مداحی اربعین: تِزورونی اَعاهِـدکُم - ملا باسم کربلایی
۲۴ مرداد ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامپخش صوت مداحی: تِزورونی اَعاهِـدکُم - ملا باسم کربلایی
متن مداحی
تِزورونی اَعاهِـدکُم تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم به زیارت من می‌آیید با شما عهد می‌بندم می‌دانید که من شفیع شمایم أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم …!! اسامی‌تان را ثبت می‌کنم خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من می‌آیید یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه ای که جان‌هایتان را به بهای زیارت من به کف گرفته‌اید بر من واجب است تا به شما وفا کنم ای وفاداران تواسینی شَعائرْکُم تْرَوّینی مَدامِعْـکُم عزاداری‌هایتان به من دلداری می‌دهد و اشک‌هایتان مرا سیراب می‌کند اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم من و زخم‌هایی که بر تن دارم به شما دلداری می‌دهیم خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ خوش آمدید ای که وعده‌تان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر می‌شوید آمدید در حالی که نه گرما برای‌تان مهم بود و نه سرما وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر در وقت دیدار پیشتان می‌آیم و دور نمی‌شوم و رهایتان نمی‌سازم … عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمی‌کنم … پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم … یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی آمدید ای زائرانِ من خوش آمدید ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کرده‌اید تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی می‌دانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی می‌اندازد به یاد آن دست بریده‌ای که فریاد زد: مرا دریاب صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ و با شنیدن آن صدا آشکارا فریاد زدم که بی‌برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد تیر هجرت کمرم را شکست نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ …!! بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید سفارش این پرچم را به شما می‌کنم هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کرده‌اید اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ حاجت‌تان را می‌دانم نیازی به گفتن نیست …!! قسم به گلوی شیرخواره حاجت‌تان را برآورده می‌کنم یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ !! زائران من عهده کرده‌ام که هر بیماری را شفا دهم برادر زینب به خاطرتان شاد شد هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم خوش آمدید صدایتان می‌زند مرد غیرتمند به شما درود می‌گوید هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی خوش آمدید ای زائرانِ من خوش آمدید زینب هنگامی که شما را می‌بیند که زیارتم می‌کنید می‌گوید تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی کاش در جنگ حاضر می‌شدید که مرا به اسیری نمی‌بردند و مرا غارت نمی‌کردند و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره با تازیانه‌های خیانت نمی‌زدند صدایم می‌زند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم شما را بر این مصیبت می‌گریانم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید
دانلود:
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
