مقام نماز جامع، مختص انسان‏

مقام نماز جامع، مختص انسان‏

۲۰ تیر ۱۳۹۴ 0 معارف

 

مقام نماز، مقام ملكوت است؛ اين مقام، مقام عرش است.

اين مقام، مقام خيلى عظيمى است كه اميرمؤمنان (علیه السلام) درباره آن مى‏ فرمايد، چنين نمازى را فقط به انسان اجازه داده ‏اند. ملائكه هيچكدام نماز جامع ندارند.

اميرمؤمنان (علیه السلام) مى ‏فرمايد: «عده‏ اى از ملائكه از وقتى آفريده شدند، در حال قيامند و تا ابد هم در حال قيام مى ‏مانند. عده ديگرى از آن‏ها از زمان آفرينشان در حال ركوعند، و تا ابد هم در حال ركوع خواهند ماند و راه به قيام ندارند؛ چون لياقتش را ندارند. يك عده هم از آن‏ها دايم در حال سجودند و راه به ركوع و قيام ندارند؛ چون شايستگى ‏اش را ندارند[1] ، ولى خداوند اين پيكره كامل را در خزانه‏ اش نگهداشت تا انسان را خلق‏ كند و آن را به او بدهد.»

حالا يك نفر از راه برسد و نماز را ضايع كند، آيا چنين فردى مستحقِ «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ[2]‏» نيست؟!

اما اگر اين نماز يك نقاشى كامل، يك نقاشى جامع و يك نقاشى زيباى «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» باشد، خدا از چنين نمازى تعريف مى ‏كند؛ چون باطن اين نماز براى خدا معلوم است؛

خداوند مى ‏گويد، من به باطن و ظاهر هم كارهايتان آگاهم: «إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[3]». براى خدا باطن اين نماز زيباست؛ «قَدْأَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ. الَّذِينَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ‏.[4]»  بلافاصله مى‏ گويد: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ[5]‏»: اين مؤمنان از كار بيهوده روى‏ گردانند.

اين‏ مؤمنان نماز حكيمانه مى‏ خوانند؛ اين‏ها نماز استوار مى‏ خوانند؛ نمازشان لغو نيست و آميخته با خشوع است؛ يعنى بدن، جان، دل، گوش، پوست، خون و استخوان، همه در نماز هستند و دارند نقاشى مى ‏كنند.

خشوع حالتى بسيار والا و با ارزش است كه من اگر بخواهم نمازم داراى خشوع باشد، والله با لقمه حرام امكان تحقّق خشوع وجود ندارد. چه جورى آن جا نجس بروم و بگويم من خشوع هم مى ‏خواهم بياورم؟!

مگر با بدن نجس، با گوشت نجس، با خون نجس و با معده نجس مى ‏شود خشوع آورد؟! چنين چيزى امكان ندارد. خشوع از زيبايى ‏هاست؛ از پاكى ‏هاست؛ از مُحَسِّنات وجود است. نمى ‏شود با اين وصف و حال، خشوع آورد.

چه تعبير زيبايى اميرمؤمنان علیه السلام دارد! حضرت م ى‏فرمايد:«گياه روى مذبله[6]‏، چقدر مى ‏ارزد؟ پايه اين نماز چيست؟ با كدام بدن؟ ريشه اين نماز چيست؟ با كدام دل؟ حقيقت اين نماز چيست؟ با كدام عقل؟ اصلش كه الفاظ است. آنى كه از طرف خدا نازل شده، الفاظ است. اين الفاظ، بايد بيايد با قلم نيت خالص، با روح پاك، با بدن پاك، با جان پاك، با فكر پاك و با قلب پاك نقاشى بشود. همه اين‏ها بايد با الفاظ نماز در هم و مخلوط بشود تا يك نماز كامل به دست آيد، و الا الفاظ نماز را اگر به طاهر خوشنويس بدهد و بگويد، آقا صدهزار تومان اضافه مى‏ دهم، خيلى زيباتر از اينى كه تا به حال نوشته‏ اى، بنويس. بعد هم او حمد، ذكر ركوع و سجده را بر روى يك صفحه گلاسه رنگى بنويسد و دور آن را هم گل و بوته بكشد. بعد ما آن را پيش پروردگار ببريم و بگوييم، ما اين نماز را به درگاهت آورديم. آيا اين نماز است؟!

نمازگزار بايد عمل نماز را، نه خط نماز را و نه الفاظ نماز را، در پيشگاه الهى ببرد.
برادران جوان! بيش‏تر به نمازتان بپردازيد.ببينيد اين راه رسيدن به رحمت است: «الَّذِينَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ[7]‏»، اين جا ديگر قرآن نمازگزار را نمى‏ گويد، هم نماز را مى ‏گويد و هم‏ نمازگزار را؛ چرا كه اين نماز با اين نمازگزار در پاكى، در درستى، در حكمت و در استوارى، يكى است. آيا چنين حالتى تا به حال براى ما پيش آمده؟!

برادران جوان! در هيچ جاى قرآن، نظرى كه پروردگار راجع به نماز صبح دارد، راجع به نمازهاى ظهر، عصر، مغرب و عشاء ندارد؛ يعنى در قرآن، آن پانزده ركعت يك طرف است و اين دو ركعت يك طرف،

و شما ببينيد نماز صبح در اين كشور چقدر ضايع مى ‏شود؟!

پانزده ركعت يك طرف است و اين دو ركعت يك طرف. تعبيرى كه از نماز صبح دارد اين است: «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِكَانَ مَشْهُوداً[8]». ولى راجع به نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء، «مَشْهُودا» نمى گويد. البته، در اين جا مجال توضيح معناى «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودا» نيست، و فقط مى ‏گويم، جاده نماز خيلى باريك است. اين چه نمازى است كه درباره نمازگزارش مى ‏گويد: «قَدْأَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ[9]‏.»؛ «قَدْأَفْلَحَ‏» مى‏ گويد، و نمى ‏گويد «قد يفلح» و آن را به صورت مضارع نمى ‏آورد؛ نمى ‏گويد، اين نماز بعداً رستگار مى ‏شود؛ بلكه مى ‏گويد، رستگار شده؛ تمام شده؛ امضا شده و مهر هم زدم كه در قيامت اين نماز پيش انبيا، صِدّيقين، شهدا و صالحين باشد؛ تمام شده. اگر با فعل مضارع مى‏ آورد، معنايش اين بود كه اين كارها را كرده و ان شاء الله در آينده به فلاح مى ‏رسد. مى ‏گويد به فلاح رسيده. چه مقدار از نماز؟!

امام صادق علیه السلام مى‏ فرمايد: (برای شخص) كل عمرش فقط يك و دو ركعت نماز كامل كافى است.

پی نوشت ها: 

[1] تمام نهج البلاغه، ص 60.

[2] مائده: 4.

[3] مائده: 8.

[4] مؤمنون: 1 و 2.

[5] مؤمنون: 3.

[6] نهج‏البلاغه، خطبه 98.

[7] مؤمنون: 2.

[8] اسراء: 78.

[9] مؤمنون: 1.

منبع: حسین انصاريان، نماز الهى وشيطانى‏، انتشارات دارالعرفان‏، قم‏،  1389، چاپ اول، صص 11-16

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث