امام حسین علیه السلام و غیرت ورزی و پاسداری از حریم خانواده
۲۰ آذر ۱۳۹۳ 0یکی از اموری که اسلام بسیار درمورد آن سفارش کرده، غیرتمندی و دفاع از حریم خانواده است. طبیعتاً انسان هر قدر غیرتمند باشد، میزان دفاع او از حریم خانواده بیشتر خواهد بود. رسول اکرم "ص" فرمود: "کَانَ إبرَاهیمُ أببِی غَیُوراً و أنَا أغَیرُمِنهُ وَ أرغَمَ؛ (1) ابراهیم (پدرم) غیرتمند بود و من از او غیرتمندترم و خدا بینی مؤمن بی غیرت را به خاک می مالد."
غیرتمندی به درجه ایمان بستگی دارد. حضرت رسول "ص" فرمودند: (2) "غیرت مرد عین ایمان اوست" . امام حسین "ع" چون جانشین پیامبر اکرم "ص" و برتر از پیامبران گذشته است، طبعاً با غیرت ترین فرد زمانه خویش است و چون از درجه ایمان بالایی برخوردار است، غیرتش افزون بر دیگران است.
آنچه پیش رو دارید نگاهی است به غیرتمندی امام حسین "ع" و پاسداری از حریم خانواده، با تذکر این نکته که روش ما در بررسی و بیان این بحث سیر زمانی و تاریخی است، یعنی سعی می کنیم گام به گام با دوران تاریخی زندگانی اباعبدالله "ع" حرکت کنیم.
حضرت صادق "ع" فرمود: از آنجا که خداوند بلند مرتبه غیور است، هر با غیرتی را دوست دارد. به خاطر غیرت خداوند است که فحشای ظاهری و باطنی حرام شده است.
غیرت در روایت
در منابع اسلامی و روایات از غیرت تعبیر های بسیار دقیقی شده است که هر یک نشان دهنده اهمیت بالای غیرت در زندگی خانوادگی و اجتماعی است.
غیرتمند محبوب خداوند
حضرت صادق "ع" فرمود: "إِنَّ اللهَ-تَبَارَکَ وَ تَعَالیِ – غَیُورٌ یُحِبُ کُلَ غَیُورٍ، وَ لِغَیرَتِهِ حَرَّمَ الفَوَاحِش: ظاهِرَهَا و بَاطِنَهَا؛ (3) از آنجا که خداوند بلند مرتبه غیور است، هر با غیرتی را دوست دارد. به خاطر غیرت خداوند است که فحشای ظاهری و باطنی حرام شده است."
هر که می خواهد شود محبوب حق در غیوری بر همه گیرد سبق
غیور است محبوب پروردگار که بی غیرتی آورد ننگ و عار
هر آن کس کند حفظ ناموس خویش ز دربار ایزد برد بهر بیش
نشانه شجاعت و عفت
علی "ع" فرمود: "ثَمَرَۀُ الشُّجَاعۀِ الغَیرَۀ؛ (4) غیرت میوه شجاعت است."
و نیز: "قَدرُ الرَّجُلٍ عَلَیِ قَدر هِمَّتِهِ....وَ شَجَاعَتُهُ عَلَی قَدرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ علَی قَدرِ غَیَرَتِه؛ ارزش مرد به اندازه همت اوست و شجاعت او به اندازه غیرتش و عفتش به اندازه غیرتش."
شجاعت نشانی ز غیرت بُوَد غیوران همه پاک طینت بُوَد
تعریف غیرت
غیرت نفرت طبع ناشی اربخل بر شرکت دیگری در امری است که سخت آن را دوست داری. شرکت ناپذیری در آنچه که مورد علاقه تو باشد. شریک رانی در امری که آن را دوست داشته باشی. (5)
غیرت صفتی نفسانی است در انسان که هرگاه احساس کند محبوب او (اعم از دین، ناموس، اموال و .......) به خطر افتاده است، در مقابل آن عکس العمل نشان می دهد، از ارزش مورد نظر دفاع می کند یا لااقل ناراحتی و غصه در او ایجاد می شود. حسن بن ابی الحسن بصری گوید: جماعتی بودیم در عهد حکومت معاویه که برای مأموریتی به بلاد خراسان می رفتیم. فرمانده ما مردی بود از تابعین. روزی نماز ظهر را پشت سر او خواندیم. پس از نماز به منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی گفت: ای مردم! حادثه ای بزرگ در اسلام رخ داده که از زمان پیغمبر "ص" تا کنون اتفاق نیفتاده بود. معاویه حجر بن عدی را با یارانش به قتل رسانده. حال اگر مسلمانان غیرت دارند، وظیفه شان روشن است و اگر غیرت ندارند از خدا می خواهم مرا هر چه زودتر قبض روح کند که دیگر در چنین دنیایی زنده نمانم. حسن گوید: هنوز عصر نشده بود که صدای شیونی شنیدیم. معلوم شد وی دار فانی را وداع گفته است. (6)
دفاع از ناموس
معاویه پس از شهادت امام علی "ع" و قرداد صلحی که با امام حسن "ع" بست. تلاش می کرد در بنی هاشم راه های نفوذی بیابد و پیوند خویشاوندی برقرار کند، از این رو به فرماندار خود مروان در مدینه نوشت ام کلثوم، دختر عبدالله بن جعفر را برای یزید خواستگاری و مراسمی در مسجد مدینه برپا کند. مروان سران بنی امیه را در مسجد جمع کرد و در یک سخنرانی کوتاه از یزید آلوده دامن شرابخوار تعریف و نکاتی را بیان و اظهار امیدواری کرد که اینگونه ازدواج ها عامل پیوند و دوستی شود.
عبدالله جعفر، همسر حضرت زینب "س" در جواب گفت: "ازدواج این دختر به من ارتباطی ندارد. باید دایی او حضرت امام حسین "ع" تصمیم بگیرد." امام حسین "ع" در همان اجتماع مسجد و بعد از سخنرانی فریبکارانه مروان به پا خاست و اظهار داشت: "سپاس خداوندی را که ما اهل بیت پیامبر را برای تداوم دین خود و برای رهبری انسان ها برگزید و قرآن و وحی را بر ما نازل کرد. ای مروان! تو سخنرانی کردی و ما شنیدیم. اینکه گفتی مهریه ام کلثوم بر اساس رأی پدرش عبدالله بن جعفر است، هر مقدار که بخواهد تعیین کند. سوگند به جانم، هرگز از سنت رسول خدا "ص" در ازدواج دختران و زنان خاندانش عدول نخواهم کرد که "بیست اوقیه، معادل 480 درهم" است و اینکه گفتی قرض های پدرش را خواهیم پرداخت، راستی در چه زمانی زنان بنی هاشم قرض های ما را می پرداختند؟ و اینکه گفتی این ازدواج پیوند بین دو قبیله ایجاد می کند، ما بنی هاشم با سران شما بنی امیه در راه دین خدا دشمنی کردیم و جنگیدیم و هرگز برای رسیدن به دنیا با شما صلح نخواهیم کرد. فامیل بودن ما نتوانست ما را به وحدت برساند، حال چگونه با ازدواج می توان به وحدت رسید؟ و اینکه گفتی در شگفتم از یزید که چگونه از این دختر خواستگاری می کند؟ بدان کسانی از این دختر خواستگاری می کنند که از یزید و پدر یزید و جد یزید برترند. و اینکه گفتی همانا یزید همتای کسی است که همتایی ندارد! کسی که تا کنون همتای یزید بوده، امروز نیز خواهد بود و چیزی بر آن اضافه نشده است.
آنگاه فرمود:
"تمام جمعیت حاضر در مسجد گواه باشید که من دختر (خواهرم) ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر را به عقد پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر در آوردم و مهریه او را چهارصد و هشتاد درهم قرار دادم و برای تأمین زندگی، زمین خود در مدینه (وادی عقیق) را به دختر بخشیدم." ؛ (7)
در این جریان، با جوشش غیرت ابی عبدالله الحسین "ع" ، هم از اهل بیت "ع" و ناموس خاندان عصمت به خوبی دفاع شد و امام، او را از حریم آلوده یزید و معاویه نجات داد، هم یزید و بنی امیه رسوا شدند.
نمایش پاسداری از حریم خانواده
مدینه شبی را به یاد می اورد که کاروان حیا با تمام شکوه و جلال خود به سوی مکه روانه شد. شبی از شب های ماه رجب بود که کاروانی مجلل در حالی که جوانان بنی هاشم در رأس همه سید جوانان اهل بهشت، بانوان حرم را احاطه کرده بودند، از مدینه بیرون رفت. (8)
راوی چنین نقل می کند: "چهل محمل را دیدم که با پارچه های حریر (ابریشم) و دیباج زینت شده بودند. در این وقت امام حسین "ع" دستور داد بنی هاشم زن های محرم خود را سوار بر محمل ها نمایند. ناگهان جوانی که قامت بلندی داشت و بر گونه او علامتی بود و صورتش مانند ماه می درخشید، از منزل امام حسین "ع" بیرون آمد و فرمود: "بنی هاشم کنار روید" آنگاه دو زن در حالی که دامانشان بر اثر حیای از مردم بر زمین کشیده می شد و صورتشان پوشیده بود و دور آن دو را کنیزانشان احاطه کرده بودند، از خانه امام حسین "ع" خارج شدند. آنگاه آن جوان به سوی یکی از محمل ها رفت و زانوی خود را تکیه قرار داد و بازوی آن ها را گرفت و بر محمل سوار کرد. من از بعضی پرسدم: آن دو بانو کیستند؟ جواب دادند: یکی از آن ها زینب "س" است و دیگری ام کلثوم دختران امیرالمؤمنین هستند. پس پرسیدم: این جوان کیست؟ گفته شد: او قمر بنی هاشم، عباس فرزند علی "ع" است.
سپس دو دختر صغیر را دیدم که گویا امثال آن ها آفریده نشده است. پس یکی را همراه زینب "س" و دیگری را همراه ام کلثوم سوار کرد. نام آن دختران را پرسیدم. گفته شد که یکی سکینه و دیگری فاطمه دختران حسین "ع" هستند. آنگاه بقیه بانوان به همین جلالت وعظمت و حیا و متانت سوار شدند و حسین "ع" ندا داد: کجاست عباس قمر بنی هاشم! عباس عرض کرد: لبَّیک لبَّیک ای آقای من! فرمود: اسبم را بیاور. اسب آقا را حاضر کردند و حضرت بر آن سوار شد و بدین سان کاروان حیا، عفت و متانت مدینه را ترک گفت." (9)
شاید این پرسش مطرح شود که امام حسین "ع" با آن همه غیرت و تاکید بر پاسداری از حریم خانواده، چرا اهل و عیال را همراه خویش به کربلا برد که اسیر دشمن شوند؟ آیا بهتر نبود که آنان را در مدینه می گذاشت تا امنیت بیشتری داشته باشند؟
پاسخ این است:
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ورنه این بی حرمتی را کی روا دارد حسین"ع" (10)
این امر علاوه بر این که دستور الهی بود "إِنَ اللهَ قَد شَاءَ أن یَرَاهُنَّ سَبَایَا ؛ (11) به راستی خداوند خواسته است آن ها را اسیر ببیند" ، اهداف ذیل را نیز مد نظر داشت.
1-مظلوم و غریب بودن اهل بیت "ع" در شهر مدینه، بردن اهل بیت "ع" این غربت را تقلیل می داد.
2-جلوگیری از برنامه های ایذایی امویان علیه اهل بیت "ع" و اهانت به حریم آنان با هدف تحت فشار گذاشتن امام حسین "ع" . بردن اهل بیت "ع" در واقع حمایت از آنان بود.
3-ارائه عملکرد اهل بیت "ع" به عنوان الگوهای تربیتی حماسه حسینی در تمام مراحل قیام به جهانیان
4-ارائه الگو به جامعه آن روز مبنی بر لززوم سهیم بودن تمام اعضای خانواده در قیام که خود نوعی تکریم خانواده است.
5-رعایت اعتدال بین خود و دعوتگران و یاران و خانواده های آنها که این خود نوعی تکریم خانواده شمرده می شود.
آگاه باشید بی نسب پسر بی نسب، مرا میان دو چیز مخیر قرار داده است: بین شمشیر (جنگیدن) و خواری. خواری از ما خانواده اهل بیت "ع" دور است و خدا آن را برای ما نمی پذیرد و نیز پیامبرش و مؤمنان و دامن های پاک و پاکیزه انسان های غیرتمند و نفس های خویشتن دار بر ما روا نمی دارند که اطاعت از فرومایگان را بر مرگ کریمانه مقدم بداریم."
غیرت دینی یکی از ریشه های قیام عاشورا
امام حسین "ع" و یاران غیرتمندش بر اساس غیرت دینی و دفاع از ارزش ها قیام کردند. حضرت در سخنان حماسه ای روز عاشورا خطاب به دشمنان که عزت و غیرت را زیر پا گذاشتند فرمود: " أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه يَأْبَي اللَهُ ذَلِكَ لَنَا وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ، وَحُجُورٌ طَابَتْ وَطَهُرَتْ، وَأُنُوفٌ حَمِيَّه وَنُفُوسٌ أَبِيَّه مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَه اللِئَامِ عَلَي مَصَارعِ الْكِرَام؛ (12) آگاه باشید بی نسب پسر بی نسب، مرا میان دو چیز مخیر قرار داده است: بین شمشیر (جنگیدن) و خواری. خواری از ما خانواده اهل بیت "ع" دور است و خدا آن را برای ما نمی پذیرد و نیز پیامبرش و مؤمنان و دامن های پاک و پاکیزه انسان های غیرتمند و نفس های خویشتن دار بر ما روا نمی دارند که اطاعت از فرومایگان را بر مرگ کریمانه مقدم بداریم."
حضرت در این جملات اولا اشاره می کند که خدا و رسولش و مؤمنان از او توقع دارند که زیر بار بی عیرت ها نرود. ثانیاً به اصالت خانوادگی خویش اشاره می کند که مقتضای آن داشتن غیرت دینی و دفاع از ارزش هاست. ثالثاً با نشان دادن غیرت دینی و حفظ اصالت خانوادگی در واقع بالاترین تکریم را به خانوده خویش و شخص مادرش فاطمه زهرا "س" روا داشت. رابعاً به دیگران نیز درس غیرت دینی و تکریم از خانواده و محافظت از اصالت آن را ارائه داد.
به خاطر همین غیرت دینی بود که در جواب مروان فرمود: "مِثلِی لا یُبَایِعُ بِمثلِه؛ (13) شخص غیرتمند و تربیت شده در دامن زهرا "س" همانند من هرگز با فرد بی غیرت و فاسقی چون یزید بیعت نمی کند."
در این جمله نیز راز عدم بیعت خویش با یزید را غیرت دینی و اصالت خانوداگی و محافظت از این اصالت می داند.
تاکتیک نظامی برای حفظ حریم حرم
پس از فرود آمدن به سرزمین کربلا، 30 هزار نفر در مقابل 72 تا صف کشیدند. امام حسین "ع" دستور داد تمام خیمه ها را در کنار تپه ای و متصل به هم نصب کنند و خیمه های بانوان را در وسط قرار دهند و اطراف آن را خندق بکنند و از آتش پر کنند مبادا دشمن از پشت سر به خیام حرم و اهل بیت "ع" حمله کند.سپس فرمود:
"قَومُوا فَاحفِرُوا لَنا حَفیرۀً حَولَ مُعَسکِرنا هَذا شبِهَ الخَندقِ وَ اَجَّجوا فیه ناراً حَتّی یَکُونَ قتالَ هؤلاءِ القَومِ مِن وَجهٍ واحدٍ فِاِنَّهُم لَو قاتَلُونا وَ شَغَلَنا بِحَربِهِم لَضاعَتِ الحَرَم؛ (14) به پا خیزید و اطراف لشکریان (و خیمه ها) شبیه خندق حفر کنید و داخل گودال را از آتش پر کنید تا جنگ ما با آن ها از یک طرف باشد، زیرا اگر آن ها با ما درگیر شوند و ما نیز مشغول جنگ با آن ها شویم، اهل حرم در امنیت نیستند و مورد حمله قرار می گیرند.
حضرت تصریح می کند که این تاکتیک نظامی برای حفظ و پاسداری از حریم خانواده است تا با آغاز جنگ، حق پاسداری از حریم آنان ضایع نشود و در اوج جنگ نیز حق خانواده نادیده گرفته نشود.
یاری طلبیدن برای دفاع از حریم خانواده
حضرت تا آن جا که توان داشت خود از حریم خانواده خویش دفاع کرد و در حال ناتوانی از دیگران درخواست کمک کرد تا ندای او در تاریخ بماند که برای حفظ پاسداری حریم خانواده خویش از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. (15)
"هَل مِن راحِمٍ یَرحَمُ آلِ الرَّسُولِ المُحَنّارِ هَل مِن نَاصِرٍ یَنصُرُ الذّریۀ الاَطهارِ هَل مِن بِحیرٍ لِاَبناءِ البَتُول، هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ الرَّسُولِ؛ (16) آیا رحم کننده ای هست که به خاندان پیامبر "ص" برگزیده ترحم کند؟ آیا یاری کننده ای هست که فرزندان پیامبر "ص" را یاری دهد؟ آیا کسی هست که به فریار فرزندان [زهرا] بتول برسد؟ آیا دفاع کننده ای هست که از خانواده رسول خدا "ص" دفاع کند."
این استغاثه امام در دل دشمن اثر نگذاشت، از این رو امام "ع" مقابل اجساد مطهر یارانش آمد و فرمود: "ای حبیب بن مظاهر و ای زهیر بن قین! و ای مسلم بن عوسجه! ای دلیران و ای سوارکاران روز کارزار! چرا شما را ندا می کنم کلام مرا نمی شنوید؟ چرا شما را فرا می خوانم و جواب نمی دهید! شما خفته اید و من امیدوارم سر از خاک بردارید: " فَهذِهِ نِساءُ الرَّسُولِ فَقَدْ عَلاهُنَّ مِن بَعدِکُم النُّحُولُ فَقُومُوا عَنْ نَوْمَکم، أَیُّهَا الْکِرامُ، وَ ادْفَعُوا عَنْ آل الرَّسُولِ الصفاۀ اللّئامَ،؛ (17) پس اینان زنان آل رسولند که پس از شما یاوری ندارند. از خواب برخیزید ای کریمان و در برابر این عاصیان پست از آل رسول دفاع کنید."
و حتی هنگام آوردن قنداقه علی اصغر تلاش کرد از دشمن برای نجات او آب درخواست کند و در همان حال نیز برای یاری از حریم خانواده از آزاداندیشان و غیرتمندان کمک خواست "آیا حق طلبی هست که به ما کمک کند؟ آیا کسی هست که از قیامت بترسد و از ما دفاع کند؟ آیا کسی در بین شما هست که آبی برای این طفل بیاورد؟ او طاقت تشنگی را ندارد." (18)
استفاده از روح غیرت برای دفاع از حریم آل الله
در لحظه های خون رنگ غروب عاشورا که پیکر خونین امام حسین "ع" در میان گودال قتلگاه بی رمق افتاده و خورشید امامت در خون نشسته بود، آل درنده خوی ابوسفیان به سوی خیمه ها امام یورش آوردند. ناگاه صدای گریه کودکان و ناله زنان به گوش امام "ع" رسید. غیرت الله به جوش آمد و به زحمت روی زانو برخاست و خطاب به آنان فرمود: "وَیلَکُم یَا شيعَةَ آلِ أَبی سُفْيانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا أَحْرارًا فی دُنْياكُم وَ ارْجِعُوا إِلی أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُم عَرَبًا كَما تَزْعَمُونَ (19) : وای بر شما ای پیروان آل ابی سفیان! اگر اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، لااقل آزادمرد باشید و چنان که گمان می کنید از قوم عرب هستید (اعراب دارای غیرت بودند)، به گذشته خود رجوع کنید. شمر جلو آمد وو گفت: ای پسر فاطمه چه می گویی؟
حضرت فرمود: "أنَا الَّذی أُقَاتِلُکُم وَ تَقَاتِلُونِّی وَ النِّساءُ لَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ فَامنَعُوا عُتُاتَکُم عَنِ التَّعَرُّض لِحَرَمِی مَادُمتُ حَیّاً (20) : این منم که با شما می جنگم و شما هم با من مبارزه می کنید. زنان را گناهی نیست، پس متجاوزان و ستمگران و جاهلان خود را مادام که زنده ام از خیمه گاه من بازدارید."
استاد مطهری در این زمینه می گوید: "گفتند حسین مردی است غیور، غیره الله است که محال است جان در بدنش باشد و بتواند تحمل کند که در حیات او به خیام حرمش ریخته اند. آزمایش زنده بودن یا زنده نبودن حسین "ع" این بود که ناگاه لشکر به خیام حرم اباعبدالله "ع" هجوم آورد. حضرت احساس کرد که بنای هجوم دارند. با زحمت روی کنده های زانو به پا ایستاد. ظاهراً با تکیه دادن به شمشیر خود، فریاد مردانه اش در آن وادی بلند شد. ای خود فروختگان به آل ابی سفیان! شما با من می جنگید و من با شما. زن و بچه چه تقصیری دارند؟ (21)
پی نوشت ها:
1-سید رضی،نهج البلاغه،مصحح: صبحی صالح، قم: نشر هجرت،چاپ اول، 1414 ق، ص 491
2-صدوق،محمد بن علی بن بابویه، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق، ج 3، ص 444، ح 4541
3-کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری،بیروت: دارالصوب و التعارف، چاپ چهارم، 1401 ق، ج 5، ص 535، ح 1
4-آمدی، تمیمی، غررالحکم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1366 ش، ج 3، ص 328، ح 4620
5-حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، دایره المعارف جامع اسلامی، تهران: موسسه فرهنگی آرایه، چاپ اول، 1385 ش، ج 4، ص 474
6-همان، ص 474
7-مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، پیشین، ج 44، ص 207، ح 4
8-ابن شهر آشوب، مناقل آل لبی طالب، قم: انتشارات ذوی القربی، چاپ اول، 1421 ق، ج 4، ص 38 41
9-موسوعه کلمات امام حسین "ع" ...... تحقیقات باقرالعلوم، قم: مؤسسه الهادی، چاپ اول ص 298-297
10-شهریار
11-علی بن محمد بن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، بیروت: دارصادر، 1385 ق، ج 4، ص 40
12-سید بن طاووس، اللهوف، تهران: نشر جهان، چاپ اول، 1348 ش، ص155
13-خوارزمی، مقتل الحسین "ع"، نجف: الزهراء، 1367 ق، ج 1، ص 183
14-مقتل الحسین خوارزمی، قم: مکتبه المفید، چاپ اول، 1367 ق، ج 1، ص 248
15-فتوح ابن اعثم کوفی، بیروت: دارالندوه، چاپ اول، ج 5، ص 107
16-حیاه الامام حسین "ع"، باقر شریف القرشی، دارالکتب العلمیه، قم، اول، ج 3، ص 274
الدمعه الساکبه، محمد باقر بهبهانی، بیروت: مؤسسه الاعلمی، چاپ اول، 1409 ق، ج 4، ص 334
17-المفید فی ذکری السبط الشهید،عبدالحسین آملی،مؤسسه الاعلمی، بیروت: اول، 1410 ق، ص 115
18-فرهنگ سخنان امام حسین "ع" ،محمد دشتی، مؤسسه انتشارات مشهور، قم، چاپ سوم، 1381 ش، ص 613
19-
20-خوارزمی،مقتل الحسین، همان، ج 2، ص 32؛ لهوف ابن طاووس، همان، ص 119؛ بحارالانوار، همان، ج 45، ص 51؛ دمعقه الساکبه، همان، ج 4، ص 343؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین، دارالتعارف، بیروت، اول، 1409 ق، ج 1،ص 609
21-مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران: نشر صدرا، چاپ پنجم، 1384 ش، ج 22، ص 408. با تخلیص و تغییر
منبع:
حجت الاسلام سید جواد حسینی
ماهنامه پاسدار اسلام، آیان و آدر سال 1393، شماره 393 و 394