حقانیت شیعه در سفرنامه یک بانوی فرانسوی
۱۳ خرداد ۱۳۹۵ 0 معارفگاهی در بین اعتقاد حق و باطل در یک موضوع نظر آنهائی که خود ذینفع نیستند و از بیرون به دو طرف مخاصمه نگاه می کنند اهمیت بسزائی دارد. مخصوصا اگر همراه با استدلالی استوار و قابل قبول باشد. یکی از نمونه های این مورد گفتار نویسنده فرانسوی مادام دیولافوا در مورد خلافت پس از پیامبر است.
مادام ژان دیولافوا (1851 – 1916) باستان شناس فرانسوی، همسر مارسل اوگوست دیولافوا (۱۸۴۳ـ ۱۹۲۰) مهندس راه و ساختمان و باستانشناس فرانسوی بود که به همراه همسرش از سوی دولت فرانسه برای انجام کاوشهای باستانشناسی سه بار به ایران سفر کردند.
اولین مسافرت آنان در سال 1881 و 1882 صورت گرفت که شامل مسافرت آنان از شمال غربی ایران به تهران، اصفهان، شیراز، بوشهر و از آنجا به بغداد، کاظمین، حله و کربلا و سپس به جنوب غربی ایران یعنی خوزستان و بازگشت از آنجا به فرانسه است. او از هنگام حرکت از فرانسه تا مراجعت به آنجا، وقایع روزانه مسافرت و مشاهدات و تحقیقات شوهر خود را یادداشت کرده و به صورت کتابی با نام <مسافرت دیولافوا در ایران و شوش و کلده> به چاپ رسانیده است.
وی در جایی از کتاب خود به مناسبت بحث به قضاوت بین اعتقاد شیعه و اهل سنت در مورد خلافت می پردازد و با عنوان یک داور بیرون از این اختلاف می گوید:
« ... مسلم است که به غیر از علی کسی نمی تواند وارث مقام خلافت پیغمبر گردد و ابدا امکان نداشت که پیغمبر این مقام عالی را به پیروان دیگر خود واگذار کند که از حیث مراتب زهد و تقوی و فداکاری و شجاعت و هوش و استعداد فکری و فضائل بلاحرف بر پسر عم خود علی برتر نباشند و باید این مسأله را مسلم و قطعی دانست و ابدا تردیدی به خاطر راه نداد. بنابراین من ایرانیان را تمجید می کنم و آنان را محترم می شمارم که از روی حق و حقیقت معتقد به خلافت علی شده اند و از او پیروی می کنند.» (ص 638 )
وی همچنین در بخش پایانی سفرنامه خود می ¬نویسد: «[ایرانیان] اسلام واقعی و اساسی را پذیرفتند» (ص 732) و در ادامه چنین توضیح می دهد:
«احترام به علی در نزد شیعه به منتها درجه است و به صورت آداب و رسوم مذهبی درآمده است زیرا که این مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاری ها که برای پیشرفت اسلام کرد در دانش و فضایل و دالت و صفات نیک بی نظیر بود و نسل پاک و مقدسی هم از خود باقی گذارد، فرزندانش نیز از او پیروی کرده و برای پیشرفت دین اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند» (ص 739)
او همچنین در جای دیگری از کتابش اینچنین به بیان احساسات خود در خصوص امام علی علیه السلام می پردازد:
«چه کسی را میتوان یافت که عالمتر از علی و بیش از او مشتاق صلح و آرامش باشد؟چه خاندانی را پاکتر از خاندان علی میتوان سراغ گرفت؟در عصری که خداپرستی با بتپرستی و دیگر مظاهر شرک درآمیخته بود، چه کسی بیش از علی زبان به توحید گشود؟در جنگها زمانی که همه از صحنه میگریختند چه کسی استوارتر از علی پیکار میکرد؟زمانی که همه به فکر جان خویش بودند، چه کسی جز علی به استقبال مرگ میشتافت؟چه کسی عادلانهتر از علی فرمان رانده؟ چه کسی رئوفتر از او میشناسید؟چه کسی بیش از او در تهدیدهایش راسخ و به وعدههایش وفادار بود؟... ای دیدگان من گریه کنید و قطرات اشک را با ناله درآمیزید؛ بگریید بر مظلومیت خاندان رسول اللّه(صلی الله علیه وآله» (امیر المؤمنین علی علیه السلام در سفرنامه مادام دیولافوآ، فصلنامه معرفت، شماره 47 , دکتر محمدعلی احمدیان)
منابع:
*دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "سفرنامه" از پگاه خدیش
*چاپی نه چندان مطلوب از سفرنامه مادام دیولافوآ، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند 1378 - شماره 29 (2 صفحه - از 23 تا 24)
*امیر المؤمنین علی علیه السلام در سفرنامه مادام دیولافوآ، فصلنامه معرفت، شماره 47 , دکتر محمدعلی احمدیان
*نگاهی به چند تکه از سفرنامه دیولافوا، وبلاگ یادداشت های سعید طاووسی (مـدرس و پژوهشگر تــاریــخ اسلام)