کلیپ: آیت الله مظاهری/ پاداش عرفانی برای مراعات حال زائر امام حسین (س)
۲۱ شهریور ۱۴۰۳ 0 صوتی و تصویریآیت الله حاج شیخ حسین مظاهری
سیر وسولکی ها راجع به این عزاداری ها راجع به زوار ابی عبدالله الحسین خیلی حرف دارند یک آقای سید سعیدی از شاگرد های آخوند همدانی است می گوید آخوند همدانی با شاگردهایش از نجف آمدند کربلا من نتوانستم بیام کربلا . کارم تمام شد من با قایق از کوفه آمدم کربلا می گوید در وسط راه عرب ها ریختند در قایق، یک عربی که خیلی تنومند بود، آمد پهلوی من نشست کم کم خوابش گرفت سرش را گذاشت روی شانه من خوابید من خیلی اذیت شدم، عرقش هم بو می داد من را اذیت می کرد من خیلی اذیت شدم دفعه اول آمدم بیدارش کنم، گفتم نه زوار حسین است و باید احترام به زوار حسین بکنم قدری جلوتر رفتیم باز خیلی اذیت شدم آمدم بیدارش کنم، گفتم نه زوار حسین است و دفعه سوم بالاخره بیدارش نکردم. تا وقتی پیاده شدیم این عرب به من خیلی اذیت کرد من هم بخاطر اینکه زوار حسین است، تحمل سختی کردم
شاگردهای مرحوم آخوند همدانی می گویند: مرحوم آخوند در ضمن درسش ناگهان گفت، آقا سید سعید بارک الله پیمودی راه را میگه یک مقدار طول کشید، دو دفعه گفت آقا سید سعید بارک الله رفتی راه را میگه دفعه سوم باز مرحوم آخوند گفتم درس تمام شد تا فردا صبح، فردا صبحی موقع صبحانه دیدیم مرحوم آخوند منتظره یک کسی در زد خود مرحوم آخوند پای برهنه آمد پشت در؛ در را باز کرد همین آقا سیدسعید بود، گفت بارک الله
دیشب راه صد ساله را پیمودی یعنی تحمل برای یک زوار ابی عبدالله الحسین
سیر وسولکی ها راجع به این عزاداری ها راجع به زوار ابی عبدالله الحسین خیلی حرف دارند یک آقای سید سعیدی از شاگرد های آخوند همدانی است می گوید آخوند همدانی با شاگردهایش از نجف آمدند کربلا من نتوانستم بیام کربلا . کارم تمام شد من با قایق از کوفه آمدم کربلا می گوید در وسط راه عرب ها ریختند در قایق، یک عربی که خیلی تنومند بود، آمد پهلوی من نشست کم کم خوابش گرفت سرش را گذاشت روی شانه من خوابید من خیلی اذیت شدم، عرقش هم بو می داد من را اذیت می کرد من خیلی اذیت شدم دفعه اول آمدم بیدارش کنم، گفتم نه زوار حسین است و باید احترام به زوار حسین بکنم قدری جلوتر رفتیم باز خیلی اذیت شدم آمدم بیدارش کنم، گفتم نه زوار حسین است و دفعه سوم بالاخره بیدارش نکردم. تا وقتی پیاده شدیم این عرب به من خیلی اذیت کرد من هم بخاطر اینکه زوار حسین است، تحمل سختی کردم
شاگردهای مرحوم آخوند همدانی می گویند: مرحوم آخوند در ضمن درسش ناگهان گفت، آقا سید سعید بارک الله پیمودی راه را میگه یک مقدار طول کشید، دو دفعه گفت آقا سید سعید بارک الله رفتی راه را میگه دفعه سوم باز مرحوم آخوند گفتم درس تمام شد تا فردا صبح، فردا صبحی موقع صبحانه دیدیم مرحوم آخوند منتظره یک کسی در زد خود مرحوم آخوند پای برهنه آمد پشت در؛ در را باز کرد همین آقا سیدسعید بود، گفت بارک الله
دیشب راه صد ساله را پیمودی یعنی تحمل برای یک زوار ابی عبدالله الحسین