شعر در منقبت مولى على عليه السلام‏

شعر در منقبت مولى على عليه السلام‏

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0

 تا ز نور روى او گشته منوّر آفتاب

نور چشم عالم است و خوب و درخور آفتاب‏

وصف او گويد به جان، شاهِ فلك در نيمروز

مدح او خواند روان در ملك خاور آفتاب‏

تا برآرد از ديار دشمنان او دمار

مى ‏كشد هر صبحدم مردانه خنجر آفتاب‏

  صورتش ماه است و معنى آفتاب و چشمِ ما

  شب جمال ماه بيند روز درخور آفتاب‏

  پادشاه هفت اقليم است و سلطان دو كَوْن 

تا شده از جان غلام او چو قنبر آفتاب‏

هر كه از سرّ على نور ولايت ديد، گفت: 

ديگران چون سايه‏ اند و نور حيدر آفتاب

آفتاب از جسم و جانِ پاك او تا نور يافت

پادشاهى مى‏كند در بحر و در بر آفتاب

  گر نبودى نور معناى ولايت را ظهور

  كى نمودى در نظر ما را مصوّر آفتاب‏

 يوسف گل پيرهن برقع گشود و رو نمود

  چشم مردم نور ديد و شد منوّر آفتاب‏

تا نهاده روى خود بر خاك پاى دُلدلش

  يافته شاهى عالم تاج بر سر آفتاب‏

مى ‏زند خورشيد تيغ قهر بر اغيار او

  مى ‏فشاند بر سر ياران او زر آفتاب‏

راى او خورشيد تابان خصم او خاشاك ره

كى شود از مشت خاشاكى مكدّر آفتاب؟

با وجود خوان انعام علىّ مرتضى 

قرص مه يك گرده و جامى محقّر آفتاب

سايه لطف خدا و عالمى در سايه ‏اش 

نور رويش كرده روشن ماه انور آفتاب‏

سنبل زلف سيادت مى ‏نهد بر روى گل

  خود كه ديده در جهان زلف معنبر آفتاب‏

  عين او از فيض اقدس فيض او روح القدس

عقل كل فرمان برومه بنده، چاكر آفتاب‏

آستان بارگاه كبريايش بوسه داد

در همه دور فلك گرديده سرور آفتاب‏

تا گرفتم مهر او چون جان شيرين در كنار

گيردم روزى به صد تعظيم در بر آفتاب

نعمة اللهم ز آل مصطفى دارم نسب

ذرّه ‏اى از نور او مى ‏بين و بنگر آفتاب‏

شاعر:شاه نعمت الله ولی


منبع:ديوان كامل شاه نعمت اللّه ولى، به اهتمام محمد عباسى، از انتشارات كتابفروشى فخر رازى، تهران 1360 ش.

 

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث