کلیپ: آیت الله مظاهری/ سلام امام حسين(ع) بر جوان تائب
۰۶ مرداد ۱۴۰۳ 0 صوتی و تصویریآیت الله العظمی حاج شیخ حسین مظاهری
استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه از یکی از رفقاش نقل می کرد می گفت یک جوانی با هم کربلا می رفتیم گفت که تا وارد خاک کربلا شدیم، این جوان بنا کرد گریه بغض راه گلوش را گرفت بلند بلند گریه. گفتم چته؟
نمی توانست حرف بزنه تا آن وقتی که توانست حرف بزنه به من گفت اینجا کجاست؟ گفتم وارد کربلا شدیم
گفت: بله، برای اینکه امام حسین (ع) به ما مشرفات خواند
گفتم جوان این حالت را از کجا ییدا کردی؟
گفت من یک جوان گناهکاری بودم یک شب از جلسه گناه بیرون آمدم ولی ناگهان خجالت زده شدم
گفتم خدا دستم را بگیر خدا یک عمر گناه، جوانی ام در گناه، می گوید یک مقدار با خدا صحبت کردم
این حال دلشکستگی برام پیدا شد این حال شرمندگی برام پیدا شد.
فردا صبح برخورد کردم به یک آقای مهمی. آن آقا مرا برد خانه و بالاخره مرا ساخت. یک دستورالعمل به من داد آن دستورالعمل را یک ماهی عمل کردم و بعد به من گفت موقع توسل است برو کربلا تا امام حسین (ع) دستت را بگیرد و من حالا اومدم، هنوز نرفته حرم،
امام حسین (ع) گفت بارک الله که آمدی، مشرف فرمودی!
استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه از یکی از رفقاش نقل می کرد می گفت یک جوانی با هم کربلا می رفتیم گفت که تا وارد خاک کربلا شدیم، این جوان بنا کرد گریه بغض راه گلوش را گرفت بلند بلند گریه. گفتم چته؟
نمی توانست حرف بزنه تا آن وقتی که توانست حرف بزنه به من گفت اینجا کجاست؟ گفتم وارد کربلا شدیم
گفت: بله، برای اینکه امام حسین (ع) به ما مشرفات خواند
گفتم جوان این حالت را از کجا ییدا کردی؟
گفت من یک جوان گناهکاری بودم یک شب از جلسه گناه بیرون آمدم ولی ناگهان خجالت زده شدم
گفتم خدا دستم را بگیر خدا یک عمر گناه، جوانی ام در گناه، می گوید یک مقدار با خدا صحبت کردم
این حال دلشکستگی برام پیدا شد این حال شرمندگی برام پیدا شد.
فردا صبح برخورد کردم به یک آقای مهمی. آن آقا مرا برد خانه و بالاخره مرا ساخت. یک دستورالعمل به من داد آن دستورالعمل را یک ماهی عمل کردم و بعد به من گفت موقع توسل است برو کربلا تا امام حسین (ع) دستت را بگیرد و من حالا اومدم، هنوز نرفته حرم،
امام حسین (ع) گفت بارک الله که آمدی، مشرف فرمودی!