وَ قَالَ (علیه السلام): مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ.
و فرمود (ع): غيرتمند هرگز زنا نمى كند.
و آن حضرت فرمود: مرد با غيرت هرگز زنا نمى كند.
غيرتمندى و ترك زنا (اخلاقى، اجتماعى):و درود خدا بر او، فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمى كند.
[و فرمود:] غيرتمند هرگز زنا نكند.
امام عليه السّلام (در باره زناء) فرموده است:غيرت دار و جوانمرد هرگز زناء نكند (چون نمى پسندد كه با اهلش زناء كنند غيرت و جوانمرديش اجازه نمى دهد كه با زنى كه باو حرام است هم بستر شود).
امام عليه السلام فرمود: انسان غيرتمند هرگز زنا نمى كند (زيرا كارى كه دوست ندارد ديگران در حق او كنند او در حق ديگران روا نخواهد داشت).
غيرتمند، عمل منافى عفت انجام نمى دهد:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته دقيقى اشاره كرده مى فرمايد: «انسان غيرتمند هرگز زنا نمى كند»؛ (مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ). زيرا كسى كه كارى را در حق ديگران مى پسندد به ناچار در حق خود نيز خواهد پسنديد و كسى كه درباره محارم خود عملى را روا نمى دارد درباره محارم ديگران نيز روا نخواهد داشت.بسيار شده است كه افرادى مى گويند: ما مى خواهيم به نواميس ديگران نگاه كنيم. به آنها گفته مى شود: آيا دوست داريد به نواميس شما نگاه كنند؟ هنگامى كه اظهار تنفر مى كنند به آنها گفته مى شود: پس به نواميس ديگران نگاه نكنيد.«غيور» صيغه مبالغه از ماده «غَيرت» (بر وزن حيرت) است به معناى ناخوش داشتن و تنفر از تجاوز ديگران به ناموس انسان و ورود در حريم اوست و گاه به معناى وسيع كلمه در غير موارد ناموسى نيز به كار مى رود و فرد غيرتمند به كسى گفته مى شود كه حاضر نيست ديگرى به افتخارات او لطمه وارد كند؛ خواه افتخارات مادى باشد يا معنوى. به هر حال، گفتار حكيمانه امام عليه السلام گفتارى است كه كاملاً هماهنگ با منطق عقل است، زيرا انسان غيور؛ يعنى كسى كه نسبت به تجاوز ناموسش حساسيت فوق العاده دارد، نواميس ديگران را نيز به همان چشم نگاه مى كند و هرگز راضى نمى شود به نواميس مردم تجاوز كند. به همين دليل، غيرت، او را از آلوده شدن به اعمال منافى عفت بازمى دارد. حتى حاضر نيست به همسر يا خواهر و مادر ديگرى نگاه كند، زيرا نسبت به نگاه ديگران به همسر و خواهر و مادرش احساس تنفر مى كند.*****نكته:غيرت در آموزه هاى اسلامى:از واژه هايى كه به عنوان فضيلتى اخلاقى در منابع اسلامى ديده مى شود غيرت است. غيرت، در اصل به معناى يك احساس فوق العاده درونى است كه انسان را به دفاع شديد از امورى كه متعلق به اوست وامى دارد؛ خواه امور معنوى باشد مانند دين و آيين و يا امور مادى مانند عِرض و مال و ناموس ومملكت. اين احساس در همه انسانها با تفاوتهايى وجود دارد و اگر به صورت افراطى درنيايد يكى از فضايل مهم و كارساز است.از سويى ديگر، اگر براثر تكرار اعمال منافى غيرت، تضعيف شود و به بيان ديگر انسان، بى غيرت و يا ازنظر غيرت ضعيف گردد اين خود يكى از رذائل خطرناك اخلاقى به شمار خواهد آمد. در آيات قرآن اشاراتى به اين مسئله ديده مى شود؛ ولى به طور صريحتر در روايات اسلامى آمده است؛ از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: «إنّى لَغَيُورٌ وَاللّهُ عَزَّوَجَلَّ أغْيرُ مِنى وَ انَّ اللّه تَعالى يُحِّبُ مِنْ عِبادَهَ الْغَيُورَ؛ من غيرتمندم و خدا از من غيورتر است و خدا بندگان غيورش را دوست دارد».در حديث ديگرى از همان بزرگوار آمده است كه فرمود: «انَّ الْغيرَةَ مِنَ الاْيمان؛ غيرت از ايمان است». (دليل آن هم روشن است: ايمان، انسان را به حفظ ناموس و افتخارات و آيين خود دعوت مى كند، بنابراين غيرت جزء ايمان است).در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است: «انَّ اللّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَ غَيُورٍ وَلِغيرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَباطِنَها؛ خدا غيور است و هر غيورى را دوست دارد وبه دليل غيرتش تمام كارهاى زشت را اعم از آشكار و پنهان تحريم كرده است». بنابر اين روايت و بعضى از روايات ديگر، غيرت از اوصافى است كه هم در خداى تعالى و هم در انسانها وجود دارد البته با اين تفاوت كه غيرت در خداوند به معناى نهى از كارهاى زشت و ناپسند و در انسانها به معناى دفاع از حريم خانواده و دين و آب و خاك است.درباره غيرت، سخن بسيار است و اين بحث را با حديثى درباره «جعفر بن ابى طالب» پايان مى دهيم. در حديثى آمده است كه جبرئيل به پيغمبر اكرم عليه السلام خبر داد كه «جعفر بن ابى طالب» صفات برجسته اى در زمان جاهليت داشت كه خداوند به سبب آن از وى قدردانى كرد. «مِنْها عَدَمُ زِناهُ لِغَيْرَتِهِ كَعَدَمِ شُرْبِهِ لِعِزَّتِهِ كَعَدَمِ كِذْبِهِ لِشَرَفِهِ؛ از جمله اينكه به سبب غيرت، دامنش آلوده بى عفتى نشد وبه سبب حفظ عزتش هرگز شراب ننوشيد و به سبب شخصيتش هرگز دروغ نگفت».
امام (ع) فرمود: «مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ»:«قطّ»، يعنى به طور قطع. توضيح آن كه شخص غيرتمند واقعى، هنگامى كه تصميم به زنا مى گيرد، نظير آن را در باره خودش تصوّر مى كند، پس خيالش با انگيزه زنا معارضه مى كند، و در نتيجه از آن خوددارى مى ورزد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 395
الرابعة و التسعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(294) و قال عليه السّلام: ما زنى غيور قطّ. (82241- 82235)
المعنى:(غيور) يدلّ على المبالغة في الغيرة، و هي النفرة عن هتك العفّة و المقاربة مع الأجنبية، فاذا كانت بالغة في الانسان إلى حدّ كمالها تدعوه إلى النفرة عن ارتكاب الزنا كما تدعوه الى النفرة عن مقاربة الأجنبي مع حريمه المختصّ به، خصوصا بالنظر إلى رابطة الاخوّة الدينيّة الّتي تدعو إلى أن يكره لأخيه المؤمن ما يكرهه لنفسه، و يذبّ عن حريمه كما يذبّ عن حريم نفسه.الترجمة:فرمود: غيرتمند هرگز پيرامون زنا نگردد.مرد غيرتمند دور است از زنا چون كه غيرتمند باشد پارسا
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص90
ما زنى غيور قط. «غيرتمند هرگز زنا نكند.»