ویژکی های دوست خوب
۰۹ اسفند ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماع داشتن دوست و برخوردار بودن از ارتباط عاطفي دوستانه، يك ضرورت انساني است. حتي اگر آدمي را موجودي اجتماعي نشناسيم؛ داشتن دوست - به مقتضاي تدبير عاقلانه و تأمين خواستههاي فطري و غريزي - يك پديده ضروري و انكارناپذير است. اكنون بايد مشخص كرد كه معيارهاي انتخاب دوست چيست و بهترين همنشين كيست؟
در مرام مسلمانان، هدف تمام اعمال و رفتارها، به آخرت و خشنودي خدا بر ميگردد؛ از اين رو هرگاه در پي انجام عملي بر ميآييم، اولين سؤال آن است كه آيا اين عمل، موجب خرسند شدن حضرت حق ميشود يا نه؟ آيا خداوند به انجام دادن اين عمل رضايت دارد يا نه؟ زيرا همگي بنده اوييم و بايد در پي تحصيل رضايت مولاي خود باشيم.
سه شرط دوستي
دوستي قبل از هر چيز، داراي سه شرط اساسي است كه مقدم بر ديگر شرايط، بايد رعايت گردد. شخصي سزاوار دوستي است كه:
1- ديدار او خدا را به ياد شما آورد؛ يعني، زيارت وي سبب ذكر خدا باشد.
2- گفتار او به دانش و معلومات شما بيفزايد و از هر كلام او، ثمرهاي علمي فراهم آيد.
3- عمل و كردار او، آخرت را به ياد آورد؛ به گونهاي كه به اعمال و رفتار شما رنگ آخرتي بزند.
اگر كسي را با سه شرط فوق يافتيد، سعي كنيد با او دوست باشيد و وجود وي را غنيمت شماريد؛ و گرنه درجست و جوي چنين دوستاني باشيد. تا زماني كه يك شخص را با چنين ويژگيهايي نيافتيد، به سادگي با او دوستي برقرار نكنيد. فضاي دوستي بهترين فضاي استفاده از كمالات معنوي است و بايد زمينهساز دينداري، بندگي، رشد علمي و اخلاقي گردد. در مقابل دوستياي كه موجب انحطاط اخلاقي و زمينهساز مفاسد ديني و دنيوي شود، دوستي نيست؛ بلكه دشمني و عداوت است و از اين دوستيها بايد سخت اجتناب كرد.
شرايط سني و طبقه اجتماعي نيز تا حدودي زمينهساز برخي از شرايط قبلي است. افرادي كه اختلاف سني دارند، كمتر ميتوانند از حضور يكديگر بهره علمي و عملي ببرند و زمينه ارتباط روحي و رشد معنوي را براي هم فراهم سازند. پس به صورت عمومي، بهتر است شرايط سني و طبقه اجتماعي و سطح شناختي، تحصيلي و ... نيز رعايت گردد.
ملاكهاي دوست خوب
افزون بر آنچه گذشت، در قرآن كريم و روايات اهل بيتعليهم السلام، ملاكهاي مهم ديگري براي دوست خوب بيان شده كه به اختصار بعضي از آنها بيان ميشود:
1- كسي كه به ياد خدا است و هدفش جز رسيدن به او نيست (كهف (18)، آيه 28)
2- عاقل و خردورز است؛ حضرت عليعليه السلام فرمود: «بيشترين درستيها و خوبيها، در همراهي و دوستي با صاحبان عقل و درايت است» (غررالحكم، حرف الف)
3- خيانت پيشه، ستم كار و سخن چين نباشد؛ امام صادقعليه السلام فرمود: «از سه گروه بر حذر باش! خيانت كار، ظالم و سخن چين؛ زيرا كسي كه به نفع تو به ديگران خيانت كند، روزي خواهد آمد كه به خودت نيز خيانت كند! شخصي كه به جانبداري از تو، حق ديگران را پايمال نمايد و به ظلم عادت كند، بالاخره به تو نيز ظلم خواهد كرد! انسان سخنچين، همان طور كه سخن ديگران را پيش تو ميآورد، سخن تو را نيز نزد اغيار خواهد برد».(بحارالانوار، ج 75، ص 229)
4- آنچه براي خود ميپسندد، براي تو نيز بپسندد و آنچه را كه براي خويش نميخواهد، براي تو نيز نخواهد. رسول اكرمصلي الله عليه وآله فرمود: «در مصاحبت و رفاقت كسي كه آنچه را براي خود ميخواهد براي تو نخواهد، هيچ خير و فايدهاي وجود ندارد».(همان، ج 71، ص 198)
5- قطع كننده رحم نباشد؛ امام باقرعليه السلام فرمود: «پدرم امام سجادعليه السلام مرا نصيحت فرمود: اي پسرم! از رفاقت با كساني كه قطع رحمكنند، بپرهيز؛ زيرا من آنها را در قرآن شريف سه بار مورد لعن و نفرين پروردگار يافتم»(تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 45)
شخصي كه با نزديكان خود، نتواند معاشرت و هم زيستي صحيح داشته باشد - در حالي كه آنان با وي از يك خانواده و فرهنگ و گوشت و خون ميباشند - چگونه ميتواند با غير خويشاوندان رفاقت صميمانه داشته باشد.
6- عيبجو نباشد؛ امام عليعليه السلام فرمود: «از رفاقت و نشست و برخاست با كساني كه عيبجو و به دنبال نقاط ضعف ديگران هستند، بپرهيز؛ زيرا دوست چنين اشخاصي، از ضرر آنان سالم نميماند و طعمه عيبجوييهاي آنان خواهد شد».(غررالحكم، باب الف)
7- بدكردار نباشد؛ امام عليعليه السلام فرمود:
«رشته دوستيهاي بدكاران، زودتر از دوستي ديگري از هم ميگسلد».(منتخب ميزان الحكمة، ج 1، ص 225) (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1381)
8- از دشمنان خدا نباشد؛ امام عليعليه السلام فرمود:
«مبادا دشمنان خدا را دوست بداري يا دوستي را نثار كسي جز دوستان خدا كني!! هر كس مردمي را دوست بدارد، با آنان محشور ميشود».(همان)
نکات مهم
در پايان يادسپاري دو نكته بايسته است:
يكم. اين شرايط نسبي است، و شايد نتوان كسي را پيدا كرد كه داراي تمام اين خصوصيات، آن هم در حد كمال، باشد. از اين رو با در نظر گرفتن شرايط خود و ديگر اولويتها، بايد به جست و جوي اين خصوصيات در دوستان پرداخت. اگر دوستي داريم كه فاقد بعضي از اين خصلتها است، در صورت امكان بايد از قطع رابطه با وي خودداري كنيم و در اصلاح و خودسازياش بكوشيم. اين خود از وظايف دوستان نسبت به يكديگر است. البته انجام دادن اين وظيفه، مشروط به عدم تأثيرپذيري منفي انسان در حين كمك و اصلاح آن شخص است.
دوم. نبايد انسان فقط در جست و جوي اين اوصاف در ديگران باشد؛ بلكه خود نيز بايد سعي كند تا موارد ياد شده را رعايت كند. آن گاه خواهد ديد كه چقدر از صفات نكوهيده وي، از بين رفته و در مقابل، به چه صفات پسنديدهاي مزين و شده است.
افزون بر آن اتصاف به چنين اوصافي، بهترين زمينه يافتن اين گونه از دوستان است؛ چرا كه نيك سيرتان نيز به انسانهاي نيك سيرت عشق ورزيده و در جست و جوي دوستي با آنهايند و با ديدن چنين ويژگيها و علايقي در اشخاص، زودتر با آنها رابطه برقرار كرده و خود را به آنان ملحق ميكنند. به قول مولوي:
ناريان مر ناريان را جاذبند *** نوريان مر نوريان را طالبند ( مثنوي معنوي، دفتر دوم)