خطبه 106 نهج البلاغه

خطبه 106 نهج البلاغه

۲۵ مهر ۱۳۹۵ 0 معارف

ترجمه محمد دشتی

و من خطبة له (علیه السلام) و فيها يبيّن فضلَ الإسلام و يذكر الرسول الكريم ثم يلوم أصحابه‏:
(اين خطبه در شهر كوفه در نكوهش و هشدار كوفيان ايراد شد).

دين الإسلام‏:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي شَرَعَ الْإِسْلَامَ فَسَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ وَ أَعَزَّ أَرْكَانَهُ عَلَى مَنْ غَالَبَهُ فَجَعَلَهُ أَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ عَنْهُ وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ وَ آيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَكَّلَ وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ؛ فَهُوَ أَبْلَجُ الْمَنَاهِجِ وَ أَوْضَحُ الْوَلَائِجِ مُشْرِفُ الْمَنَارِ مُشْرِقُ الْجَوَادِّ مُضِي‏ءُ الْمَصَابِيحِ كَرِيمُ الْمِضْمَارِ رَفِيعُ الْغَايَةِ جَامِعُ الْحَلْبَةِ مُتَنَافِسُ السُّبْقَةِ شَرِيفُ الْفُرْسَانِ. التَّصْدِيقُ مِنْهَاجُهُ وَ الصَّالِحَاتُ مَنَارُهُ وَ الْمَوْتُ غَايَتُهُ وَ الدُّنْيَا مِضْمَارُهُ وَ الْقِيَامَةُ حَلْبَتُهُ وَ الْجَنَّةُ سُبْقَتُهُ‏.

1. ره آورد اسلام:
ستايش خداوندى را سزاست كه راه اسلام را گشود، و راه نوشيدن آب زلالش را بر تشنگان آسان فرمود. ستون هاى اسلام را در برابر ستيزه جويان استوار كرد و آن را پناهگاه أمنى براى پناه برندگان، و مايه آرامش براى وارد شوندگان قرار داد.
اسلام، حجّت و برهان براى گويندگان، و گواه روشن براى دفاع كنندگان، و نور هدايتگر براى روشنى خواهان، و مايه فهميدن براى خردمندان، و عقل و درك براى تدبير كنندگان، و نشانه گويا براى جويندگان حق، و روشن بينى براى صاحبان عزم و اراده، پند پذيرى براى عبرت گيرندگان، عامل نجات و رستگارى براى تصديق كنندگان، و آرامش دهنده تكيه كنندگان، راحت و آسايش توكّل كنندگان، و سپرى نگهدارنده براى استقامت دارندگان است.
اسلام روشن ترين راه ها است، جادّه هايش درخشان، نشانه هاى آن در بلندترين جايگاه، چراغ هايش پرفروغ و سوزان، ميدان مسابقه آن پاكيزه براى پاكان، سرانجام مسابقه هاى آن روشن و بى پايان، مسابقه دهندگان آن پيشى گيرنده و چابك سوارانند.
برنامه اين مسابقه، تصديق كردن به حق، راهنمايان آن، اعمال صالح، پايان آن، مرگ، ميدان مسابقه، دنيا، مركز گرد آمدن مسابقه دهندگان، قيامت، و جايزه آن بهشت است.

و منها في ذكر النبي (ص‏لی الله علیه وآله):
حَتَّى أَوْرَى قَبَساً لِقَابِسٍ وَ أَنَارَ عَلَماً لِحَابِسٍ، فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ وَ شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ وَ بَعِيثُكَ نِعْمَةً وَ رَسُولُكَ بِالْحَقِّ رَحْمَةً. اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَهُ مَقْسَماً مِنْ عَدْلِكَ وَ اجْزِهِ مُضَعَّفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ، اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ نُزُلَهُ وَ شَرِّفْ عِنْدَكَ مَنْزِلَهُ وَ آتِهِ الْوَسِيلَةَ وَ أَعْطِهِ السَّنَاءَ وَ الْفَضِيلَةَ، وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ غَيْرَ خَزَايَا وَ لَا نَادِمِينَ وَ لَا نَاكِبِينَ وَ لَا نَاكِثِينَ وَ لَا ضَالِّينَ وَ لَا مُضِلِّينَ وَ لَا مَفْتُونِينَ‏.

2. دعا براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:
تا آن كه خداوند با دست پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شعله اى از نور براى طالبان آن بر افروخت، و بر سر راه گمشدگان چراغى پرفروغ قرار داد. خداوندا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امين و مورد اطمينان و گواه روز قيامت است، نعمتى است كه بر انگيخته و رحمتى است كه به حق فرستاده اى.
خداوندا بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده، و از احسان و كرم خود فراوان به او ببخش. خدايا بناى دين او را از آنچه ديگران بر آورده اند، عالى تر قرار ده.
او را بر سر خان كرمت گرامى تر دار، و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا، و وسيله تقرّب خويش را به او عنايت فرما، و بلندى مقام و فضيلت او را بى مانند گردان، و ما را از ياران او محشور فرما، چنانكه نه زيانكار باشيم و نه پشيمان، نه دور از راه حق باشيم و نه شكننده پيمان، نه گمراه باشيم و نه گمراه كننده بندگان، نه فريب هواى نفس خوريم و نه وسوسه شيطان.
و منها في خطاب أصحابه‏:
وَ قَدْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ اللَّهِ تَعَالَى لَكُمْ مَنْزِلَةً تُكْرَمُ بِهَا إِمَاؤُكُمْ وَ تُوصَلُ بِهَا جِيرَانُكُمْ وَ يُعَظِّمُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ وَ يَهَابُكُمْ مَنْ لَا يَخَافُ لَكُمْ سَطْوَةً وَ لَا لَكُمْ عَلَيْهِ إِمْرَةٌ.

3. ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله:
مردم از سر نعمت بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و لطف خداوند بزرگ به مقامى رسيده ايد كه حتّى كنيزان شما را گرامى مى دارند، و به همسايگان شما محبّت مى كنند، كسانى براى شما احترام قائلند كه شما از آنها برترى نداشته و بر آنها حقّى نداريد كسانى از شما مى ترسند كه نه ترس از حكومت شما دارند و نه شما بر آنها حكومتى داريد.
وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَغْضَبُونَ وَ أَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَأْنَفُونَ، وَ كَانَتْ أُمُورُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَيْكُمْ تَرْجِعُ، فَمَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ وَ أَلْقَيْتُمْ إِلَيْهِمْ أَزِمَّتَكُمْ وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِي أَيْدِيهِمْ يَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ فَرَّقُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَبٍ لَجَمَعَكُمُ اللَّهُ لِشَرِّ يَوْمٍ لَهُمْ‏.

4. علل سقوط و سير ارتجاعى امّت:
با آن همه بزرگوارى و كرامت، هم اكنون مى نگريد كه قوانين و پيمان هاى الهى شكسته شده امّا خشم نمى گيريد، در حالى كه اگر پيمان پدرانتان نقض مى شد ناراحت مى شديد، شما مردمى بوديد كه دستورات الهى ابتدا به دست شما مى رسيد و از شما به ديگران ابلاغ مى شد و آثار آن باز به شما بر مى گشت.
اما امروز جايگاه خود را به ستمگران واگذارديد، و زمام امور خود را به دست بيگانگان سپرديد، و امور الهى را به آنان تسليم كرديد آنهايى كه به شبهات عمل مى كنند، و در شهوات غوطه ورند (بنى اميه) به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زير ستارگان آسمان بپراكنند، باز خداوند شما را براى انتقام گرفتن از ستمگران گرد مى آورد.

 

خطبه 105 نهج البلاغه فهرست خطبه های نهج البلاغه خطبه 107 نهج البلاغه

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث