سركش در احادیث

سركش در احادیث

۱۸ بهمن ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلام

سرکش

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :


بِئسَ العَبدُ عَبدٌ عَتا وَ بَغى، وَ نَسِيَ الجَبّارَ الأعلى .
چه بد بنده اى است، آن بنده كه سركشى و طغيان نمايد و خداى جبّار والا مرتبه را فراموش كند.

مستدرك الوسائل :

إنَّهُ [أميرَ المؤمنينَ عليه السلام ]خَطَبَ بالكوفةِ ، فقامَ رجُلٌ مِن الخوارجِ فقالَ : لا حُكْمَ إلاّ للّه ِِ! فَسَكتَ عليٌ عليه السلام، ثُمّ قامَ آخرُ و آخرُ ، فلمّا أكْثَروا عليه قالَ: كلمةُ حقٍّ يُرادُ بها باطلٌ ، لَكُم عندَنا ثلاثُ خِصالٍ : لا نَمْنَعُكُم مساجِدَ اللّه ِ أنْ تُصَلُّوا فيها ، و لا نَمْنَعُكُم الفَيْءَ ما كانتْ أيْديكُم مَع أيْدينا، و لا نَبْدَؤكُم بحربٍ حتّى تَبْدَؤونا به.و أشهَدُ لَقد أخبَرَني النَّبيُّ الصّادقُ صلى الله عليه و آله عنِ الرُّوحِ الأمينِ عن ربِّ العالَمينَ أنّهُ لا يَخرُجُ علَينا مِنكُم فِرقةٌ قَلَّتْ أو كَثُرَتْ إلى يومِ القيامةِ إلاّ جَعَلَ اللّه ُ حَتْفَها على أيْدينا.و إنّ أفضَلَ الجِهادِ جِهادُكُم، و أفضَلَ الشُّهداءِ مَن قَتَلْتُموهُ ، و أفضَلَ المُجاهدينَ مَن قَتلَكُم ، فاعمَلوا ما أنتُم عامِلونَ ، فَيَوْمَ القيامةِ «يَخسَرُ المُبْطِلونَ»، و «لِكُلِّ نبأٍ مُستَقَرٌّ و سَوفَ تَعلَمونَ»

امير المؤمنين عليه السلام در كوفه خطبه مى خواند كه يكى از خوارج برخاست و گفت: حكومت را جز خدا نشايد! امير المؤمنين عليه السلام خاموش ماند. آنگاه ديگرى و ديگرى برخاست، تا آن كه شمار زيادى از آنان برخاستند [و همين سخن را تكرار كردند]. در اين هنگام على عليه السلام فرمود: سخن حقّى است كه از آن اراده باطل مى شود. شما نزد ما از سه امتياز برخورداريد: از نماز خواندن شما در مساجد خداوند جلوگيرى نمى كنيم، تا زمانى كه دست در دست ما داريد شما را از غنيمت محروم نمى سازيم، و تا شما با ما جنگ را نياغازيد ما جنگ با شما را آغاز نمى كنيم.گواهى مى دهم كه پيامبر راستگو صلى الله عليه و آله از قول روح الامين از جانب پروردگار جهانيان به من خبر داد كه هيچ گروهى از شما، كم يا زياد، تا روز قيامت در برابر ما قيام نخواهد كرد، مگر آن كه خداوند مرگ و نابودى آنان را به دست ما قرار داده است.همانا برترين جهاد، جهاد با شماست و برترين شهيد كسى است كه به دست شما كشته شود و برترين مجاهد، كسى است كه شما را بكشد. پس هر كارى كه مى خواهيد بكنيد؛ زيرا در روز رستاخيز، «باطل گرايان زيان كارند» و «هر خبرى در جاى خود تحقّق مى يابد، بزودى خواهيد دانست».

المناقب لابن شهر آشوب :

 أمَا إنَّهُم أعظَمُ جُرْما مِمّن حارَبَ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله. قيلَ لَهُ : و كيفَ ذلكَ يا بنَ رسولِ اللّه ِ؟ قالَ: اُولئكَ كانوا [أهلَ]حديث جاهِليّةٍ ، و هؤلاءِ قَرَؤوا القرآنَ و عَرَفـوا أهلَ الفَضلِ، فأتَوا ما أتَوا بعدَ البَصيرةِ .
امام باقر عليه السلام ـ بعد از ياد كردن از كسانى كه على عليه السلام با آنان جنگيد ـ فرمود : جرم آنها بيشتر از كسانى است كه با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله جنگيدند. عرض شد: يا بن رسول اللّه ! چگونه چنين است؟ فرمود: آنان اهل جاهليت بودند، اما اينان، قرآن خوان بودند و اهل فضيلت را مى شناختند و با وجود اين بينش و آگاهى، چنان رفتار كردند.

امام باقر عليه السلام ـ هنگامى كه عدّه اى در حضور ايشان به بحث و جدل پرداختند و يكى گفت: جنگندگان با على عليه السلام بدتر از كسانى هستند كه با پيامبر صلى الله عليه و آله جنگيدند و ديگرى گفت: جنگندگان با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بدتر از كسانى هستند كه با على عليه السلام جنگيدند ـ فرمود :

 لا ، بَل حربُ عليٍّ عليه السلام شَرٌّ مِن حربِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله··· و ساُخبِرُكَ عن ذلكَ؛ إنّ حَربَ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لم يُقِرّوا بالإسلامِ ، و إنَّ حَربَ عليٍّ عليه السلام أقَرُّوا بالإسلامِ ثُمّ جَحَدوهُ .
خير، بلكه جنگندگان با على عليه السلام بدتر از جنگندگان با پيامبر صلى الله عليه و آله هستند ··· اكنون علّتش را به شما مى گويم؛ جنگندگان با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مسلمان نبودند، اما جنگندگان با على عليه السلام اقرار به اسلام كردند و سپس انكارش نمودند.

امام صادق عليه السلام ـ در تفسير آيه «هر كس ناچار شود بى آن كه سركشى ورزد و تجاوز كند» ـ فرمود :

الباغي الّذي يَخرُجُ علَى الإمامِ .
ياغى و سركش كسى است كه بر امام خروج كند.

جنگيدن با مسلمانان سركش اهل بغى

امام على عليه السلام :

القَتلُ قَتْلانِ : قَتلُ كَفّارَةٍ وَ قَتلُ دَرَجةٍ ، و القِتالُ قِتالانِ : قِتالُ الفِئةِ الكافِرَةِ حتّى يُسْلِموا و قِتالُ الفِئةِ الباغِيةِ حتّى يَفِيؤوا .
قتل دو نوع است: قتلى كه كفّاره است و قتلى كه بر درجات مى افزايد. پيكار كردن نيز دو گونه است: پيكار با گروه كافران تا اسلام آورند؛ و پيكار با گروه ياغى تا [به فرمان خدا] باز گردند.

امام على عليه السلام :

القِتالُ قِتالانِ : قِتالُ أهلِ الشِّركِ لا يُنْفَرُ عنهُم حتّى يُسْلِموا أو يُؤْتُوا الجِزيَةَ عن يَدٍ و هُم صاغِرونَ، و قِتالٌ لأهلِ الزَّيغِ لا يُنْفَرُ عنهُم حتّى يَفِيؤوا إلى أمرِ اللّه ِ أو يُقْتَلوا .
پيكار دو گونه است: پيكار با مشركان كه رها نمى شوند تا مسلمان شوند يا با خوارى جزيه بپردازند؛ و پيكار با منحرفان كه بايد رو در رويشان بود تا به فرمان خدا باز آيند و گردن نهند يا كشته شوند.

امام على عليه السلام ـ وقتى در حضور ايشان از خوارج سخن به ميان آمد ـ فرمود :

 إنْ خَرَجوا على إمامٍ عادلٍ أو جَماعةٍ فقاتِلوهُم ، و إنْ خَرَجوا على إمامٍ جائرٍ فلا تُقاتِلوهُم؛ فإنَّ لَهُم في ذلكَ مَقالاً .
 اگر عليه امامِ عادل يا مردم شورش كردند، با آنان بجنگيد و اگر عليه پيشواى ستمگر شوريدند، با آنان نجنگيد؛ زيرا براى اين كار خود دليلى دارند.

امام على عليه السلام :

يُقاتَلُ أهلُ البَغْي و يُقْتَلونَ بكلِّ ما يُقْتَلُ بهِ المُشرِكونَ ، و يُسْتَعانُ عَليهِم بمَن أمكَنَ أنْ يُستَعانَ بهِ علَيهِم مِن أهلِ القِبلةِ ، و يُؤْسَـرونَ كَمـا يُؤسَـرُ المُشرِكونَ إذا قُـدِرَ علَيهِم
با اهل بغى (گروههاى ياغى و سركش)، به همان شدّت جنگ با مشركان، بايد جنگيد و از تمام امكانات و تواناييهاى اهل قبله (مسلمانان) بايد عليه آنان كمك گرفت و در صورت دسترس بر ايشان، بايد همچون مشركان اسيرشان كرد.

امام على عليه السلام ـ به دنبال سخن گفتن از جنگ با مخالفان ـ فرمود:

 ما وَجَدتُ إلاّ قِتالَهُم أو الكُفرَ بما أنْزَلَ اللّه ُ على محمّدٍ صلى الله عليه و آله .
به خدا سوگند راهى نداشتم جز اين كه يا با آنان بجنگم و يا آنچه را خداوند بر پيامبرش، محمّد صلى الله عليه و آله فرو فرستاده منكر شوم.

امام على عليه السلام :

قاتِلوا أهلَ الشّامِ مَع كلِّ إمامٍ بَعدي .
در ركاب هر امام پس از من با شاميان بجنگيد.

امام صادق عليه السلام ـ در تفسير آيه «و اگر دو گروه از مؤمنان با هم بجنگند ···» ـ فرمود :

الفِئَتانِ ، إنَّما جاءَ تأويلُ هذهِ الآيةِ ، يَومَ البصرةِ ، و هُم أهلُ هذهِ الآيةِ ، و هُمُ الّذينَ بَغَوا على أميرِ المؤمنينَ عليه السلام، فكانَ الواجِبُ علَيهِ قِتالَهُم و قَتْلَهُم حتّى يَفِيؤوا إلى أمر اللّه ِ، و لَو لَم يَفِيؤوا لَكانَ الواجِبُ علَيهِ فيما أنْزَلَ اللّه ُ أنْ لا يَرفَعَ السَّيفَ عنهُم حتّى يَفِيؤوا و يَرجِعُوا عن رأيهِم ؛ لأنَّهُم بايَعوا طائعِينَ غيرَ كارِهينَ ، و هِيَ الفِئةُ الباغيةُ كما قالَ اللّه ُ تعالى.فكانَ الواجبُ على أميرِ المؤمنينَ عليه السلام أنْ يَعْدِلَ فيهِم حيثُ كانَ ظَفَرَ بهِم ، كما عَدَلَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في أهلِ مكّةَ ، إنّما مَنَّ علَيهِم و عَفا و كذلكَ صَنَعَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام بأهلِ البصرةِ حيثُ ظَفَرَ بهِمْ .
تأويل اين آيه درباره دو گروه در جنگ بصره (جمل) است. آنان مشمول اين آيه هستند و هم آنانند كه بر امير المؤمنين عليه السلام ياغى شدند و سركشى كردند و وظيفه آن حضرت جنگيدن با آنها و كشتنشان بود تا آن كه به فرمان خدا باز گردند و اگر برنگشتند، بر اساس كتاب خدا موظّف بود شمشير از آنان برندارد، تا آن كه به فرمان خدا گردن نهند يا از عقيده خود دست شويند؛ چرا كه آنان با ميل و اراده خود و نه با اجبار و كراهت ، بيعت كرده بودند. اينان، همچنان كه خداوند متعال فرموده است، گروه ياغى اند.بر امير المؤمنين عليه السلام واجب بود كه هرگاه بر آنان چيره شد، با ايشان به عدالت رفتار كند، همچنان كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با اهل مكّه به عدالت رفتار كرد: بر آنان منّت نهاد و بخشيدشان. امير المؤمنين عليه السلام نيز پس از پيروزى بر بصريان با آنان همين رفتار را كرد.

جنگيدن با كسى كه در خاك اسلام عليه امام قيام كند

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ عيص كه پرسيد گروهى مجوسى در خاك اسلام بر جماعتى از مسلمانان مى شورند، آيا جنگيدن با آنان رواست؟ ـ فرمود :

هَل يَحِلُّ قِتالُهُم ؟ ـ : نَعَم ، و سَبْيُهُم .
آرى، اسير گرفتن آنان نيز رواست.

پيشدستى در جنگ با سركشان

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه آيا مسلمانان مى توانند در ماه حرام آغازگر جنگ با مشركان باشند؟ ـ فرمود :

إذا كانَ المشركونَ يَبْتَدئونَهُم باسْتِحلالِهِ ثُمّ رأَى المسلمونَ أنّهُم يَظهَرونَ علَيهِم فيه ، و ذلكَ قولُ اللّه ِ عزّ و جلّ «الشَّهرُ الحَرامُ بالشَّهرِ الحَرامِ و الحُرُماتُ قِصاصٌ»··· و أهلُ البَغيِ يُبتَدؤونَ بالقِتالِ
به شرط آن كه مشركان با زير پا گذاشتن حرمت آن ماه، جنگ را با مسلمانان بياغازند و مسلمانان بدانند كه در آن ماه بر آنان پيروز مى شوند. خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «اين ماه حرام در مقابل آن ماه حرام و شكستن ماههاى حرام را قصاص است» ··· [اما] در جنگ با اهل بغى مى توان آغازگر جنگ بود.

جواز كشتن سركشان اسير شده

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از شكست گروه ياغى از مؤمنان به دست گروه عادل و بر حقّ آنان ـ فرمود :

ليسَ لأهلِ العَدلِ أن يَتْبَعوا مُدْبِرا ، و لا يَقْتُلوا أسِيرا ، و لا يُجْهِزوا على جَريحٍ ، و هذا إذا لَم يَبْقَ مِن أهلِ البَغيِ أحدٌ ، و لم يَكُن لهُم فِئةٌ يَرجِعونَ إلَيها ، فإذا كانَ لَهُم فِئةٌ يَرجِعونَ إلَيها فإنّ أسِيرَهُم يُقتَلُ ، و مُدبِرَهُم يُتْبَعُ ، و جَريحهُم يُجْهَزُ .
 گروه عادل و بر حق نبايد ياغيان فرارى از ميدان جنگ را تعقيب كنند و اسير و مجروحى را بكشند؛ اينها در صورتى است كه از ياغيان كسى باقى نماند و گروهى نداشته باشند كه به آن ملحق شوند. ولى اگر گروهى داشته باشند كه بتوانند به آن بپيوندند، در اين صورت بايد اسيران و مجروحان آنها را كشت و فراريانشان را تعقيب نمود .

امام صادق عليه السلام :

كانَ في قِتالِ عليٍّ عليه السلام أهلَ قِبْلةٍ بَرَكةٌ ، و لَو لَم يُقاتِلْهُم عليٌّ عليه السلام لَم يَدْرِ أحدٌ بعدَهُ كيفَ يَسيرُ فيهِم .
در جنگ على عليه السلام با اهل قبله بركت بود؛ زيرا اگر على عليه السلام با آنان نمى جنگيد، بعد از آن حضرت، هيچ كس نمى دانست با آنان چگونه رفتار كند.

جواز كشتن كسى كه با امام مسلمانان آشكارا دشمنى مى ورزد

امام صادق عليه السلام ـ درباره ناصبى ـ فرمود :

لَولا أنّا نَخافُ علَيكُم أنْ يُقتَلَ رجُلٌ مِنكُم برجُلٍ مِنهُم ـ و رجُلٌ مِنكُم خَيرٌ مِن ألفِ رجُلٍ مِنهُم ـ لَأمَرناكُم بالقَتلِ لَهُم ، و لكنْ ذلكَ إلَى الإمامِ .

 اگر ترس آن نداشتم كه يك نفر از شما به دست يكى از آنان كشته شود ـ زيرا يك نفر شما از هزار نفر آنان بهتر است ـ دستور مى دادم آنها را بكشيد و اجازه اين كار با امام است.

امام رضا عليه السلام :

لا يَحِلُّ قَتلُ أحدٍ مِن النُّصّابِ و الكُفّارِ في دارِ التَّقيّةِ إلاّ قاتلٍ أو ساعٍ في فَسادٍ ، و ذلكَ إذا لَم تَخَفْ على نفسِكَ و على أصْحَابِكَ .
در زمان تقيّه، كشتن هيچ ناصبى و كافرى جايز نيست ، مگر آن كه قاتل يا مفسد باشد. در اين صورت ، اگر جان خود و يارانت در خطر نيفتد، مى توانى او را بكشى.

امام رضا عليه السلام :

لا يَحِلُّ قَتلُ أحدٍ مِن الكفّار في دار التَّقيّةِ إلاّ قاتلٍ أو باغٍ و ذلك إذا لَم تَحذَرْ على نفسِكَ .
در جايى كه بايد تقيّه كرد كشتن هيچ كافرى جايز نيست، مگر آن كه قاتل باشد يا ياغى. در اين صورت اگر بر جانت نمى ترسى مى توانى او را بكشى.
 

منبع: میزان الحکمه، جلد اول.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث