ماتم جهانسوز خاتم النّبيّين ست؟ يا كه آخرين روز صادر نخستين ست؟
ماتم گرفت، حال و هواي مدينه را پوشيد کعبه رخت عزاي مدينه را
بوی غم می آید از شهر رسول بوی اشک حیدر و آه بتول
ناقلى گويد خبر از كوى يار/ قصه مى گويد ز يارى باوقار
تا به خواب اجل اى گوهر پاك! خوابگه ساختى از بستر خاك
به هجران، زارى دلهاى خونين ز حد بگذشت يا ختم النّبيّن!
بار دگر، ياد تو زد آتش به جانم جا دارد از اندوه اين درد