آداب تشرف به مشاهد ائمه (ع)

آداب تشرف به مشاهد ائمه (ع)

۱۱ مرداد ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیارات

در آداب زيارت است و آن بسيار است و در اينجا به چند چيز اكتفا مى ‏شود:

اول- غسل پيش از بيرون رفتن براى سفر زيارت، دوم- ترك كلام بيهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه، سوم- غسل براى زيارت هر امامى و آنكه بخواند دعاى وارده آن را و بيايد آن در اول زيارت وارث، چهارم- طهارت از حدث كبرى و صغرى، پنجم- پوشيدن جامه‏ هاى پاك و پاكيزه و نو و نيكو است سفيد بودن رنگ آن، ششم- در وقت رفتن به روضه مقدسه گامها را كوتاه برداشتن و به آرامى و وقار سير نمودن و خاضع و خاشع بودن و سر به زير انداختن و به بالا و اطراف خود التفات ننمودن، هفتم- خوشبو نمودن خود را در غير زيارت امام حسين عليه السلام، هشتم- در وقت رفتن به حرم مطهر زبان را به ذكر تكبير و تحميد و تسبيح و تهليل و تمجيد مشغول كردن و به صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد عليهم السلام دهان را معطر نمودن، نهم- بر در حرم شريف ايستادن و اذن دخول طلبيدن و سعى در تحصيل رقت قلب و خضوع و شكستگى خاطر نمودن به تصور و فكر در عظمت و جلالت قدر صاحب آن مرقد منور و اينكه مى بيند ايستادن او را و مى‏ شنود كلام او را و جواب مى ‏دهد سلام او را چنانچه به همه اينها شهادت مى ‏دهد در وقت خواندن اذن دخول و تدبر در محبت و لطفى كه به شيعيان و زائران خود دارند و تأمل در خرابيهاى حال خود و خلافها كه به آن بزرگواران كرده و فرموده ‏هاى بى حد كه از ايشان نشنيده و آزارها و اذيتها كه از او به ايشان يا به خاصان و دوستان ايشان رسيده كه برگشت آن به آزردن ايشان است و اگر براستى در خود نگرد قدمهايش از رفتن باز ايستد و قلبش هراسان و چشمش گريان شود و اين روح تمام آداب است و شايسته است در اينجا ذكر كنيم اشعار سخاوى و روايتى را كه علامه مجلسى رحمة الله عليه در بحار از كتاب عيون المعجزات نقل فرموده اما اشعار سخاوى كه شايسته است در آن حال تمثل به آنها اين است

قَالُوا غَداً نَأْتِي دِيَارَ الْحِمَى ‏

وَ يَنْزِلُ الرَّكْبُ بِمَغْنَاهُمُ ‏

گفتند فردا به سرزمين قرق شده مى ‏رسيم

و كاروان به دولت‏سراى آنان بار اندازد

فَكُلُّ مَنْ كَانَ مُطِيعاً لَهُمْ‏

أَصْبَحَ مَسْرُوراً بِلُقْيَاهُمُ

پس هركه فرمانبردار ايشان بوده

بديدارشان شادمان گردد

قُلْتُ فَلِي ذَنْبٌ فَمَا حِيلَتِي؟

‏ بِأَيِّ وَجْهٍ أَتَلَقَّاهُمُ؟

گفتم چاره من گنهكار چيست

و با چه رويى ايشان را ديدار كنم

قَالُوا أَ لَيْسَ الْعَفْوُ مِنْ شَأْنِهِمْ

‏لاَ سِيَّمَا عَمَّنْ تَرَجَّاهُمُ؟

گفتند مگر عفو شيوه آنان نيست

به خصوص از كسى‏كه به آنان اميد بست

فَجِئْتُهُمْ أَسْعَى إِلَى بَابِهِمْ

‏أَرْجُوهُمُ طَوْراً وَ أَخْشَاهُمُ

به محضرشان آمدم و به درگاهشان شتافت

يك بار به آنان اميد دارم و بار ديگر ترس و بيم از آنها

 

و نيز شايسته است متمثل شود به اين اشعار

 

هَا عَبْدُكَ وَاقِفٌ ذَلِيلٌ‏

بِالْبَابِ يَمُدُّ كَفَّ سَائِلٍ‏

قَدْ عَزَّ عَلَيَّ سُوءُ حَالِي

‏مَا يَفْعَلُ مَا فَعَلْتُ عَاقِلٌ

‏يَا أَكْرَمَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ‏

عَنْ بَابِكَ لاَ يُرَدُّ سَائِلٌ

 

و هم بگويد

 

شاها چه تو را سگى ببايد

گر من بوم آن سگ تو شايد

هستم سگكى ز حبس جسته

‏بر شاخ گل هوات بسته‏

خود را به خودى كشيده از جل‏

پيش تو كشيده از سر ذل‏

افكن نظرى بر اين سگ خويش ‏

سنگم مزن و مرانم از پيش

 

و اما آن روايت شريف چنين است كه وقتى إبراهيم جمال كه يكى از شيعيان بوده خواست خدمت علي بن يقطين رضي الله عنه برسد چون ابراهيم ساربان بود و علي بن يقطين وزير هارون رشيد بود و به حسب ظاهر شأن ابراهيم نبود كه در مجلس على وارد شود لهذا او را راه نداد اتفاقا در همان سال علي بن يقطين به حج مشرف شد در مدينه خواست خدمت حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام مشرف شود حضرت او را راه نداد روز دوم در بيرون خانه على آن حضرت را ملاقات نمود عرضه داشت كه اى سيد من تقصير من چه بوده كه مرا راه نداديد فرمود به جهت آنكه راه ندادى برادرت إبراهيم جمال را و حق تعالى ابا فرموده از آنكه سعى تو را قبول فرمايد مگر بعد از آنكه ابراهيم تو را عفو نمايد على گفت گفتم اى سيد و مولاى من ابراهيم را من در اين وقت كجا ملاقات كنم من در مدينه ام و او در كوفه است فرمود هر گاه شب داخل شود تنها برو به بقيع بدون آنكه كسى از اصحاب و غلامان تو بفهمد در آنجا شترى زين كرده خواهى ديد آن شتر را سوار مى‏ شوى و به كوفه مى ‏روى علي بن يقطين شب به بقيع رفت و همان شتر را سوار شد به اندك زمانى در خانه ابراهيم جمال رسيد شتر را خوابانيد و در را كوبيد ابراهيم گفت كيست گفت علي بن يقطينم ابراهيم گفت علي بن يقطين بر در خانه من چه مى ‏كند فرمود بيرون بيا كه امر من عظيم است و قسم داد كه او را اذن دخول دهد چون داخل شد گفت اى ابراهيم آقا و مولى ابا فرمود كه عمل مرا قبول نمايد مگر آنكه تو از من بگذرى گفت غفر الله لك پس علي بن يقطين صورت خود را بر خاك گذاشت و ابراهيم را قسم داد كه پا روى صورت من گذار و صورت مرا زير پاى خود بمال ابراهيم امتناع نمود على او را قسم داد كه چنين كند پس ابراهيم پا به صورت علي بن يقطين گذاشت و رخ او را زير پاى خود بماليد و على مى ‏گفت: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ» «بار الها تو شاهد باش» پس بيرون آمد و سوار شد و همان شب به مدينه برگشت و شتر را بر در خانه حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام خوابانيد آن وقت حضرت او را اذن داد بر آن جناب وارد شد و حضرت از او قبول فرمود از ملاحظه اين خبر معلوم مى‏ شود كه حقوق اخوان به چه اندازه است، دهم- بوسيدن عتبه عاليه و آستانه مباركه است و شيخ شهيد رحمة الله عليه فرموده كه اگر زيارت كننده سجده كند و نيت كند كه از براى خدا سجده مى‏ كنم به شكر اينكه مرا به اين مكان رسانيده بهتر خواهد بود، يازدهم- مقدم داشتن پاى راست در وقت داخل شدن و مقدم داشتن پاى چپ در وقت بيرون آمدن مانند مساجد، دوازدهم- رفتن به نزد ضريح مطهر به نحوى كه خود را بتواند به آن بچسباند و توهم آنكه دور ايستادن ادب است وهم است زيرا كه وارد شده تكيه كردن بر ضريح و بوسيدن آن، سيزدهم- در وقت زيارت پشت به قبله و رو به قبر منور ايستادن و ظاهرا اين ادب مختص به معصوم است و چون از خواندن زيارت فارغ شد گونه راست را به ضريح بگذارد و به حال تضرع دعا كند پس گونه چپ را بگذارد و بخواند خدا را به حق صاحب قبر كه او را از اهل شفاعت آن بزرگوار قرار دهد و مبالغه كند در دعا و الحاح پس برود به سمت سر مطهر و رو به قبله بايستد و دعا كند، چهاردهم- ايستادن در وقت خواندن زيارت اگر عذرى ندارد از ضعف و درد كمر و درد پا و غيرها، پانزدهم- گفتن تكبير در نزد ديدن قبر مطهر پيش از شروع در خواندن زيارت و در خبرى است كه هر كه تكبير بگويد پيش روى امام عليه السلام و بگويد

لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ‏

نوشته شود براى او رضوان الله الاكبر، شانزدهم- خواندن زيارات مأثوره وارده از سادات أنام عليهم السلام و ترك خواندن زيارت هاى مخترعه كه بعض بيخردان از عوام آنها را با بعضى از زيارات تلفيق كرده و نادانان را به آن مشغول ساخته شيخ كلينى رحمة الله عليه روايت كرده از عبد الرحيم قصير كه گفت وارد شدم بر حضرت صادق عليه السلام و گفتم فدايت شوم از پيش خود دعايى اختراع كردم فرمود واگذار مرا از اختراع خود هر گاه ترا حاجتى روى دهد پناه بر به حضرت رسول صلى الله عليه و آله و دو ركعت نماز كن و هديه كن آن را بسوى آن حضرت إلخ‏

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث