار و كارى مكن كه به ميانجى كردن از كسى طمع كند.