استوری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) (6)

خونه کوچه هیزم چادر شعله مادر
پهلو بازو بانو محسن غوغا مولا
وا امّاه وا امّاه وا امّاه وا امّاه

استوری شهادت حضرت زهرا (س) (1)

عبدالزهرا خودم دیدم زد مادرو نا مرد پست
عبدالزهرا خودم دیدم گوشواره مادر شکست
ز دار دنیا دیگه سیر شد حسن پیر شد
غروب کوچه چه دلگیر شد حسن پیر شد استوری شهادت حضرت زهرا (س) (2)

برای دیدن نشون تو چه کنم
من گمشده بدون تو چه کنم استوری شهادت حضرت زهرا (س) (5)

گر نگاهی به ما کند زهرا
درد ما را دوا کند زهرا استوری شهادت حضرت زهرا (س) (4)

نه مثل ساره ای و مریم نه مثل آسيه و حوّا
فقط شبيه خودت هستىفقط شبيه خودت ، زهرا
اگر شبیه کسی باشی ، شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه ی تطهیری ، شبیه سوره ی ” اعطینا “
شناسنامه ی تو صبح است ، پدر ؛ تبسم و مادر ؛ نور
سلامِ ما به تو ای باران ، درودِ ما به تو ای دریا
یا زهرا یا زهرا عصمت الله الکبری
یا زهرا یا زهرا عصمت الله الکبری



استوری شهادت حضرت زهرا (س) (3)

داری میری بی یارت کاشکی می شد برگردی
یادته اون روزا که خونه مو روشن کردی
انگار همین دیروز بود
همه بریدن از من غیر تو که بی جونی
یادته روز اول گفتی پیشم می مونی
انگار همین دیروز بود
تو میری و می مونه بار غمت رو دستم
یادته بابات دست تو رو گذاشت تو دستم
انگار همین دیروز بود
همه ی روزام با تو شبیه یک رویا بود
یادته بعد از خیبر همه جا حرف ما بود
انگار همین دیروز بود
حسن مون گریونه با سکوت پر دردش
یادته که گفت مادر تا که زبون وا کردش
انگار همین دیروز بود استوری شهادت حضرت زهرا (س) (6)