کتاب صوتی آه: خطبه‌ی زینب (سلام الله علیها) در مجلس یزید ـ خطبه‌ی امام سجّاد (علیه السلام) در مسجد دمشق

کتاب صوتی آه: خطبه‌ی زینب (سلام الله علیها) در مجلس یزید ـ خطبه‌ی امام سجّاد (علیه السلام) در مسجد دمشق

۰۳ آبان ۱۳۹۴ 0 صوتی و تصویری

 

 

 

 پس از آن که یزید چوب به لب و دندان حسین -علیه السلام- زد و اشعار کفر آمیزی خواند، حضرت زینب (س) به ‌پاخواست و خطبه‌ای حیدری سرداد ...
 
خطبه‌ی حضرت زینب (س) در مجلس یزید این چنین بود:
«به نام خداوند بخشنده و مهربان. خداوند جهانیان را حمد و سپاس می‌گویم و بر پیامبر اسلام و خاندان او درود می‌فرستم. خداوند متعال حقیقت را نیکو بازگو فرمود، آن جا که در قرآن بیان داشت: «کار کسانی که زشت‌کاری و گناه انجام داده‌‌اند، به جایی رسید که آیات خدا را دروغ شمردند و آ‌ن‌ها را به مسخره گرفتند.» 
آری؛ کلام خدا راست و عین حقیقت است. یزید! از این که زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفته‌ای و ما را همانند اسیران کافر به این شهر و آن شهر کشانده‌ای، گمان کردی که ما نزد خدا خوار و پست شدیم و تو در پیشگاه او منزلت یافتی؟ با این تصور خام و باطل، باد به غبغب انداخته‌ای و با نگاه غرورآمیز و نخوت‌بار به اطراف خود می‌نگری، در حالی‌که شادمانی از این‌که دنیایت آباد شده و بر وفق مرادت است و مقام و منصبی را که حق ما خاندان رسول اکرم -صلّی الله علیه و آله و سلّم- است، در دست گرفته‌ای. 
اگر چنین خیال باطلی در تو پیدا شده، لحظه‌ای بیاندیش! مگر تو فراموش کرده‌ای کلام خدا را که می‌فرماید:« آنان گمان نکنند که مهلت یافتن خیر و سعادتشان است. نه تنها به نفع‌شان نیست، بلکه برای آن است که بر گناهان خود بیافزایند و برای آنان عذاب ذلت آمیز ابدی در پیش است. 
ای فرزندان بردگان آزاد شده! آیا عدالت این است که زنان و کنیزان خود را در پشت پرده جای دهی، ولی دختران پیامبر خدا را در میان نامحرمان به اسارت بگیری؟ زنان و کنیزان خود را پوشیده نگاه داری، ولی خاندان رسالت را با دشمنان‌شان در شهرها و آبادی‌ها بگردانی تا بادیه نشینان، خویشان و غریبه‌ها و اراذل و اشراف آنان را ببینند؛ در حالی که کسی از مردان آنان همراهشان نیست و سرپرست و حمایت کننده‌ای ندارند؟ 
چگونه امید خیر می‌توان داشت از فرزند کسی که می‌خواست با دهان خود جگر پاکان را ببلعد و گوشت و خون او از شهیدان اسلام روییده است؟ چگونه می‌توان انتظار کوتاه آمدن از کسی داشت که همواره با بغض و دشمنی و کینه و عداوت به خاندان ما نگریسته است؟ 
یزید! این جنایات بزرگ را انجام داده‌ای، آنگاه نشسته‌ای و بی آن‌که خود را گناه‌کار بدانی یا جنایات خود را بزرگ بشماری، با خود ندا سر می‌دهی که ای کاش پدران من حضور داشتند و از سر شادمانی و سرور فریاد بر می‌آوردند و می‌گفتند: «ای یزید! دست مریزاد» این جمله جسارت آمیز را می‌گویی، در حالی که با چوب‌دستی بر دندان‌های مبارک سیّد جوانان بهشتی می‌کوبی؛ 
زهی بی‌شرمی و بی‌حیایی! چگونه چنین یاوه‌سرایی می‌کنی؟ 
تو بودی که زخم‌های گذشته را شکافتی و دست خود را به خون پیامبر آغشته ساختی و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب نسل جدید را خاموش نمودی و اکنون پدران خود (نسل شرک و بت پرستی) را ندا می‌دهی و گمان داری که با آنان سخن می‌گویی. 
به زودی خودت به جمع آنان ملحق می‌گردی و در آن جایگاه، عذابی ابدی در انتظار توست که آرزو می‌کنی ای کاش دستم‌ شکسته و زبانم لال می‌شد و هرگز چنین کارهای ناشایستی را انجام نمی‌دادم.
گروه توليد کننده کتاب گویا:
گروه اندیشه و معارف اسلامی
ناشر اصلی کتاب گویا:
مؤسسه فرهنگي جام طهور
گوينده کتاب گویا:
عبدالله حقيقت
تنظیم کننده برای رادیو:
هدي مرادي
منبع:رادیو اینترنتی ایران صدا

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث