بازگشت جهانی به عفاف

بازگشت جهانی به عفاف

۱۶ اسفند ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماع
دو مقوله حجاب و عفاف به دلیل ارتباط ماهوی تنگاتنگی که دارند به طور همزمان مورد توجه قرار گرفته و بحث از هریک به منزله بحث از دیگری است. در دنیای غیر اسلامی، اگرچه بحث از حجاب نیازمند توجه به دین رایج هر جامعه و مبانی تاریخی آن است، اما پدیده عفاف را می توان بدون دغدغه تاریخی و دینی مذکور، مورد نظر و بحث قرار داد؛ علت این امر در توافق حامیان عفاف مبنی بر فطری و ذاتی بودن عفاف در انسان ها، و به طور خاص در زنان، نهفته است. از این رو، در این مقاله، بحث از احیای حجاب با تأکید بر جوامع اسلامی و بحث از عفاف به طورکلی در دنیای امروز مدنظر است.
نگاه تاریخی به موضوع عفاف و حجاب در جوامع بشری حاکی از قوت داشتن کمابیش آن به عنوان عرف و حتی قانون در اعصار مختلف است. آنچه در تمامی این اعصار و جوامع درباره نحوه پوشش زنان مطرح است، اختصاص پوشش برتر -در قالب پوشیدگی بیشتر- به زنان طبقات بالا و اشراف، و بی‌توجهی به نوع پوشش -در شکل کم‌پوششی- در میان زنان طبقات کهتر می‌باشد. این قانون که ماهیتاً با مفاهیم عفاف و حجاب مدنظر ما هم‌پوشانی دارد را برای قرن‌ها تا قبل از دوران مدرن و ورود تدریجی زنان به عرصه های اجتماعی و آغاز آن با عصر صنعتی در قرن هجده میلادی شاهد هستیم.
همانگونه که نام دوران صنعتی مشخص می کند، حضور فعال زنان در عرصه هایی که سابق بر آن مردانه تصور شده و بخشی از تقسیم کار و سیستم نقشی مبتنی بر جنسیت بود، برخاسته از طمع صاحبان ابزار تولید، سرمایه، و کارخانه‌جات بود که درپی نیروی کار ارزانتر و مطیع تر و سود بیشتر در آستانه شکل گیری افکار مارکسیستی و اتحادیه‌های کارگری، به زنان و کودکان روی آوردند. ازاینرو، اولین جلوه‌های فاصله‌گیری زنان از عفاف و پوشش سنتی و تاریخی، در جوامع صنعتی و در میان زنان طبقات پایین ظهور پیدا کرد.
در دوره‌های بعد، صرف نظر از جنبش حق رأی زنان در ۱۹۲۰، جنبش های آتی زنان، فمینیزم و لیبرالیزم دهه ۶۰ میلادی عملاً‌ در خدمت نابودی حجاب و عفاف عمل کرده و برابری موعود را برای زنان به ارمغان نیاورده‌اند. این جنبش‌ها که با شعار آزادی و برابری زن و مرد شکل گرفت و توسعه یافت، در نهایت مورد خشم و نقد گروه های مختلف، از جمله زنان قرار گرفته و متهم به دسیسه و دغلکاری شد. این نقدها عموماً در واکنش به جایگاه پست زنان به عنوان مصرف‌کنندگان کالاهای تولیدی کارخانجات سرمایه‌داران و ابزار کسب لذت مردان مطرح می شوند. در این مقاله، تلاش می شود تا بیداری جهانی نسبت به نرم های پوششی و رفتاری زن تحت عنوان بازگشت به عفاف بررسی شود.

فطرت و بازگشت به عفاف:

عفاف که در متون مربوطه در زبان انگلیسی از آن تعبیر به modesty می شود، در حال حاضر از سوی جنبش‌ها و ارگان های متعددی به عنوان گمشده زن غربی در حال تبلیغ و احیا است. عمده این جنبش ها از عفاف به عنوان ذاتی زن و نه یک برخاسته اجتماعی یاد کرده و جدایی آن از فرهنگ رفتاری و پوششی زن را عاملی برای ازخودبیگانگی زن در عصر حاضر دانسته اند. طبق اشاره این گروه ها، زن در دنیای حال حاضر غرب علیرغم برخورداری از سیستم حقوقی مدافع حقوق زنان، برابری در حقوقی همچون تحصیل و اشتغال، آزادی برای برقراری روابط جنسی خارج از قاعده ازدواج، آزادی برای سقط جنین تحت عنوان حق مالکیت بر بدن خود، آزادی برای ترجیح ارتباط با همجنس به جای جنس مخالف و برخورداری تدریجی از ازدواج رسمی با همجنس، برخورداری از رفاه فوق‌العاده مادی در بهترین حالات ممکن، برابری برای درخواست طلاق، برابری برای حق ارث، برابری در تقسیم اموال بعد از جدایی، و موارد بسیار دیگر، از نوعی نارضایتی دائمی برای عشق ورزیدن، تعالی و آرامش روحی رنج می برد. در پاسخ به این کاستی است که جنبش های متعدد سرگرم تسریع پروژه بازگشت به عفاف هستند.
سازمان های حامی عفاف با پشتوانه کلیسای کاتولیک و از طریق راه‌اندازی سایت های پرسش و پاسخ اینترنتی، خطوط تماس تلفنی و پایگاه‌هایی برای مراجعه و مشاوره حضوری به زوج های جوانی که به دنبال درک روابط زناشویی در معنایی فراتر از ارتباط جنسی صرف بوده و افرادی که در جستجوی آرامش در قالب نوع پوشش جایگزین نرم های جامعه غربی هستند، همچنین انتشار یافته ها و مقالات کارشناسانه در این حوزه، سهم قابل توجهی را در این پروژه ایفا می کنند.
در کنار نهادهای مذهبی مروج عفاف، این گروه های حامی خانواده هستند که با توجه به توسعه تمایلات فردگرایانه، همجنسگرایی، همخانگی به منظور برقراری روابط جنسی بدون ازدواج و فرزندآوری، افزایش جمعیت کودکان تک‌والد، افزایش آمار کودک‌آزاری و خشونت خانگی به‌خصوص از سوی زوج‌های هم‌خانه، و حق حضانت کودکان توسط زوج های همجنسگرا، در فکر بازگشت به ارزش‌های سنتی رفتار و پوشش، به‌خصوص برای زنان هستند. طراحی و تهیه پوسترهای تبلیغی، کارت‌پستال، مدهای لباس پوشیده، و جملات قصار درباره پوشش برتر، از جمله فعالیت‌های این گروه‌ها است.
در ادامه، تلاش می شود با ارائه یافته های یک پژوهش مرتبط و معرفی کتب تأثیرگزار در زمینه بازگشت به عفاف در جوامع غربی، دریچه ای به شناخت این واقعیت گشوده شود.

«بازگشت به عفاف» و موج تألیفات پیش رو:

در زمینه عفاف و بازگشت به عفاف کتب چندی در سال‌های اخیر نگاشته شده است.
  • از جمله می توان به رمان «بازگشت به پاکدامنی» نوشته بیل بونر توسط انتشارات نیو پترسون پرس در ۲۰۱۱ اشاره کرد که داستان یک مأمور FBI به نام مت را بازگو می کند که در طی مأموریتی در بازشناسی یک «تروریست» زن، در می‌یابد این زن محجب و مسلمان، همان عشق سال‌های دور اوست.
  • «درباره قانون و پاکدامنی» اثر دیگری است از روبرت روز، توسط انشارات آکادمیک پرس کارولینا در سال ۲۰۰۶. روز در این کتاب به جوانب حقوقی و قانونی سکس خارج از ازدواج به عنوان محور بحث عفاف در غرب پرداخته و تلاش می کند تا روند فرسایش پاکدامنی و ارتباط آن با حوزه های قانونی آزار جنسی، طلاق، حضانت، تبعیض شغلی، تجاوز به عنف، و بی اخلاقی را روشن نماید. این کتاب همچنین به بازنگری چهار نظریه متأخر که قوانین الزام پاکدامنی را زیرسؤال برده اند، یعنی ابزارانگاری، لیبرالیزم، آزادی بیان، و فمینیزم، پرداخته و ایده بازگشت پاکدامنی به عنوان بحثی قانونی به مباحث حقوقی را در رد این چهار تئوری مطرح می کند.
  • «اول ازدواج، بعد سکس»‌ کتاب یک زوج جوان کاتولیک است که در سال ۲۰۰۸ نگاشته شد و هدف از آن تحلیل وضعیت جامعه فعلی آمریکا و سیستم ارزشی آن، و تبلیغ برای آمادگی یافتن برای سکس بعد از ازدواج در مخالفت کامل با نرم های فعلی این کشور است.
  • در کتاب «زنان، مردان، و معجزه عشق» نوشته ادوارد سری از سوی انتشارات سنت آنتونی پرس در ۲۰۰۷، جوانب مختلف نحوه پوشش زنان، اثرات، کیفیت، و طبیعت آن، همچین برساخته‌هایی همچون «خشک‌مقدس بودن»، «قدیمی اندیشیدن»، «دست‌نیافتنی بودن» و نظایر آن که به حامیان عفت زنان اطلاق می شود با تمرکز بر نظرات پاپ ژان پل دوم در کتاب «عشق و مسؤولیت» پرداخته شده است. در این کتاب اشاره می شود علیرغم آن که پدران خانواده های غربی قلباً مایل نیستند دختران‌شان شبیه مدونا یا بریتنی اسپیرز در ملأ عام ظاهر شوند، شهامت بیان این حقیقت در افراد کمی مشاهده می شود و این یکی از دلایل داوم مدل های پوشش نامطلوب است. اما آنچه که این کتاب را منحصر به فرد می کند، اشاره آن به «شرم» به عنوان خصیصه‌ی انسانی مشترک است که اصل و حقیقت عفت در پوشش و رفتار از آن نشأت می گیرد. اهمیت این موضوع از آن جهت است که این نوع نگاه به شرم در حالی مشاهده می شود که فرهنگ در حال گسترش در بسیاری کشورهای غیراسلامی در تلاش برای معرفی کردن شرم و خجالت به عنوان نیروهای بازدارنده و منفی است که می باید آن را در خود نابود ساخت.
  • واما، معروفترین کتاب که به نظر می رسد آغاز جنبش تألیفات درباب بازگشت به عفاف در غرب باشد را باید «بازگشت به عفاف: دریافت ارزش گمشده» نوشته وندی شلیت از سوی انتشارات سیمون و شاستر در سال ۱۹۹۹ دانست. اگرچه شیلت بعد از این کتاب آثار دیگری نیز در همین رابطه تحریر کرد، اما این کتاب، هنوز جنجال‌انگیزترین و اثرگزارترین کتاب وی محسوب می‌شود. کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است و به عقیده اکثر معرفی کنندگان آن، از جنبه آکادمیک و استنادی خوبی برخودارد است. شلیت که نه محافظه‌کار و مردسالار است و نه فمنیست، با برآورد تاریخ غرب از قرن ۱۷ به بعد، به خوبی از این ادعا دفاع می کند که غرب یکی از بنیانی‌ترین ارزش‌های خود را باخته است: عفت جنسی. شلیت در این راه، از بازخوانی آثار بالزاک و سیمون دوبوار و افشای اشارات آنها به این اصل نیز بهره برده است.
شلیت، با اشاره به این حقیقت که عفت، نه یک برساخته مورد حمایت گروهی، که یک خصیصه فطری انسان است، و با بهره‌گیری از نگاه طنزآمیز و نافذ خود، از مخاطب می خواهد تا به ارزش این نرم قدیمی جوامع بیندیشد.
وی آموزش جنسی در سنین پایین به دانش‌آموزان را عامل عادی‌سازی روابط جنسی در سنین پایین دانسته و همچنین به نقش ویرانگر پورنوگرافی و «عادی‌سازی»‌ پورن اشاره می کند به گونه‌ای که تصاویر پورن حتی به کاغذدیواری منازل تبدیل شده اند. خوابگاه‌های مشترک دختران و پسران و هم‌خانگی به جای ازدواج نیز از موارد مورد نقد شلیت در این اثر هستند.
شلیت به روابط جنسی کم زنان باوجود آزادی‌های رایج بعد از «انقلاب جنسی» ‌دهه ۶۰ اشاره کرده و این انقلاب را منشأ تغییر جامعه از یک جامعه سالم و مطلوب به جامعه‌ی نامطلوب زنان می انگارد. وی می پندارد جامعه غربی زمانی که زنان می بایست برای داشتن روابط جنسی تا زمان ازدواج صبر می‌کردند، ارزش بیشتری قایل بود ضمن این که زنان در چنین شرایطی تجربه رمانتیکی از سکس و ازدواج را تجربه می کردند.
شلیت بعد از اشاره به این حقایق، به نرخ فزاینده خشونت علیه زنان در ۳۰ سال گذشته اشاره کرده و نحوه پوشش زنان را عامل «کالاانگاری» ‌آنها معرفی می‌کند. این امر که به تدریج مردان را از ازدواج بی‌نیاز کرده است، در نهایت عامل انهدام تدریجی نهاد خانواده نیز هست.
ارمغان منحصر به فرد این شرایط برای زنان عصر حاضر، رواج توجیه‌ناپذیر بی‌اشتهایی، پرخوری، خودزنی، و خیل بیماری‌های روحی و روانی و انواع جدید خشونت‌های جنسیت‌محور و روابط جنسی بدون لذت روحی و عاطفی ازدواج است.
شلیت به طور معناداری این پرسش را مطرح می کند که «چرا عفت جنسی برای عده‌ای که تنها می‌توانند آن را به عنوان سوءاستفاده از زن و محرومیت متهم کنند تا این حد ترسناک است»؟ شلیت پاسخی برای این پرسش مطرح نمی کند، اما می‌توان پاسخ آن را در تک‌تک حقایق مورد اشاره وی در این کتاب جست.

«پژوهش عفاف»:

پروژه پژوهشی ربلوشن (the rebolution) یک طرح تحقیقی آنلاین است که در آن ۱۴۸ گزاره پنج‌گزینه‌ای درباره معیارهای عفاف دختران طرح شده و تا زمان تهیه این مقاله ۱۵۰هزار پاسخ تستی و ۲۵هزار پاسخ تشریحی از سوی هزار و ۶۰۰ نوجوان پسر ۱۲ سال به بالا به آن داده شده است. این پاسخ‌ها نشان‌دهنده دیدگاه‌های این افراد نسبت به این پدیده و ترجیحات آنها و مؤید تمایل فطری بشر به نحوه رفتار و پوشش صحیح در اجتماع است. ۴۵درصد پاسخگویان، دارای مدرک لیسانس، ۱۴درصد دانشجو، و ۴۱درصد سایر بوده اند. ۵۰درصد پاسخگویان بالای ۲۰ سال سن داشته و میانگین سنی مشارکت‌کنندگان در پژوهش ۲۲/۴ سال است.
در این پژوهش که با مشارکت ۲۰۰ دختر مسیحی از طریق پرسش سؤالاتشان از پسران طراحی شده است، سؤالاتی کلی، درباره لباس شنا، لباس زیر، پیراهن، شلوار/شلوارک/شرت، دامن، حرکات و حالت، زیورآلات/آرایش/کفش/مو، و تعدادی سؤالات تشریحی طراحی شده است. یافته های سؤالات کلی این پژوهش در تمامی گروه های سنی:
  • ۹۶درصد مشارکت‌کنندگان با این گزاره که «رعایت عفت در پوشش برای تمامی دختران، صرفنظر از فاکتورهای همچون قد و وزن و ظاهر، مهم است» موافقند؛
  • ۹۷ درصد با جمله «پسران به رعایت عفت از سوی دختران اهمیت می دهند» موافقند؛
  • ۹۱/۵ درصد با این جمله که «علیرغم رواج بیش ازحد بی عفتی در پوشش، دخترانی که این اصل را رعایت می‌کنند جایگاه خود را به دست آورده‌اند» موافقند؛
  • ۹۵/۵ درصد پاسخگویان با این جمله که «عفت خصیصه مهمی برای همسر آینده است» ‌موافقند؛
  • ۵۵/۶ با این گزاره که «افراد احترام کمتری برای دختران با عفت کمتر قایل هستند تا دختران عفیف» موافقند و تنها ۱۳ درصد با این جمله مخالف هستند؛
  • ۹۱ درصد پاسخگویان با این جمله که «شخصیت، هوش، و خصایص فردی از زیبایی جسمانی مهم‌ترند» موافقند؛
  • ۹۷/۳ درصد با این ایده که «دختران بدون پوشش غیرعفیفانه هم می توانند خوش‌پوش باشند» موافقند؛
  • تنها ۳۱ درصد با این جمله که بستن زیپ لباس تا زیر سینه زیادازحد جلب توجه می کند» مخالف بوده و ۳۲ درصد با آن موافقند؛
  • ۵۷ درصد با این ایده که «لباس های رنگ بدن حالت برهنگی را تداعی می کنند»‌ موافق و ۱۹ درصد مخالفند؛
  • ۵۳ درصد با این ایده که «خوب است دختران در محل کار لباس های تنگ‌تر یا بازتر بپوشند»‌ مخالف و تنها ۲۶ درصد با آن موافقند؛
  • ۴۸ درصد با این جمله که «حتی پوشیدن لباس خانگی پوشیده هم در مکان های عمومی نامناسب است» ‌موافق و ۳۱ درصد با آن مخالفند؛
  • ۶۲ درصد با این جمله که «پوشیدن لباس غیرعفیف در مقابل اعضای خانواده بی‌مورد است» مخالف و تنها ۲۰درصد با آن موافقند؛
  • ۷۳ درصد با این که «پوشیدن لباس غیرعفیف در مقابل دوستان خالی از اشکال است» مخالف و تنها ۱۴درصد با آن موافقند؛
  • ۹۶ درصد با این جمله که «بدون تصور دختری در حالات نامناسب هم می توان به جذابیت‌های او پی برد» موافق و تنها ۷ دهم درصد با آن مخالفند؛
  • ۵۲ درصد با این جمله که «استانداردهای عفیف لباس پوشیدن بسته به موقعیت و فضا فرق می کند» موافق و ۳۳ درصد با آن مخالفند؛
  • ۳۴ درصد با این جمله که «دخترانی که برجستگی‌های کمتری در اندام خود دارند اجازه دارند لباس‌هایی را بپوشند که برای دختران دیگر نامناسب است» موافق و ۳۷ درصد با آن مخالفند؛
  • ۶۲ درصد با این جمله که «لباسی که در حالت عادی مناسب است ممکن است در شرایط همراهی با موضوع یا موقعیتی سکسی، نامناسب باشد» موافق و ۱۹درصد با آن مخالفند؛
  • ۶۳ درصد با این جمله که «دختران باید همیشه طوری لباس بپوشند که کمترین میزان از بدن و فرم آن را نمایان کند» مخالف و ۱۷ درصد با آن موافقند؛
  • ۹۴ درصد با این جمله که «دختری که لباس مناسب بر تن دارد هم ممکن است به علت رفتار یا اعتقادی که دارد، غیرعفیف شناخته شود» موافق و تنها ۶ دهم درصد با آن مخالفند؛
  • ۷۰ درصد با این جمله که «نمایان بودن شکاف سینه خلاف عفت است» موافق و ۱۵درصد با آن مخالفند؛
  • ۹۱ درصد با این جمله که «خم شدن به صورتی که شکاف میان سینه نمایان شود، نامناسب است» موافق و ۴/۵ درصد با آن مخالفند؛
  • ۵۲ درصد با این جمله که «نمایان کردن سینه حتی در قسمت بالا بدون نمایان شدن شکاف سینه هم نامناسب است» مخالف و ۲۶ درصد با آن موافقند.
طبق یافته های این پژوهش، اصل عفت زنان در پوشش، مورد توجه مردان مسیحی مشارکت کننده است. باید توجه داشت این پاسخ‌ها با توجه به آیین و آموزه‌های مسیحیت (و نه اسلام)‌ تا حد زیادی مطابقت با قوانین دینی داشته و توجه به پاسخ‌های ارائه شده باوجود آزادی موجود در این جوامع، انعکاس‌دهنده فطری بودن گرایش عفاف است.
طرح اولیه این پژوهش زمانی ایجاد شد که دو دختر نوجوان سؤالاتی مشابه را در سایتی مختص پسران مطرح کردند و بعد از دعوت از دختران برای طرح پرسش‌های مشابه، ۳۵۰ سؤال از سوی صدها دختر دریافت کردند. به این ترتیب، اشتیاق عجیب دختران مسیحی آمریکایی برای دانستن نظر حقیقی مردان و پسران و انتظارات آنان، «پروژه عفاف» را کلید زد.
یافته‌های این پژوهش که قرار است در روز ولنتاین به طور رسمی منتشر شود، می‌تواند در رفع این سوءتفاهم رایج که پیروان ادیان غیر از اسلام در حال حاضر به کلی از ارزش‌های اخلاقی ناظر به پوشش و روابط دو جنس مخالف فاصله دارند و این امر را موضوعی حل شده در این جوامع می‌دانند، راهگشا باشد.

نتیجه‌گیری:

در بحث از عفاف و احیای آن در این مقاله، بررسی مختصری از چند حرکت عمده انجام شده در کشورهای غربی به عمل آمد. اما ذکر این نکته ضروری است که این تلاش‌ها به‌هیچ‌وجه محدود به این موارد نبوده و سطح و دامنه آن شامل افراد، گروه‌ها و سازمان‌های متنوعی است.
در سال ۲۰۰۴، طراحان مد پی بردند که زنان و مردان از لباس‌های بسیار باز و تحریک کننده بیش از این استقبال نمی‌کنند و لذا بازگشتی به لباس‌های عادی و پوشیده‌تر در مدل‌های معرفی شده از این سال آغاز شد.
مطالب رسانه‌ای بیشماری از سوی نویسندگان سایت‌های خبری و ژورنالیستی مختلف از لزوم تغییر در روند سکسی‌سازی دختران، کودکان و زنان سخن گفته و تولید و توزیع پورن و فرهنگی بیکینی، حتی برای کودکان، را مورد انتقاد قرار می‌دهند.
و درنهایت باید به جنبش‌های فراوانی اشاره کرد که در سال‌های اخیر در حمایت از حجاب، نقاب، و برقع توسط زنان مسلمان در کشورهای غیراسلامی همچون فرانسه، آلمان، استرالیا، ترکیه و آمریکا توسعه یافته و جنگ حقوقی در ممنوعیت این پوشش اسلامی را به چالش می کشند. این جنبش‌ها در برخی موارد از حمایت زنان و مردان غیرمسلمان نیز برخوردار بوده و این نشان دهنده تداوم آگاهی نسبت به عفت در پوشش در میان پیروان تمامی ادیان، و البته در میان حامیان سکولاریزم، می باشد.
علاوه بر موارد ذکرشده، می توان گسترش دسترسی به رسانه‌های عمومی همچون فیسبوک و وبلاگ‌نویسی را روشی سریع و پربازده در ترویج تجربه و دیدگاه شخصی افراد در زمینه عفاف و حجاب دانست.
گرایشات روزافزون به اسلام در میان پیروان سایر ادیان، خودآگاهی زنان مشهور در کشورهای اسلامی نسبت به ارزش حجاب، تأثیر نیاز به امنیت زنان و انتخاب حجاب به عنوان مقرون‌به‌صرفه‌ترین و عقلانی‌ترین راه، و نظایر این، نشان‌دهنده اهمیت به نمایش گزاردن سبکی مطلوب از فرهنگ حجاب از سوی زنان مسلمان و نگرشی صحیح و جامع از سوی دولت ها نسبت به این پدیده در ترویج هرچه بیشتر عفت به عنوان یک سبک زندگی و اصلی فطری در میان زنان و مردان تمامی جوامع است.
 
منبع: مقاله بازگشت جهانی به عفاف، نویسنده: زینب مطهری، به نقل از سایت اتحادیه بین المللی زنان پیرو ادیان توحیدی
 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث