سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا: خطبه حسين بن على (ع ) در مكه

سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا: خطبه حسين بن على (ع ) در مكه

۱۷ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلام
اَلْحَمْدُللّه وَماشاءَاللّه وَلا قُوّة اِلاّ بِاللّه وصَلّى اللّه عَلى رَسُولِهِ، خُطَّالْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقلادَةِ عَلى جِيدِالفَتاةِ وَما اَوْلَهَنِى اِلى اَسْلافى اِشْتِياقِ يَعْقُوبَ اِلى يُوسُفَ وَخَيَّرلى مَصْرَعاً اَنَا لاقِيِه كَاَنَّى بِاَوْصالِى تَتَقَطَّعها عُسْلان الْفَلَواتِ بَيْنَ النّواويس وَكَرْبَلا فَيَمْلا نَّ مِنِّى اَكْراشاً جوفاً وَاَجْرِبَة سُغْباً لامَحيصَ عَنْ يَوْمٍ خُطَّ بِالْقَلَمِ رِضَااللّه رِضانا اَهْل البَيْتِ نَصْبِرُ عَلى بَلائِهِ وَيُوَفِّينا اُجُورَالصّابِرِينَ لَنْ تُشذَّ عَنْ رَسُولِاللّه لُحْمَتُهُ بَلْ هِىَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ فى حظِيرَة الْقُدْسِ تُقَرُّبِهِمْ عَيْنُهُ وَيُنْجَزُبِهِمْ وَعْدُهُ اَلا وَمَنْ كانَ فينا باذِلاً مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِاللّه نَفْسَهُ فَلْيَرْحَل مَعَنا فَاِنَّى راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْشاءَاللّه(1)

ترجمه و توضيح لغات:

خُطَّ نوشته شده است ، ترسيم گرديده است ، شيار به وجود آمده است .
مَخَطَّ: محلى كه در آن اثر و شيار به وجود آيد.
قِلادَه گردن بند
فَتاة : دختر،كنيز
(( مااَوْلَهَنِى )) (فعل تعجب است از وَلَه ): شدت خوشحالى ، اشتياق
اسلاف (جمع سلف ): نياكان و گذشتگان
خَيَّرلى مصرعا: اغلب كلمه ((خيّر)) را به صورت مجهول مى خوانند ولى صحيح اين است كه معلوم خوانده شود يعنى خداوند براى من قتلگاهى معين نموده است .
اوصال : اعضاى بدن
عسلان (به ضم عين و سكون سين ) جمع عاسل : به هرچيز متحرك و مضطرب مانند نيزه و گرگ گفته مى شود كه در اينجا معناى دوم منظور است
فلوات (جمع فلات ): بيابان پهناور.
اكراش (جمع كرش ): شكمبه
نواويس (جمع ناوس ): در لغت به قبور مسيحيان گفته مى شود و در اينجا منظور روستاى خرابى است كه قبلاً مسيحى نشين و در نزديكى كربلا واقع بوده .
جوف (به ضم جيم ) جمع اجوف ، مانند سود جمع اسود: هرچيز وسيع
اجربه (جمع جراب ): به معناى انبان كه در اينجا كنايه است از شكم
سُغُباً (به ضم اول جمع اسغب از سغب ): گرسنگى
لَن تَشذّ (از شذ): منفرد و متفرق شدن .
لحمه (به ضم لام ): نزديكترين و صميمى ترين قوم و خويش
حظيرة القدس : بهشت برين
مهجه : خون
موطّن (از توطين ): آماده ساختن

ترجمه و توضيح:

با نزديك شدن موسم حج كه مسلمانان و حجاج ، گروه گروه وارد مكه مى گرديدند در اوايل ماه ذيحجه امام مطلع گرديد كه به دستور يزيدبن معاويه ، عمروبن سعدبن عاص به ظاهر به عنوان امير حاج ولى در واقع به منظور انجام ماءموريت خطرناكى وارد مكه گرديده است و از سوى يزيد ماءموريت دارد در هر كجا و در هر نقطه اى از مكه كه امكان داشته باشد، امام را ترور كند، لذا آن حضرت تصميم گرفت به خاطر مصون ماندن احترام مكه ، بدون شركت در مراسم حج و با تبديل اعمال حج به عمره مفرده در روز سه شنبه هشتم ذيحجه از مكه به سوى عراق حركت كند.
امام قبل از حركت اين خطابه را در ميان افراد خاندان بنى هاشم و گروهى از شيعيان خويش كه در مدت اقامت آن حضرت در مكه بدو پيوسته بودند، ايراد فرمود:
((سپاس براى خداست ، آنچه خدا بخواهد همان خواهد بود و هيچ نيرويى حكمفرما نيست مگر به اراده خداوند و درود خداوند بر فرستاده خويش .
مرگ بر انسانها لازم افتاده همانند اثر گردن بند كه لازمه گردن دختران است و من به ديدار نياكانم آنچنان اشتياق دارم مانند اشتياق يعقوب به ديدار يوسف و براى من قتلگاهى معين گرديده است كه در آنجا فرود خواهم آمد و گويا با چشم خود مى بينم كه درندگان بيابانها (لشكريان كوفه ) در سرزمينى در ميان نواويس و كربلا اعضاى مرا قطعه قطعه و شكمهاى گرسنه خود را سير و انبانهاى خالى خود را پر مى كنند. از پيشامدى كه با قلم قضا نوشته شده است ، چاره و مفرى نيست ، بر آنچه خدا راضى است ما نيز راضى و خشنوديم . در مقابل بلا و امتحان او صبر و استقامت مى ورزيم و اجر صبر كنندگان را بر ما عنايت خواهد نمود. در ميان پيامبر و پاره هاى تن وى (فرزندانش ) هيچگاه جدايى نخواهد افتاد و در بهشت برين در كنار او خواهند بود؛ زيرا آنان وسيله خوشحالى و روشنى چشم پيامبر بوده و وعده او نيز (استقرار حكومت اللّه ) به وسيله آنان تحقق خواهد پذيرفت .
آگاه باشيد كه هريك از شما كه حاضر است در راه ما از خون خويش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقاى پروردگار نثار كند آماده حركت با ما باشد كه من فردا صبح حركت خواهم كرد ان شاءاللّه [تعالى ])).

نتيجه :

حسين بن على عليهما السلام در اين خطابه و سخنرانى و به هنگام حركت از مكه باصراحت كامل نه تنها از شهادت بلكه از جزئيات شهادت خويش ‍ سخن گفته و يارانش را با صراحت كامل در جريان امر قرار مى دهد تا اگر آنان نيز آماده چنين برنامه اى هستند و حاضرند در راه قرآن از خون خود بگذرند و در نيل به لقاى حق جان فدا كنند آماده حركت باشند.

با علم و آگاهى تن دادن به كشته شدن چرا؟!

اينك اين سؤ ال كه از گذشته هاى دور مطرح بوده است خودنمايى مى كند كه با علم و آگاهى به سوى شهادت رفتن و تن دادن به كشته شدن چه مفهومى دارد؟ مگر حفظ خون و حراست از جان ، آن هم خون پاك معصوم و جان عزيز امام واجب نيست ؟
پاسخ اين سؤ ال به طور اجمال اين است كه : جهاد يكى از مهمترين دستورات اسلام است و شهادت يكى از افتخارات هر مسلمان . و در قرآن مجيد ده ها آيه (2) در رابطه با جهاد و شهادت آمده است و در هيچيك از اين آيات اين مساءله مشروط و مقيد به علم به پيروزى نگرديده است بلكه نبرد و جانبازى در مقابل دشمنان اسلام و شهادت در راه به پيروزى رساندن حق ، يكى از علائم مؤ منان ذكر شده است ، آنجا كه مى فرمايد:
((خداوند در مقابل بهشت جان و مال مؤ منان را خريدارى نموده است آنهايى كه در راه خدا نبرد مى كنند و در اين راه مى كشند و خود كشته مى شوند اين وعده حق است در تورات و انجيل و قرآن و چه كسى است كه در پيمان خود باوفاتر از خدا باشد پس مژده باد بر شما كه چنين معامله اى را با خدا انجام داديد و اين سعادتى است بس بزرگ ))(3).
و در آيه بعد اين مؤ منهاى جانباز و فداكار را با نُه صفت عالى و ارزنده ستوده و با اين بيان از آنان تقدير نموده است :(( (التّائِبُونَ الْعابِدُونَ ... اَلْحافِظُونَ لِحُدُودِاللّه )(4).))
كه آنها حافظ حدود و مقررات خدا هستند؛ يعنى اين حفظ حدود و مقررات است كه آنها را به اين مرحله از فداكارى و از خودگذشتگى واداشته است . به طورى كه ملاحظه مى كنيم در اين آيه شريفه مانند آيات ديگر مساءله جهاد مقيد و مشروط به پيروزى نيست ((فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ)) گاهى كشتن است و گاهى كشته شدن .
سيره و تاريخ زندگى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيز شاهد و مؤ يد اين مطلب است كه در جنگهايى صددرصد نابرابر و با دشمنى بس قويتر به نبرد مى پرداخت و گاهى عزيزترين افراد خاندان خويش را از دست مى داد. و اگر در جنگ با دشمن اسلام و جهاد در راه خدا پيروزى قطعى و تسلط بر دشمن مسلم باشد اصلاً شهادت و جهاد فى سبيل اللّه مفهوم واقعى خود را از دست مى دهد.
و اين وظيفه مهم و جهاد فى سبيل اللّه اگر به همه افراد مسلمانان به صورت يك وظيفه متوجه است براى امام كه مقام پاسدارى قرآن را به عهده دارد و ((علت مبقيه )) يعنى نيروى نگهدارنده اسلام است به عنوان وظيفه اى بالاتر از آنچه تصور مى كنيم متوجه است .
و اگر امام چنين وظيفه اى را انجام ندهد و اين سعادت و فوز عظيم را از دست دهد پس چه كسى بايد انجام دهد؟
و اگر امام با دادن جان و عزيزان خويش حافظ حدود و مقررات الهى نباشد پس چه كسى بايد حافظ اين حدود و مقررات باشد؟
آرى حسين بن على عليهما السلام اوضاع و شرايط را براى انجام دادن چنين معامله پرسودى مناسب مى دانست او مى ديد سودى كه از اين معامله خواهد برد، نجات اسلام و مسلمانان و نجات قرآن و سنت از سيطره يزيديان و تحول و دگرگونى در تاريخ اسلام است و چه سودى بالاتر از اين ، لذا او تصميم خود را گرفته بود كه ...
و ما در صفحات آينده در اين زمينه به مناسبت سخنان امام باز هم بحثهايى خواهيم داشت .

پی نوشت ها

1- لهوف ، ص 53 مثيرالاحزان ، ص 21. 2- در يك نگاه سطحى آيات مربوط به مساءله جهاد و شهادت به يكصد آيه بالغ مى گردد. 3- اِنَّ اللّه اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ اَنْفُسَهُمْ وَاَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فى سَبِيلِاللّه فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْريةِ وَاْلا نْجيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ اَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَاللّه فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذى بايَعْتُمْ بِهِ وَذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (سوره توبه ، آيه 111) 4- سوره توبه ، آيه 112.

منبع: کتاب سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا: محمدصادق فهیمی

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث