شعر شبهای عزا (درباره شهادت امام رضا علیه السلام)
۲۷ آذر ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلامامشب ای شمع گر از دیده رو اشک رواست
که شب ماتم جانسوز ولی نعمت ماست
امشب ای شمع چو من اشک بیفشان و بسوز
خاصه بر حال غریبی که غریب الغرباست
یا رب این آه غم انگیز ز کاشانه ی کیست
یا رب این ناله ی جانسوز غریبی زکجاست
شمع بر حال پریشان غریبی گرید
که گدازان جگرش از ستم و زهرجفاست
ای اباصلت در خانه به بیگانه ببند
که جواد از ره دور آید و مهمان رضاست
گو به معصومه به بالین برادر بشتاب
که رضا دستخوش محنت و اندوه و بلاست
جامه ی سوگ بپوشیم که ایام غم است
اشک ماتم بفشانیم که شبهای عزاست
یک طرف رحلت پیغمبر پاکیزه گهر
پیشوایی که از او پایه ی توحید بپاست
گرچه خورشید هدایت شده مستور ولی
نور او جامعه را جانب حق راهنماست
یک طرف زهر ستم بر دل پر خون حسن
آتشی زد که ز دود دل او تیره فضاست
قبر ویران حسن شاهد مظلومی اوست
گر که بر غربت او خون رود از دیده رواست
آه کز جور ستمکاری مأمون پلید
ناله ی غربت سلطان خراسان برخواست
این رضا کیست که دلها همه خشنود از اوست
این رضا کیست که بر درد دل خلق دواست
چه رضائی است که ستوده است بر دشمن و دوست
چه رضائی است که پسندیده ی مردان خداست
چه مقامی که بود قبله ی اصحاب یمن
چه حریمی که زیارتگه ارباب صفاست
ای ضعیفی که ترا پشت و پناهی نبود
شو پناهنده به شاهی که معین الضعفاست
ساکن کوی رضا باش که این ابرکرم
سایه ی رحمت او بر سر سلطان و گداست
در دبستان رضا درس فضیلت آموز
که دبستان رضا مکتب تسلیم و رضاست
دامن ضامن آهو مده از دست که او
دوست را ضامن و فریادرس روز جزاست
سخن سوختگان سوزی و حالی دارد
لیک سوزنده تر از هر سخنی شعر (رسا)ست.
منبع:کتاب مدح و مصیبت امام رضا علیه السلام،حسین خراسانی، ناشر:کتابفروشی اسلامی