روایتی از میزان عبادات امام سجاد (ع)/ حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان
۲۶ بهمن ۱۴۰۲ 0 صوتی و تصویریحجتالاسلام شیخ حسین انصاریان
امام باقر(ع) هجده سال داشتند. روزی وقتی زینالعابدین(ع) در اتاقشان عبادت میکردند، ایشان عبادت حضرت سجاد(ع) را میدیدند و مدام گریه میکردند. تا امام سجاد(ع) عبادتشان تمام شد، به فرزندشان فرمودند: پسرم، چرا گریه میکنی؟! امام باقر(ع) به پدر گفتند:آقا! به حال شما گریه میکنم؛ چقدر عبادتتان سنگین است. زینالعابدین(ع) با گریه به ایشان فرمودند: آن دفتر روی طاقچه را به من بده. وقتی دفتر را به پدر دادند، حضرت آن را باز کردند، بعد به فرزندشان برگرداندند و فرمودند: پسرم! در این دفتر، عبادات جدم علی(ع) نوشته شده است؛ بنشین و آن را بخوان، ببین من طاقت عبادات علی(ع) را دارم که به من میگویی عبادتت چقدر سنگین است!
امام باقر(ع) هجده سال داشتند. روزی وقتی زینالعابدین(ع) در اتاقشان عبادت میکردند، ایشان عبادت حضرت سجاد(ع) را میدیدند و مدام گریه میکردند. تا امام سجاد(ع) عبادتشان تمام شد، به فرزندشان فرمودند: پسرم، چرا گریه میکنی؟! امام باقر(ع) به پدر گفتند:آقا! به حال شما گریه میکنم؛ چقدر عبادتتان سنگین است. زینالعابدین(ع) با گریه به ایشان فرمودند: آن دفتر روی طاقچه را به من بده. وقتی دفتر را به پدر دادند، حضرت آن را باز کردند، بعد به فرزندشان برگرداندند و فرمودند: پسرم! در این دفتر، عبادات جدم علی(ع) نوشته شده است؛ بنشین و آن را بخوان، ببین من طاقت عبادات علی(ع) را دارم که به من میگویی عبادتت چقدر سنگین است!