شرح زیارت امین الله؛ معنای « اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ »

شرح زیارت امین الله؛ معنای « اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ »

۳۰ آذر ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام

در زیارت شریفه امین الله، حضرت امام زین العابدین علیه السلام پس از عرض ارادت به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام سیزده صفت از صفات برجسته اولیای الهی و انسانهای کامل را از خداوند متعال طلب می نماید، البته خود آن حضرت متصف به اعلی درجه این صفات می باشند . لکن منافات ندارد که آنها را نیز از خداوند متعال طلب نماید، شاید برای این باشد که به ما بفهماند که بنده حقیقی هیچ گاه از مقام ربوبی بی نیاز نیست و احتیاج مستمر به افاضه حق تعالی دارد، علاوه بر این، خواستن این کمالات هنگام زیارت اولیای دین، برای فهماندن این مطلب است که یکی از اهداف زیارات، اتصاف به اوصاف کمالیه و در خط و صراط اولیای الهی قرار گرفتن است، لذا باید توجه دقیق به مضامین بلند این دعاها نمود، تا در مقام خواستن بفهمیم که چه چیزی را می خواهیم.

شرح بند « اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ » از زیارت شریف امین الله شامل چهار بخش است:

اعتقاد صحیح به قضا و قدر

تحلیل معنای قضا و قدر

رابطه قضا و قدر با اختیار 

آثار اعتقاد به قضا و قدر

اعتقاد صحیح به قضا و قدر

غرض اصلی از طرح این مباحث در اینجا بیان آثار اخلاقی و نفسانی آنهاست لکن چون مسایل اخلاقی اسلام با مسایل اعتقادی و توحیدی پیوند خاصی دارد بویژه مسئله اطمینان به تقدیر و رضایت به قضا، از این جهت بحث مقدماتی کوتاهی از قرآن و سنت در این موضوع ضروری است تا ارتباط آن با آثارش روشن گردد.
مسئله قضا و قدر یکی از مسائلی است که قبل از اسلام نیز مطرح بوده و در صدر اسلام یکی از مباحث جنجالی و پر سر و صدا بوده است که قبول و رد آن موجب گرایشات و مذاهب مختلفی شده است در عین حال در قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از تقدیر خداوند، مانند مختار بودن انسان بحث فراوان شده است به گونه ای که با ادله عقلی نیز مطابق می باشد لکن تمامی مؤمنین به خدا و رسول و قیامت باید به آن ایمان داشته همان طور که رسول خدا صلی الله علیه و آله(1) ایمان به قدر (تقدیر) را با ایمان به خدا و رسالت و معاد از نشانه های ایمان مؤمن دانسته است. و آن حضرت نیز در روایات دیگر(2) تکذیب کننده تقدیر را لعنت کرده و فرموده است  (3) که : خداوند در روز قیامت نظر رحمت به او نمی کند.
 
البته در بعضی از روایات از وارد شدن کسانی که توان حل این مسائل عمیق را ندارند به این مباحث منع شده(4) است . لکن خود ائمه علیهم السلام برای افرادی آن را بیان کرده اند، از این جهت مراد از مؤمن در اینجا معنای خاص آن است و آن همان شیعه اثناعشری و تابع ائمه معصومین علیهم السلام هستند که در تمامی مراحل اعتقادی و اخلاقی و عملی امت وسط(5) بوده و در مسئله ایمان به قدر نیز این چنین هستند . به طوری که نه خداوند را در افعالش محدود می کنند و نه انسان را، در برابر مکتب اشاعره که معتقد به تقدیر به معنای غیرمنطقی و غیرواقعی آن بوده و قهراً در اعمال اختیاری انسان قائل به جبر می باشند، و نیز مکتب معتزله که برای فرار از جبر - که آن را خلاف عدل الهی می دانستند - منکر تقدیر شده و به طرف تفریط گرایش پیدا کرده و قائل به تفویض (اختیار مطلق) انسان به معنای غیر منطقی و غیر واقعی آن - قطع رابطه از حق تعالی - شده اند. از این جهت در بعضی از روایات،(6) معتزله به قدریه و مجوس این امت نامگذاری شده اند زیرا مجوس برای عالم به دو خالق خیر و شر معتقد بودند. در بحث تحلیل قضا انشاء الله بیشتر به این مطلب اشاره می شود.

مفهوم قضا و قدر و آیات مربوط به آن

قدر به معنای اندازه و تقدیر به معنای سنجش و اندازه گیری و چیزی را با اندازه معینی ساختن است.(7)
قضا به حسب موارد استعمالش در قرآن و کلمات عرب در موارد مختلفی به کار رفته لکن جهت مشترکی بین آنها می توان یافت که معنای آن پایان یافتن و یکسره کردن کار است.(8) 
قرآن کریم گاهی تقدیر الهی را شامل جمیع مخلوقات می داند و می فرماید:
انا کل شی ء خلقناه بقدر (9) : ما هر چیزی را با اندازه آفریدیم.
 گاهی تقدیر نسبت به موجودات و وقایع جزئیه را متذکر می شود . مانند(10) : حرکت خورشید و ماه و نزول آب از آسمان و فصول چهارگانه یا چهار دوره زمین و داستان طوفان حضرت نوح و حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهما السلام و...
قرآن مجید درباره شمول قضای الهی نیز آیاتی دارد که می توان از آنها عمومیت را فهمید . مانند: و اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون (11) :  و هنگامی که خداوند چیزی را بگذراند به او می گوید بوده باش پس موجود می شود.
گاهی در موارد جزئی مسئله قضای الهی را مطرح می نماید . مانند(12) : مرگ انسان و کمکهایی که خدا به مسلمانها فرموده و منجر به پیروزی آنها شد و یا در موارد تشریع امر مهمی و یا در قضاوت الهی و نیز داستان حضرت مریم و تولد حضرت عیسی علیه السلام و....
به هر حال در تمامی این موارد، قضا به معنای پایان یافتن و یکسره کردن کار آمده است که در مورد قضاوت و حکم قاطع کردن نیز این معنا صادق است. البته گاهی قضا و قدر به صورت مترادف به کار می روند که این خارج از این اصطلاح معروف و متداول است.

پی نوشت :

1- بحارالانوار، ج 5، ص 87، روایت 2.

2- همان ، ص 88، روایت 4 و 5 و 6.

3- همان ، ص 87، روایت 3.

4- همان ، ص 110 روایت 35.

5- تفسیر عیاشی ، ج 1، ص 63، روایت 111.

6- المیزان ، ج 19، ص 100.

7- مفردات راغب ، ص 409.

8- همان ، ص 421.

9- قمر: 49، فرقان : 2، حجر: 21، اعلی : 3.

10- یس : 38 و 39، مؤ منون : 18، فصلت : 10، قمر: 12، طه : 40.

11- بقره : 117، آل عمران : 47، مریم : 30، غافر: 68.

12- زمر: 42، انفال : 44، اسراء: 23، غافر: 20، مریم : 21. 

 
منبع :
سیمای مخبتین (شرح زیارت امین الله)، شیخ محمود تحریری
 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث