مجموعه امام مهربانی ها (پوستر)

سئوالاتش را نوشت و داد دست محمد بن عثمان نماینده امام، مدتی نگذشته بود که نامه ای برایش رسید به خط خود امام بود: ای امومنان درباره چیزهایی سئوال نکنید که جوابش شما را ناخوش آید. درباره چیزهایی که به دردتان و تکلیفی هم به دانستن شان ندارید سئوال نکنید بحارالانوار، ج 52، ص180

می شود زودتر از اینها هم اتفاق بیفتد، می شد زودتر از اینها بیایند پیشم، کافی بود که پای قرارشان بمانند و دلشان با هم یکی شود. اگر می بینی این همه تاخیر افتاده و من حبس شده ام دلیلش خود آنها هستند، کارهایی که می کنید خبرش می رسد دستم کارهایی که اصلا توقعش را ندارم بحارالانوار، ج 53، ص177، نامه امام زمان (عج) به شیخ مف

زیارت بخوان«. مرد پاسخ داد : «سواد ندارم». امام شروع کردند به خواندن . سلام دادند به معصومین تا امام عسگری،سپس پرسیدند : «امام زمانت را می شناسی؟» مرد جواب داد :«چرا نشناسم؟» فرمودند: پس سلام کن.» مرد دستش ر روی سینه اس گذاشت «السلام علیک یا حجه بن الحسن العسکری امام خندیدند و فرمودند:«و علیک السلام و رحمه الله و برکاته». الصغری الاحسان، ج2، ص114

امام صادق علیه السلام از «مهدی» برایمان می گفت. از فرج و گشایش آخرالزمان. دلم می خواست وقت دقیقش را بدانم. طاقفت نیاوردم و از امام سئوال کردم:«پس کی فرج می رسد؟ این که خیلی طولانی شد؟ مهزم! هرکس برای فرج وقت تعیین کند دروغگوست و هرکس عجله کند هلاک است فقط کسانی که مطیع و تسلیم اوامر ما باشندنجات پیدامی کنند و به ما ملحق می شوند. بحارالانوار، ج 52، ص102

نوزده سال تمام قافله سالار بود. سوار اسبش می شد و کاروان می برد مکه، آن سالها هرچه اصرار کردند زیر بار نرفت مثل بچه ها می نشست و گریه می کرد که :«این همه رفتم و آمدم آقا را ندیدم. چه فایده یک بار دیگر هم بروم؟» اسبها و شترها آماده حرکت بودند مثل هر سال اسب او جلوی همه بود. توی خواب بهش گفته بودند :«دل مردم را نشکن . امسال هم برو. دست خالی بر نمی گردی.» شب آخر نیمه های شب توی مسجد الحرام کسی زد روی شانه اش : «علی بن مهزیار را می شناسی؟ سرش را تکان داد: «خودمم». گفت: «دنبالم بیا» و رفت. خیمه ای نشانش داد وسط بیابان: چرا معطلی؟ امام منتظر است». محمد بن حریر طبری، دلایل الامامه، ص296

تعدادی از شیعیان سئوالهایشان را در نامه ای نوشته بودند، از محمد بن عبدالله حمیری خواسته بودند برساند دست امام یکی از سئوالهایشان این بود:«چطور در زمان غیبت می شود با امام ارتباط روحی و معنوی داشت؟ مدتی گذشت جواب نامه آمد:«بسم الله الرحن الرحیم سلام خدا بر ما و بندگان صالحش هر وقت خواستید با ما ارتباط برقرار کنید و از راه ما به خانه خدا توجه کنید همانطور که خدا گفته شما هم بگویید سلام علی ال یاسین السلام علیک یا داعی الله و ربانی ایاته السلام علیک یا باب الله و دیان دینه السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه ...» بحارالانوار، ج 52، ص171