فلسفه حجاب
۱۶ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعترديدى نيست كه حجاب و پوشش زن يكى از احكام ضرورى اسلام به شمار مى رود. قرآن مجيد درباره اين امر مهم مى فرمايد:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»؛ احزاب(33)، آيه 59.
«اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها (روسرى هاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اينكه [از كنيزان و آلودگان ] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است و خداوند همواره غفور و رحيم است».
پوشش سابقه اى به اندازه حيات بشريت دارد و غير از پيروان يكى از مكاتب كه بر لزوم برهنه زيستى پاى مى فشارد همه جامعه بشريت به نوعى رعايت مى كنند. (ر.ك: مصطفوى، انسانيت از ديدگاه اسلامى، ص 129.)
اهمیت حجاب
درباره اهميت و فلسفه «حجاب»، اشاره به چند نكته بسيار حائز اهميت است:
1. كاهش خطا و خطر؛ مصونيت زن در برابر طمع ورزى هوس بازان از ثمرات آشكار رعايت حجاب است.
2. حفظ احترام؛ اگر چه رعايت حجاب، از يك سو به مردان كمك مى كند كه به طور ناخواسته، و خارج از چارچوب ها، عواطف و احساسات خود را هزينه نكنند. اما بيش از آن به خانم ها كمك مى كند كه به طور ناخواسته و خارج از چارچوب ها، وسيله لذت انگارى قرار نگيرند و شخصيت و احترام آنان خدشه دار نگردد.
3. نشاط و رغبت؛ احكام الهى بيش از آنكه به محدوديت لذت ها بيانجامد به ماندگارى لذت ها و پايدارى نشاط و خوشى ها مى انجامد از اين رو اگر چه حجاب از يك سو براى خانم ها محدوديت است و موجب خستگى و زحمت مى باشد اما از سوى ديگر اوج احساسات را سالم نگه مى دارد و عاطفه ها و محبت ها را در كانون گرم خانواده متمركز مى سازد و زن و مرد را از بى تفاوتى نسبت به همديگر در نظام خانواده نجات مى دهد و اين بحرانى است كه هم اكنون دامنگير جوامع غربى شده است، به طورى كه در هنگامه برپايى كانون خانواده كه بر اساس عشق و محبت بايد تحكيم شود و مهم ترين ابزار آن ميل جنسى نسبت به يكديگر است اين ميل رو به افول گذاشته و بنيان خانواده ها را متزلزل ساخته است، بلكه عشق و عاطفه آن دو، در سال هاى قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در ميان افراد متعدد پخش شده است و تمركز خود را از دست داده است.
علاوه بر اینها بايد دانست كه پيدايش فحشا و فرزندان نامشروع، افزايش طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى و نا آرامى درونى و هيجان جنسى مستمر برخاسته از برهنگى و عشوه گرى زنان، همه آثار شوم بى حجابى و بى بندوبارى است و اين حجاب است كه مى تواند به خوبى مصونيت بخش باشد.
مشخصه های حجاب و پوشش زن
«حجاب و پوشش زن»، داراى مشخصه ها و ويژگى هايى است كه بعضى از آنها اشاره مى شود:
يك. حدود و ميزان پوشش: هر اندازه بدن زن پوشيده تر باشد، نقش نيرومندترى در دورسازى ديدگان نظاره گر ايفا مى كند. اگر نگاه هاى آلوده را «تيرهاى زهرآلود شيطان» همچنانكه در روايات آمده است قال النبى صلى الله عليه وآله: النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِن سِهامِ اِبْليس فَمَنْ تَرَكَها خوْفاً مِنَ اللَّهِ اَعْطاه اللَّهُ ايماناً يَجِدْ حَلاوَتهُ فى قَلْبِهِ. بحار، ج 101، ص 38. بدانيم پوشش زن همانند قوسى است كه تيرها را كمانه مى كند و از اصابت آنها به هدف باز مى دارد. هر اندازه حجاب كمتر رعايت شود، تيرهاى شيطانى بيشتر متوجه او مى گردد و از آن آسيب مى بيند. با توجه به اين امر، چادر حجاب برتر است؛ زيرا با وجود شرايط ديگر، بيشترين پوشش و مطمئن ترين مصونيت ر ا به همراه دارد.
دو. كيفيت پوشش: پوشندگى لباس و كيفيت دوخت، بخش مهمى از حجاب را تشكيل مى دهد. لباس هاى نازك و تنگ و بدن نما، آماج پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشم هاى هرزه و آلوده است!! در مقابل لباس هاى مناسب و كاملاً پوشيده، مانع اين نگاه هاى هوس آلود است.
سه. رنگ ها: برخى از رنگ ها ديدگان را خيره مى سازد و باعث جلب توجه مى شود. و علماى دين هر چند نسبت به اصل رنگ لباس ها، تأكيد چندانى ندارند؛ ولى بر اين مسأله پاى مى فشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه شود و عواقب سوئى داشته باشد. از اين رو در طول تاريخ، زنان مسلمان به ميل خود، لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و بدين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشترى مى كر دند. اين سنت حسنه، مورد نظر و پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) نيز قرار گرفت. گفتنى است كه عبا و چادر مشكى جزء لباس هاى مكروه به شمار نمى رود و از آن مستثنا شده است.
چهار. شيوه گفت وگو و حركت: حفظ وقار و متانت، همان نقشى را دارد كه پوشش زن ايفا مى كند و عدم رعايت آن، عواقب شومى در پى دارد. قرآن مجيد يكى از صفات خوب زنان مؤمن را - كه در رفتار دختران شعيب جلوه گر است - حيا و وقار مى داند.قصص (28)، آيه 25.
پوشش مو در کجای قرآن آمده است؟
برخى به نادرستى ادّعا مى كنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى را قبول داريم؛ ولى در هيج جاى قرآن از پوشش مو سخن به ميان نيامده است!! در پاسخ گفتنى است كه زنان حتّى قبل از نزول آيه حجاب موهاى خود را مى پوشاندند و مشكل تنها آشكار بودن گردن، گوش، زير گلو و گردن آنان بود.
همان طور كه مفسران بزرگ (مانند شيخ طوسى و طبرسى) فرموده اند، در گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرى هاى كوچك كه آنها را «خِمار» يا «مقنعه» مى ناميدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مى كردند و روسرى هاى بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار مى آمد. زنان با اين روسرى بزرگ - كه جلباب خوانده مى شد و از «مقنعه» بزرگ تر و از «ردا» كوچك تر است و به چادر امروزين شباهت داشت - مو و تمام بدن خود را مى پوشاندند.درباره جلباب گفته اند: آن روسرى خاصى كه بانوان هنگامى كه براى كارى به خارج از منزل مى روند، سر و روى خود را با آن مى پوشند؛ «الجلباب خمارالمرأة الذى يغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبيان فى تفسير القرآن، ج 8، ص 361؛ مجمع البيان، ج 8 - 7، ص 578).
نزديك ساختن جلباب «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ»؛ كنايه از پوشيدن سر و روى خود با آن است؛مجمع البيان، ص 580؛ الميزان، ج 16، ص 361. يعنى، چنان نباشد كه چادر يا رو پوش هاى بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشريفاتى و رسمى داشته باشدو همه پيكرشان را نپوشاند و از مصاديق «كاسيات عاريات»زنانى كه ظاهراً پوشيده هستند، ولى در واقع برهنه اند،
از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت شده است: «صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سياط كأذناب البقر يضربون بها الناس و نساء كاسيات عاريات، مميلات مائلات، رؤسهنّ كأسنمة البُخت المائلة ... .»: ميزان الحكمة، ج 2، ص 259.
شمرده شوند! قرآن فرمان مى دهد: بانوان با مراقبت، جامه را بر خود گيرند و آن را رها نكنند، تا نشان دهند اهل عفاف و وقار به شمار مى آيند. از پايان آيه بر مى آيد كه پوشش مطلوب آن است كه خود به خود دورباش ايجاد مى كند و هوس بازان را نااميد مى سازد.
منبع:
برگرفته از سایت پرسمان دانشجویی,تاریخ دسترسی 1393/09/25