کلیپ صوتی بیانات مقام معظم رهبری: خطابه حضرت زینب برای اهل کوفه در اسارت (+ متن)
۰۲ آبان ۱۳۹۷ 0 صوتی و تصویریمقام معظم رهبری
آنچه كه از بيانات زينب كبرى باقى مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حركت زينب كبرى را نشان ميدهد. خطبهى فراموش نشدنى زينب كبرى در بازار كوفه يك حرف زدن معمولى نيست، اظهارنظر معمولى يك شخصيت بزرگ نيست؛ يك تحليل عظيم از وضع جامعهى اسلامى در آن دوره است كه با زيباترين كلمات و با عميقترين و غنىترين مفاهيم در آن شرائط بيان شده است. قوّت شخصيت را ببينيد؛ چقدر اين شخصيت قوى است. دو روز قبل در يك بيابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با اين همه عزيزان و جوانان و فرزندان و اينها از بين بردهاند، اين جمع چند ده نفرهى زنان و كودكان را اسير كردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا ميكنند، بعضى هلهله ميكنند، بعضى هم گريه ميكنند؛ در يك چنين شرائط بحرانى، ناگهان اين خورشيد عظمت طلوع ميكند؛ همان لحنى را به كار ميبرد كه پدرش اميرالمؤمنين بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار ميبرد؛ همان جور حرف ميزند؛ با همان جور كلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «يا اهل الكوفه، يا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى كسانى كه تظاهر كرديد!
در يك چنين شرائط بحرانى، ناگهان اين خورشيد عظمت طلوع ميكند؛ همان لحنى را به كار ميبرد كه پدرش اميرالمؤمنين بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار ميبرد؛ همان جور حرف ميزند؛ با همان جور كلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «يا اهل الكوفه، يا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى كسانى كه تظاهر كرديد!
شايد خودتان باور هم كرديد كه دنبالهرو اسلام و اهلبيت هستيد؛ اما در امتحان اينجور كم آورديد، در فتنه اينجور كورى نشان داديد. «هل فيكم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الكذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان يكسان نبود. به خودتان مغرور شديد، خيال كرديد ايمان داريد، خيال كرديد همچنان انقلابى هستيد، خيال كرديد همچنان پيرو اميرالمؤمنين هستيد؛ در حالى كه واقع قضيه اين نبود.
نتوانستيد از عهدهى مقابلهى با فتنه بربيائيد، نتوانستيد خودتان را نجات دهيد. «مثلكم كمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انكاثا»؛ مثل آن كسى شُديد كه پشم را ميريسد، تبديل به نخ ميكند، بعد نخها را دوباره باز ميكند، تبديل ميكند به همان پشم يا پنبهى نريسيده. با بىبصيرتى، با نشناختن فضا، با تشخيص ندادن حق و باطل، كردههاى خودتان را، گذشتهى خودتان را باطل كرديد. ظاهر، ظاهر ايمان، دهان پر از ادعاى انقلابيگرى؛ اما باطن، باطن پوك، باطن بىمقاومت در مقابل بادهاى مخالف. اين، آسيبشناسى است.
دیدار گروه كثیری از پرستاران نمونه كشور ۱/اردیبهشت/۱۳۸۹