حدیث امام صادق (ع) درباره لشکریان عقل و جهل
۱۰ دی ۱۳۹۳ 0امام صادق (ع) در حدیثی، لشکریان عقل و جهل را اینگونه بر می شمارد:
- خیر و آن وزير عقل است و ضد او را شر قرارداد، كه آن وزير جهل است؛
- ايمان و ضد آن كفر؛
- تصديق حق و ضد آن انكار حق؛
- اميدوارى و ضد آن نوميدى؛
- دادگرى و ضد آن ستم؛
- خشنودى و ضد آن قهر و خشم؛
- سپاسگزارى و ضد آن ناسپاسى؛
- چشم داشت رحمت خدا و ضد آن يأس از رحمتش؛
- توكل و اعتماد بخدا و ضد آن حرص و آز؛
- نرم دلى و ضد آن سخت دلى؛
- مهربانى و ضد آن كينهتوزى؛
- دانش و فهم و ضد آن نادانى؛
- شعور و ضد آن حماقت؛
- پاكدامنى و ضد آن بىباكى و رسوائى؛
- پارسائى و ضد آن دنياپرستى؛
- خوشرفتارى و ضد آن بدرفتارى؛
- پروا داشتن و ضد آن گستاخى؛
- تواضع و ضد آن کبر؛
- آرامى و ضد آن شتابزدگى؛
- خردمندى و ضد آن بيخردى؛
- خاموشى و ضد آن پرگوئى؛
- رام بودن و ضد آن گردنكشى؛
- تسليم حق شدن و ضد آن ترديد كردن؛
- شكيبائى و ضد آن بيتابى؛
- چشمپوشى و ضد آن انتقامجوئى؛
- بىنيازى و ضد آن نيازمندى؛
- بياد داشتن و ضد آن بىخبر بودن؛
- در خاطر نگهداشتن و ضد آن فراموشى؛
- مهرورزى و ضد آن دورى و كنارهگيرى؛
- قناعت و ضد آن حرص و آز؛
- تشريك مساعى و ضد آن دريغ و خوددارى؛
- دوستى و ضد آن دشمنى؛
- پيمان دارى و ضد آن پيمانشكنى؛
- فرمانبرى و ضد آن نافرمانى؛
- سرفرودى و ضد آن بلندى جستن؛
- سلامت و ضد آن مبتلا بودن؛
- دوستى و ضد آن تنفر و انزجار؛
- راستگوئى و ضد آن دروغگوئى؛
- حق و درستى و ضد آن باطل و نادرستى؛
- امانت و ضد آن خيانت؛
- پاكدلى و ضد آن ناپاكدلى؛
- چالاكى و ضد آن سستى؛
- نشاط و زيركى و ضد آن كودنى؛
- شناسائى و ضد آن ناشناسائى؛
- مدارا و رازدارى و ضد آن راز فاش كردن؛
- يك روئى و ضد آن دغلى؛
- پردهپوشى و ضد آن فاش كردن؛
- نمازگزاردن و ضد آن تباه كردن نماز؛
- روزه گرفتن و ضد آن روزه خوردن؛
- جهاد كردن و ضد آن فرار از جهاد؛
- حج گزاردن و ضد آن پيمان حج شكستن
- سخن نگهدارى و ضد آن سخن چينى؛
- نيكى به پدر و مادر و ضد آن نافرمانى پدر و مادر؛
- با حقيقت بودن و ضد آن رياكارى؛
- نيكى و شايستگى و ضد آن زشتى و ناشايستگى؛
- خودپوشى و ضد آن خود آرائى؛
- تقيه و ضد آن بىپروائى؛
- انصاف و ضد آن جانبدارى باطل؛
- خودآرائى براى شوهر و ضد آن زنادادن؛
- نظافت و پاكيزگى و ضد آن پليدى؛
- حيا و آزرم و ضد آن بىحيائى؛
- ميانه روى و ضد آن تجاوز از حد؛
- آسودگى و ضد آن خود را برنج انداختن؛
- آسانگيرى و ضد آن سختگيرى؛
- بركت داشتن و ضد آن بىبركتى؛
- تندرستى و ضد آن گرفتارى؛
- اعتدال و ضد آن افزونطلبى؛
- موافقت با حق و ضد آن پيروى از هوس؛
- سنگينى و متانت و ضد آن سبكى و جلفى؛
- سعادت و ضد آن شقاوت؛
- توبه و ضد آن اصرار بر گناه؛
- طلب آمرزش و ضد آن بيهوده طمع بستن؛
- دقت و مراقبت و ضد آن سهل انگارى؛
- دعا كردن و ضد آن سرباز زدن؛
- خرمى و شادابى و ضد آن سستى و كسالت؛
- خوشدلى و ضد آن اندوهگينى؛
- مأنوس شدن و ضد آن كناره گرفتن؛
- سخاوت و ضد آن بخيل بودن.
منبع: اصول كافى، ترجمه مصطفوى، ج1، ص 24