شعر لباس خونی ( در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها)
۰۴ اسفند ۱۳۹۳ 0با سینه ی شکسته علی را صدا مکن
این گونه پیش من کفنت را سوا مکن
هفتاد و پنج روز، ز من رو گرفته ای
امروز را بیا و از این کارها مکن
من رو زدم تو خنده به تابوت می کنی؟!
این گونه با دلی که شکسته است تا مکن
پیراهن اضافه نداری عوض کنی
پس بر لباس خونی خود اعتنا مکن
از این طرف به آن طرف خانه پیش من
پیراهن حسین مرا جا به جا مکن
من بیشتر به فکر توأم درد می کشی
پس زودتر برو، برو فکر مرا مکن
هر قدر هم که باز بگویم نرو بمان
بی فایده ست پس برو و پا به پا مکن
اصلا بیا بدون خداحافظی برو
حتّی برای ماندن من هم دعا مکن
شاعر:علی اکبر لطیفیان
منبع:برگرفته از سایت: بانک اشعار اهل البیت علیهم السلام (تاریخ دسترسی:93/12/4)